ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

مجموعه یادداشتهای قلم و نگارش کتاب و متون از ناصر پورپیرار،بخش 6

 

توضیح ضروری: لینک مربوط به بخش های قبل و بعد، در انتهای همین یادداشت موجود است. 

 

ایران شناسی بدون دروغ، 269، نتیجه 77، قلم 6. 

 

 

آشنایی با ادله و اسناد رخ داد پلید پوریم  


مدخلی بر ایران شناسی بدون دروغ و بی نقاب، ۲۶۹  

 

سرانجام عاجز شدند، به زانو درآمدند و در برابر یادداشت های قلم، که بی تعارف حاصل و حامل مغز دانه و نتیجه نهایی دیگر نوشته ها و برتر از همه آن ها است، خود را چنان ذلیل و ناتوان و بر بقای هویت فرهنگی جهود ساخته خود نامطمئن دیدند که با توسل به تصمیم گیرندگان بر خر مراد سوار، بدون رعایت مراحل قانونی و با ضرب و زور فرامین، به گمان خود، رسن ارتباط این قلم با خوانندگان را بریدند و نمی دانند چنین رفتارهای ضد فرهنگی و از سر ضعف و چاله میدانی آن ها تعداد گروندگان به این مباحث نوبنیان را چند برابر خواهد کرد.
از این پس، با بهره از حاصل مبحث قلم، محتاج ورود به سئوالات متن شناسانه کنونی و شروح داستانواره بی سر و ته موجود نیستیم و مثلا از عرضه کنندگان دیوان شاه نامه فقط سئوال می کنیم: فردوسی دیوان ضخیم اش را با کدام ابزار، بر چه ماتریال، در چه زمان و با کدام خط و زبان نوشته است و آیا اصل و ارژینالی از نوشته او، به میزان کف دستی، به جا مانده است؟! بی شک هیچ صاحب و سرسپرده اثری، جز در یکی دو قرن بسیار نزدیک به ما توان عرضه پاسخ قابل دفاع بر این چند سئوال بنیانی را ندارد و مجموع آثار مورد ادعا و دعوای کنونی، با نسیم هریک از این سئوالات در فضا محو خواهد شد. اینک و با همین مرور مختصر به ابزار قلم، قاطعانه می دانیم که جز قرآن قویم و کریم هیچ دست نوشته ای قادر به عبور قانع کننده از این پرسش های مقدماتی نیست و مثلا اگر از یهود و نصاری طلب کنیم قدیم ترین نسخه تورات و انجیل خود را ارائه دهند، بی تردید جز متن های جاعلانه و فراهم آمده جدید، نمونه ای برای عرضه ندارند!؟
  

 

نامه اداری و رسمی دولتی با سرقلم های آهنی فرانسوی

 

ظاهرا این نامه، در سال ۱۳۰۱ شمسی، از طرف کابینه در موضوع صنایع مستظرفه صادر و به قلم شماره ۲ فرانسه نوشته شده است. بدون ورود اولیه به متن و برخی گاف های بزرگ در این نامه، ابتدا فقط توجه می دهم که به علت کندی حرکت سر قلم های آهنی فرانسوی، چنان که این نمونه و دو نمونه ی در دنبال، گواهی می دهند، کاتب ناگزیر بوده است برای ثبت نقطه های حرف شین سه بار قلم را از کاغذ بردارد و هر بار نقطه ای را بزایاند. کاری که از پس پیدایش قلم خود نویس و متعاقب آن قلم خود کار، هر سه نقطه را همزمان و به صورت دایره ی کوچکی بر بالای حرف شین می گذارند. این مطلب به ترین نمایه برای جدا کردن زمان نگارش با سر قلم آهنی و نوشته هایی با خود نویس و خودکار است. چنان که در نوشته بالا، اضافه کنندگان ترکیب قربانت شوم و ماه ثور در هر دو مورد نقطه های حرف شین و ث را  خلاف متن و بر اثر بی دقتی، به صورت دایره آورده اند!؟
   

 

بخشی از نامه های کمال الملک از کتاب کمال هنر نوشته احمد سهیلی خوانساری


هرچند به هنگام اسکن این نامه، که از صفحه ۵۹ کتاب کمال هنر برداشته ام، از کیفیت نوشته کاسته شده که از اساس نیز مایه نداشت، ولی با توجه به این نمایه ی اندک بزرگ شده، به خوبی ناتوانی سرقلم های کند حرکت فرانسوی در گردش دایره وار را نشان می دهد، که کاتب را از سه بار برداشتن قلم از کاغذ برای نقش اندازی نقطه های حرف شین و پ و ث و غیره، ناگزیر کرده است. 
    

بخشی از نامه های کمال الملک از کتاب کمال هنر نوشته احمد سهیلی خوانساری


لزوم جدا نویسی نقطه های حرف شین و پ که حاصل ناکارآمدی نوک قلم های فرانسوی بر اثر کندی حرکت آن هاست، در این نامه که از صفحه ۶۶ همان کتاب منتقل شده، به خوبی قابل تشخیص است. این نامه ی غیر رسمی نوشته شده با قلم شماره ۳ فرانسوی، که فاقد مخاطب و تاریخ است، به طور کامل حوزه توانایی و نیز ناتوانی های قلم های مقدم بر خود نویس را نشان می دهد.  
   

دیا شده بخشی از نامه های کمال الملک از کتاب کمال هنر نوشته احمد سهیلی خوانساری

 

در این قطعه کوچک دیا شده از نامه بالا هم همه جا نقطه های حروف در کلمات می شود و دانشمندان و شده را به صورت مجزا و در حد امکانات قلم های آهنی می بینید. 
  

 

نمونه ای از نکات نگارشی و رسم الخطی در نحوه نوشتن با سرقلم های آنی قلم های فرانسوی


در این نامه منظوم و منثور به وجه کاملی با شیوه های نقطه گذاری سر قلم های فرانسوی آگاه می شوید، که همه جا، به هر یک از نقطه های حروف چ و پ و شین نقش مستقل داده اند. وسواسی که با ورود خود نویس، ذهن کاتبان را ترک می کند و دایره کوچک سمبلیکی در جای آن نقطه ها می نشیند.  
  

  

 

بخشی از نامه های کمال الملک از کتاب کمال هنر نوشته احمد سهیلی خوانساری که پس از مرگ کمال الملک نقاش جعل شده است و با خودنویس بوده که پس از مرگ کمال الملک اختراع شده است


هرچند این نامه هم مانند غالب نزدیک به تمامی دست نوشته های نقاش تاریخ تحریر ندارد، ولی با دقت در شکل نگارش نقطه ها کاملا معلوم می شود که متعلق به زمان ظهور چابکی های خود نویس است که کاربرد آن قریب ده سال پس از درگذشت نقاش آغاز می شود. متن این نامه از تلاشی می گوید که نقاش برای یافتن چشم اندازی مناسب برای ساختن تابلویی از پس قلعه و دربند داشته است: 


«قربانت شوم. پس از تقدیم عرض ارادت صمیمانه خاطر مبارک را مصدع می شوم در این که چند روز قبل به عزم ساختن یکی دو پرده دورنما به سمت پس قلعه و بعد به اوین و درکه رفته بودم بعضی منظره های خوب هم پیدا شد لکن آن جاها محل عبور و مرور و تفرجگاه آقایان شهری است که ناچار معاشرت آن ها اسباب هواس پرطی و بی کاری فدوی می شود. لهذا صرف نظر کرده و هنگام مراجعت از اوین به تجریش در این راه مزرعه ای به نظرم آمد که قدری از محل عبور مردم دور بود و از آن جا منظره البرز خالی از تماشا نبود به واسطه آسودگی مکان میل کردم از همان جا پرده البرز را بسازم و پس از تحقیق معلوم شد این مزرعه متعلق به بندگان اجل عالی است. بنا بر این از حضور مبارک استدعا دارم که اگر هیچ اشکالی نیست و ممکن است اجازه فرمایند فدوی قریب چهل روز در گوشه آن باغ آفتاب گردانی زده و این کار را تمام کنم و از طرف دیگر خاطر مبارک را مستحضر می دارم که ابدا زحمتی به اهل آن جا نخواهم داشت و مبلغ ده تومان هم به باغبان آن جا تقدیم خواهم کرد. هرگاه هیچ کراهتی نیست مستدعی است به دو کلمه رضایت و اجازه خود را در هاشیه مرقوم دارید». (خوانساری، کمال هنر، ص ۱۶۱) 


ابراز ناراحتی نقاش از وفور عابرین شهری در پس قلعه 80 سال پیش، که مرز شمالی تهران، خیابان انقلاب بود، کاملا عیان می کند که جاعل این نامه به اوضاع امروز نظر داشته و نیز گذشته از توجهی که باید به اغلاط املایی مافوق فاحش و در حد نوشتن هواس پرطی  در نامه های به اصطلاح کمال الملک صرف شود، ظاهرا جاعلین این نامه مشغول تدارک مقدمه ای برای بلع تابلوی پس قلعه و دربندند که پیش تر معلوم شد اصولا آن تابلو، به گواهی امضای آن، کار محمد نیا نامی است. چنان که  نقاش در نامه دیگری اعلام می کند:
 

«مسئله دیگر این که من از بعضی کارهای سابق خودم راضی نیستم و از آن هایی که راضی هستم از این قرار است: پرده حوض خانه صاحب قرانیه، پرده تکیه دولت، پرده آبشار پس قلعه، پرده رمال، پرده دورنماسازی زانوس، پرده تالار آینه و پرده دور نمای لار با کوه دماوند». (خوانساری، کمال هنر، ص ۱۴۰) 


هرچند اشتغال نقاش به اعلام بی ارزشی آثار خود، از غرایب روزگار است و محقق را وامی دارد که او را به بی هنری و سمبل کاری و تولید انبوهی باسمه بی ارزش رنگین متهم کند ولی مهم تر این که نقاش فقط همان پرده هایی از کارهای خود را می پسندد که اثبات بی تعلقی آن ها به او ، کار چندان دشواری نیست. 
    

 

بخشی از نامه های کمال الملک از کتاب کمال هنر نوشته احمد سهیلی خوانساری که پس از مرگ کمال الملک نقاش جعل شده است و با خودنویس بوده که پس از مرگ کمال الملک اختراع شده است


این هم چند سطری دیا شده از نامه بالا تا در اجزاء تحریری آن ها دقیق شوید و دریابید که به صورت دایره درآمدن تمام سه نقطه ها و نیز گردش نرم قلم در ثبت ل و ی زینتی و کشیده، به خوبی تاریخ تحریر این نامه را به دورانی می رساند که استفاده از قلم خود نویس تقریبا عمومی بوده است. 
   

  

بخشی از نامه های کمال الملک از کتاب کمال هنر نوشته احمد سهیلی خوانساری 


از روی کنجکاوی به کار و نحوه نگارش این نامه رسیدگی کنید تا دلایل کافی بیابید که جاعل، این نامه را هم با ابزاری نوشته است که ۱۵ سال پس از مرگ نقاش رواج داشته است.
مورخ به زیر مهمیز بردن ماجرای کمال الملک را، نه فقط مقدمه فرهنگی قدرتمندی برای ورود به تاریخ معاصر، بل شاهدی بر تایید نونگاری خط عرب، که حالا عادت مان داده اند خط فارسی بنامیم، و نیز اشاره به مبتدای مقتدری است که نه فقط زایمان مکتوبات، که ترسیم سیمای صاحب منصبان سیاسی پر جبروتی، در حد امیر کبیر را نیز قطعات مقوای با دست بریده ای برای پر کردن پازل تاریخ سازی برای مهاجران به ایران فرستاده شده می داند. بنیان اندیشان با آگاهی از این رجال سازی های فرهنگی و سیاسی، از بیرونی و رازی، تا کمال الملک و امیر کبیر، بدون بیم و هراس، چشم در چشم باند و گنگی می دوزند که جز به فساد کشیدن همه چیز در باب این سرزمین، از زمان اجرای پوریم تا دوران ناصر الدین شاه، ماموریت و مراتبی نداشته اند. (ادامه دارد)

 


فهرست کامل یادداشتهای قلم: 

   

مجموعه یادداشتهای قلم و نگارش کتاب و متون از ناصر پورپیرار،بخش 1

 

مجموعه یادداشتهای قلم و نگارش کتاب و متون از ناصر پورپیرار،بخش 2 

 

مجموعه یادداشتهای قلم و نگارش کتاب و متون از ناصر پورپیرار،بخش 3 

 

مجموعه یادداشتهای قلم و نگارش کتاب و متون از ناصر پورپیرار،بخش 4 

 

مجموعه یادداشتهای قلم و نگارش کتاب و متون از ناصر پورپیرار،بخش 5 

 

مجموعه یادداشتهای قلم و نگارش کتاب و متون از ناصر پورپیرار،بخش 6

 

 مجموعه یادداشتهای قلم و نگارش کتاب و متون از ناصر پورپیرار،بخش 7

 

مجموعه یادداشتهای قلم و نگارش کتاب و متون از ناصر پورپیرار،بخش 8

 

چند یادداشت مرتبط: 

 

 

 

 

  هواخوری13،هشت سال جنگ تحمیلی ایران و عراق،دفاع مقدس،امپریالیسم

 

درماندگی دانشگاه شیکاگو، پرآوازه ترین مرکز ایران شناسی

      

غم نامه مکعب نقش رستم-نمونه دستکاری و جعل کتیبه در آثار باستانی

  

 ملا نصرالدین هایی در کار معرفی تمدن ایران باستان!!! بخش اول (بررسی اصالت نامگذاری "خلیج فارس" یا "خلیج العربی" بر خلیج واقع در جنوب ایران)  

 
 

 فردوسی بیرون از شاهنامه، اول تا 14 - نقدی بر هویت شخصی فردوسی

 

«گاف»‌های حکیم «فردوسی» در «شاهنامه»- سوتی های تاریخی حکیم طوسی

 

 ساسانی شناسی بر مبنای هیچ! فقدان اسناد و مدارک دوران ساسانیان

   

 قسمتی از نیمه پنهان دکتر مهاجرانی(سید عطاء الله مهاجرانی،دکتر)

   

 هویت و زبان ایرانیان پس از اسلام و پوریم یهودیان (بازبینی شده) 

  
   آسمانی و غیر زمینی بودن قرآن و اثبات وجود داشتن خداوند و توحید 
 
بحثی کوتاه در باب احکام قرآن، زن، شراب، ... 
 
 لیلة القدر، شب قدر،نزول قرآن،درک معنا،شب زنده داری و احیا، تفسیر

  

 عرفان، تصوف، صوفیگری، درویشیگری درویشان، توطئه یهودیان و آنوسیان 

  

  تاملی در مدخل اجرای عدالت،استقرار تساوی و برابری و حقوق انسانها 

    

  خاطرات هاخام(خاخام)  یدیدیا شوفط(شوفیط)و فرقه سازی یهودیان آنوسی
  
    در مورد جهود آنوسی(یهودیان متظاهر به اسلام)و مارانوسی(به مسیحیت) 
    

 

 

 

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد