ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

تخت جمشید امپراطوری هخامنشیان و پارسیان، خرابه نیمه کاره و به حال خود رها شده از زمان نسل کشی ایرانیان در عید پوریم یهودیان

شنبه 26 مرداد 1392 ساعت 01:41 ب.ظ
http://www.asriran.com/fa/news/291168/%D8%AA%D8%AE%D8%AA-%D8%AC%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AF-%D8%B1%D8%A7-%D8%A2%D8%AA%D8%B4-%D8%A7%D8%B3%DA%A9%D9%86%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%DB%8C%D8%A7-%D8%B2%D9%84%D8%B2%D9%84%D9%87
پاسخ:
به این حرف ها می گویند جلز و ولز.  
 
 
 
 
 
آمون : این هم متن کامل خبر ، فقط این می ماند که اصلا چرا به ذهن علیل این عقب مانده ها، این موضوع خطور کرده است که آیا اسکندر تخت جمشید را آتش زده است یا نه؟ تا اینکه به فکر آلترناتیو زلزله افتاده باشند؟!! 
 
 
کد خبر: ۲۹۱۱۶۸تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۳۹۲ - ۰۸:۵۴صفحه نخست » اجتماعی
تخت جمشید را آتش اسکندر از بین برد یا زلزله
محققان و پژوهشگران سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی منطقه جنوب در خصوص وضعیت گسلهای منطقه تخت جمشید و زلزله های تاریخی آن پژوهشی و بررسی هایی را انجام داده اند. در این پژوهش آمده است که اگر موافق نظریه ای باشیم که آتش زدن بناهای تخت جمشید و حمله اسکندر را تکذیب می کنند وعوامل زمین ساختی و بروز زلزله را عامل تخریب این اثر باستانی بدانیم گسل رحمت عامل اصلی آن است وتخریب کامل این بنای عظیم در طی گذشت زمان طولانی، تحت تاثیر تنش ناشی از این گسل است.
به گزارش مهر، محققان و پژوهشگران سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی منطقه جنوب درخصوص وضعیت گسلهای منطقه تخت جمشید و شرایط زمین شناسی آن به بررسی و پژوهش پرداخته اند.
در این پژوهش به گسلی که تخت حمشید بر روی آن واقع شده، شرایط زمین شناسی آن، زلزله هایی که در طول چندصد سال اخیر در این محدوده رخ داده و همچنین فرونشستهای زمین پرداخته شده که در ادامه خلاصه از نتیجه این تخقیقات آورده شده است.
گزارش تهیه شده خلاصه ای از گزارش نقشه زمین شناسی با مقیاس یک بیست و پنج هزارم حاجی آباد  است که کوه رحمت در شمال تخت جمشید بخش زیادی از آن را پوشش می دهد. با توجه به اینکه وضعیت ساختاری و زمین شناسی کوه رحمت  وضعیت زمین شناسی مهندسی بستر تخت جشید را تعیین می کند بنابراین در اینجا وضعیت گسله ها و ریخت شناسی کوه رحمت و بعبارتی تخت جمشید ، فرونشست دشت مرودشت مورد بررسی قرار گرفته است.
کوهی که تخت جمشید در دامنه جنوب باختری آن ساخته شده به نام کوه رحمت است. نام قدیمی و شاید باستانی این کوه مهر بوده که این نام به دلیل چشمه های فراوانی است که از این کوه تامین می شود و امروزه نیز تعدادی از این چشمه ها دیده می شود ولی به دلیل خشکسالیها و حفر چاه های فراوان دبی این چشمه ها کم شده است.
کوه رحمت در محدوده شهرستان مرودشت، بخش مرکزی دهستان رحمت و در 20 کیلومتری شمال خاوری مرکز شهرستان مرودشت واقع شده است. پیشینه‌ کهن این منطقه در طول تاریخ توجه بسیاری‌از باستان‌شناسان و دوست‌داران فرهنگ و تمدن ایرانی را به خود معطوف داشته است.
مجموعه آثار به جای مانده ماقبل تاریخ و آثار اعجاب برانگیز تاریخی بیانگر این مطلب است که این منطقه با اهمیتی ویژه، همواره مورد توجه بوده است. کاخهای تخت جمشید که شاهکار مدیریت باستانی و حاصل تلاش دستان آفرینش گر معماران چیره دست دوره های باستانی ایران بوده و از شهرتی همسان با دیوارعظیم چین و اهرام ثلاثه مصر برخوردار است. عظمت منحصر به فرد این بنا به تنهایی گویای تاریخ شکوهمند تمدن ایران است و درحالیکه این مجموعه تنها یکی اما مهمترین اثر از بناهای تاریخی کشور ایران و استان فارس است.
شهرهای قدیمی ‌به همراه نقشها و کتیبه‌های باستانی و کاخهای پادشاهان هخامنشی و چندین اثر تاریخی و قدیمی دیگر از جمله جاذبه های مهم این منطقه به شمار می آیند.
مرتفع ترین نقطه با بلندای دو هزار و556 متر از سطح تراز دریا در بخش های جنوب خاوری راس کوه رحمت و پست ترین بلندا نزدیک به یک هزار و591 متر در دشت مرودشت در جنوب خاوری تخت جمشید قرار دارد.بلندای کوه رحمت از شمال باختر به سمت جنوب خاور افزوده می شود و دشت مرودشت از شمال باختر به جنوب خاور کاهش ارتفاع را نشان می دهد این چنین ریختارها، با هندسه و سازوکار گسلهای طولی و هم راستا با رویداد زاگرس با راستای شمال باختر – جنوب خاور، همچون گسیختگی رحمت وابسته است.
راستای رشته کوه رحمت شمال باختر- جنوب خاور است سیمای این رشته کوه تحت تاثیر گسلهای راستا لغز در محدوده شمالی تخت جمشید خمیده شده و یالهای جنوب باختری و شمالی خاوری این رشته کوه تحت تاثیر گسله های طولی و راندگی و همچنین گسله های نرمال، بهم ریخته و خرد  شده است.
بخشهای دامنه ای این کوه گاه به نواری بسیار باریک از رسوبات مخروط افکنه ای و گاه سنگهای این کوه بطور مستقیم با رسوبات ریز دانه دشت متصل شده است. از دیدگاه ساختاری، این گستره در پهنه چین خورده  رانده زاگرس از کمربند کوهزایی آلپ – هیمالیا قرار دارد.
در محدوده مورد بررسی راستای محور کوه تاقدیسی رحمت و روند خطواره های گسلی، بطور غالب شمال باختر – جنوب خاوری است چنانکه راستای تاقدیس کوه رحمت N40W دارد.
از شمار گسیختگیهای بنیادی و مهم این گستره، گسیختگی دامنه جنوب باختری و شمال خاوری کوه رحمت است که در تحولات ساختاری و چینه نگاری، نقش داشته اند. گسل جنوب باختری کوه رحمت جایگاه تخت جمشید را درنوردیده است.
گسله رحمت پهلوی جنوب باختری تاقدیس کوه رحمت را می پیماید که تخت جمشید نیز روی این گسل قرار دارد.گسیختگی رحمت در گروه گسله های طولی با سازوکار راندگی است و راستای شمال باختر – جنوب خاور دارد. شیب سطحه این گسل به سمت شمال خاور است.
وجود چشمه های متعدد در همبری کوه و دشت و وجود ذخایر زیاد آب در این همبری، گسترش بسیار کم رسوبات دامنه و گاه بدون  رسوبات دامنه ای بطور مستقیم رخنمون سنگی کوه با رسوبات ریز دانه دشت، متصل می شود، ضخامت زیاد رسوبات دامنه ای و دشت در اتصال به کوه( گاه بیش از 100 متر)وجود گسله های کششی و عادی در یال جنوب باختری تاقدیس و ایجاد ساختهای تاقدیسی – ناودیسی تکتونیکی(چین های فرعی)، ناهنجاری درشیب لایه ها( در محدوده مورد بررسی شیب در یال جنوب باختر، بین 40  تا بیش از 59 درجه متغییر است و در بخش های جنوب خاوری(خارج از محدوده نقشه) شیب کمتر از 15 درجه تا برگشته تغییر می کند و تغییرات شدید شیب بصورت عرضی در این یال تاقدیس وجود دارد( چنانکه در فاصله بسیار کم، شیب از کمتر از 5 تا بیشتر از 45 درجه تغییر می کند) که این تغییرات در راستای عمود بر محور چین های فرعی است(شکل 41 و40)، وجود کانون رو سطحی زلزله در راستای این گسل و همچنین وجود داده های لرزه ای تاریخی در این منطقه ازشمار جلوه های ساختاری این گسل است.
این گسله از شمار گسله های بنیادی است و دشت مرودشت در بلوک فرو دیواره ای این گسل قرار گرفته است. بنای باستانی تخت جمشید بر روی این گسل قرار گرفته است، بنابراین تنشهای ناشی از این گسل می تواند سبب افزایش شدت تخریب در این بنای باستانی عظیم شده باشد.
اگر موافق نظریه ای باشیم که آتش زدن بناهای تخت جمشید و حمله اسکندر را تکذیب می کنند وعوامل زمین ساختی و بروز زلزله را عامل تخریب این اثر باستانی بدانیم گسل رحمت عامل اصلی آن است وتخریب کامل این بنای عظیم در طی گذشت زمان طولانی، تحت تاثیر تنش ناشی از این گسل است.
بر اساس آمار زلزله های دستگاهی، یک زلزله با بزرگای نزدیک به پنج ریشتر بر روی گسل رحمت و در نزدیکی تخت جمشید رخ داده است و براساس داده های تاریخی، زمین‌لرزه 1623 میلادی در منطقه مرودشت شیراز گزارش شده که سبب فروریختن شماری از ستونهای تخت جمشید شد و آسیبهایی به نقش رستم رسید.
برای شناسایی بهتر گسل رحمت می توان از مطالعات پالئوسایزمولوژی یعنی یافتن زمین لرزه های بزرگ کهن و تاریخی بر پایه داده های زمین شناسی استفاده کرد. در بیشتر نواحی لرزه خیز جهان، داده های باستانی و تاریخ زمان کوتاهی را دربرمی گیرد و در مناطقی که داده های تاریخی وجود دارد میزان جنبش و لغزش گسلهای فعال به هنگام رویداد زمین لرزه تاریخی و باستانی روشن نیست.
علاوه بر این برای بیشتر مناطق چون پهنه کویری و دور ازآبادیهای بزرگ است، تاریخچه صحیح لرزه خیزی باستانی و تاریخی در دسترس نیست. برای پرهیز از این مشکلات و رسیدن به رقمهای درست داده‌های مورد نیاز، ضروری  است که از نشانه‌های زمین‌‌شناسی استفاده شود.
در این خصوص باید تحقیقاتی از جمله دوره بازگشت زمین لرزه میانگین زمان وقفه میان دو زمین لرزه متوالی در یک تکه از گسل است، زمان سپری شدن مقدار زمانی است که از آخرین زمین لرزه بزرگ روی گسل گذشته، میزان جابجایی در هر رویداد و هندسه گسلش مورد بررسی قرار گیرد از این رو پیشنهاد می شود برای شناخت بهتر گسل رحمت و تاریخچه عملکرد آن مطالعات پالئوسایزمولوژی بر روی آن انجام شود.
داده های زیرسطحی
برپایه اطلاعات مغناطیسی هوایی( نقشة مغناطیس هوای شیراز با مقیاس 1:250000 انتشارات سازمان زمین شناسی کشور) در نزدیکی منطقه تخت جمشید ناهنجاری در عمق پی سنگ مغناطیسی دیده می شود.
اینگونه ناهنجاریها درپهلوی جنوب باختری تاقدیس کوه رحمت وجود دارد که هم راستا با رویداد زاگرس، شمال باختر – جنوب خاور است.
ژرفای پی سنگ مغناطیسی درمحدودة مورد بررسی نزدیک به چهار هزار متر زیرسطح تراز دریاست عمق پی سنگ از شمال خاور به جنوب باختر  افزایش را نشان می دهد(شیب پی سنگ به سمت جنوب باختر است).
داده های لرزه ها
بر اساس داده های لرزه، تنها یک داده لرزه ای دستگاهی در 100 سال اخیر با بزرگای 4.6 در سال 2003 رخ داده و داده های تاریخی در نزدیکی محدوده به شرح زیر است: زمین‌لرزه 1623 در منطقه مرودشت شیراز گزارش شده که سبب فروریختن شماری از ستون های تخت جمشید شد و آسیب هایی به نقش رستم رسید.زلزله 1894 در منطقه شیراز به وقوع پیوسته و دهستان های کربال، منصورآباد و خرامه تقریبا به کلی ویران شد و بسیاری کشته شدند.
بر اساس نقشه فراوانی زمین لرزه های استان فارس، محدوده تخت جمشید در مرز مناطق کم لرزه  و کمربند لرزه ای استان فارس قرار دارد.
توان لرزه زایی گسله رحمت
منظور توان لرزه زایی گسله رحمت بزرگی زمین‌لرزه ای است که به سبب جنبش دوباره تکه‌ای از درازای گسل روی می دهد که به عواملی مثل مکانیسم گسل، سیمای هندسی گسل و ویژگی های لرزه زمین ساخت ناحیه مورد نیاز است.
با توجه به اینکه طول تقریبی گسل رحمت نزدیک به 30 کیلومتر است. بنابراین این گسل توان لرزه ای نزدیک به 6.3  ریشتر را دارد. بیشتر زمین‌لرزه‌های فارس به دلیل وجود لایه‌های نمکی سری هرمز در مرز پی‌سنگ و پوشش رسوبی بالایی که ضمن تعدیل انرژی‎ها از رسیدن همه آنها به سطح زمین جلوگیری می‌کند.
افزون بر این وجود رسوبات گچی – انیدریتی وابسته به سازندهای دالان (پرمین)، دشتک و کنگان (تریاس)، هیت و گوتنیا (ژوراسیک بالا) به ویژه سازند تبخیری گچساران (میوسن) از عوامل مؤثر در کاهش انرژی و جلوگیری از گسلش سطحی هستند.
حریم گسلش رحمت
منظور پهنای دو سوی گسلش است که به سبب زمین لرزه و ایجاد گسلش در سازه هایی که در این پهنه قرار می گیرند برش و ویرانی ایجاد می شود با توجه به اینکه چندان مبنای قانونی ندارد اما بر اساس نوع گسلش تقسیم بندی شده است.
100تا 300 متر در گسل راستالغز
500 متر در گسل نرمال
1000 متر در گسل فشاری( 700 در فرادیواره 300 در فرودیواره)
بنابراین با توجه به وجود گسل فشاری و ثقلی (نرمال) در نزدیکی محدوده تخت جمشید جایگاه تخت جمشید در حریم گسل قرار دارد.
فرونشست
ایجاد ترک و تخریب جاده ها و مسیرهای ارتباطی، شکسته شدن خطوط لوله و شریانهای حیاتی، آسیب‌دیدگی کانالهای آبرسانی، ترک در پی سازه ها و دیوار های جدا کننده، تخریب زمین های کشاورزی، آسیب به دامها و حیات وحش، جابجایی و تغییرشکل در مسیر راه آهن، تخریب لوله جدار و تجهیزات سر چاهی، شکستگی زهکشها و لوله های فاضلاب، آلودگی آبخوان، تخلیه ناگهانی برکه های آب، وقوع تلفات انسانی از شمار مخاطرات ناشی از فرونشست است.
در بین عوامل مؤثر در ایجاد فرونشست به نظر می رسد که برداشت بیش از حد مجاز از منابع آب زیرزمینی، ضخامت لایه رسوبی و ویژگیهای مهندسی رسوبات و عوامل تکتونیکی، عوامل اصلی ایجاد فرونشست در بیشتر دشت های ایران هستند.
برداشت بیش از حد مجاز از منابع آبهای زیرزمینی را می توان نتیجه سوء مدیریت منابع آب در بخش برداشت از یک سو و از سوی دیگر به هدر رفتن حجم عظیمی از آب در نتیجه نادرست بودن شیوه های کشاورزی و مصارف صنعتی و شهری یا بطور خلاصه مصرف نامتناسب دانست.
بعنوان راهکار درا‌ز‌مدت بر مبنای تجربه سایر کشورها، چاره ای جز اصلاح روشهای مدیریت منابع آب وجود ندارد و تا فرصت باقی است باید بسوی آن حرکت کرد.
اما تا آن هنگام و به عنوان راهکار فوری و اضطراری حداقل میتوان به جلوگیری از ادامه فعالیت از چاههای حفر شده غیرمجاز که در بسیاری موارد تعداد آنها از چاه های مجاز بیشتر است مبادرت ورزید در غیر این صورت و با ادامه روند موجود ضمن از دست دادن بخشهای عظیمی از منابع آب برای همیشه پدیده هایی نظیر فروچاله ها و فرونشستهای ناحیه ای با ابعاد نامعلوم و با آسیبهای جبران ناپذیر باز هم بوقوع خواهد پیوست.
نتیجه گیری
داده های لرزه ای دستگاهی 100 ساله اخیر، یک داده لرزه ای با بزرگای 4.6 ریشتر و داده های تاریخی گویای دو زمین لرزه در نزدیکی تخت جمشید است.
بر اساس داده های لرزه ای و زمین ساختی، تخت جمشید در مرز پهنه کم خطر و پر خطر قرار دارد که بعبارتی در پهنه های لرزه ای با خطر نسبی متوسط قرار دارد.   
گسل های موجود در محدوده تخت جمشید شامل گسل راندگی رحمت و دیگرگسلهای ثقلی است، آثار و شواهد سطحی و زیر سطحی این گسل بیشتر در نقشه های زمین شناسی و مغناطیس هوایی نمایش داده شده است. توان  لرزه ای گسل رحمت، ماکزیمم نزدیک به 6.3 ریشتر است. حریم دوری از این گسل و گسلهای ثقلی نزدیک آن، حدود 500 متر است.
وجود تخریب بسیار کم در بنای باستانی چون تخت جمشید و سالم بودن بند امیر در دشت مرودشت گویای پایداری نسبی و یا وجود زلزله های زیر شش ریشتر در این نواحی است.
فرونشست مختص زمان حال و یا کشور و استان فارس نیست این پدیده همیشه دشت ها را متاثر ساخته، چنانکه بیشتر بناهای تاریخی و باستانی که در دشت ها قرار دارند در زیر خاک مدفون شده اند و این نشان از فرونشست مداوم این دشتهاست. از این رو فرونشست پدیده ای است که بصورت تدریجی و در طول زمان طولانی با سرعت اندک رخ می دهد و در این صورت با توجه کم بودن طول عمر مفید سازه ها و انسان نسبت به سرعت فرونشست، مخاطرات ناشی از فرونشست بسیار کم اثر خواهد بود.
اما در این زمان بدلیل برداشت بی رویه آب، ایجاد سدهای متعدد و کاهش نزولات آسمانی، میزان برداشت از آب‌های زیرزمینی بیشتر از میزان تغذیه آبخوان‌ها است، سطح آب زیرزمینی پایین رفته و فرونشست رخ خواهد داد.
زمانی که آبخوان برای مدت طولانی از آب خالی بماند، فضاهایی که با آب پر بودند به تدریج بسته می‌شوند و سطح زمین نشست می‌کند چنانکه استان فارس  بویژه در دشتهای دارای رسوبات ریز دانه بیشترین نشست دیده می شود و دشت مرودشت از این شمار است.
فرونشست در مرکز دشتها صورت می گیرد و بر اثر فرونشست ترک‌هایی در نزدیکی اتصال کوه و دشت رخ می دهد که دربخشهای شمالی دشت مرودشت در دامنه جنوبی کوه رحمت  و کوه حسین تقریبا در بشتر قسمتها ترکهای ناشی از فرونشست دیده می شود که دشتهای متصل به آثار باستانی تخت جمشید و نقش رستم را در بر گرفته است اما فرونشست زمین پدیده‌ای است که در رسوبات آبرفتی و در دشت‌ها اتفاق می‌افتد نه در واحد سنگی، بنابراین بنا هایی که بر بستر های سنگی قرار دارند، همچون تخت جمشید  در امان هستند.
وجود گسل و رخداد زلزله در این منطقه و یا هر منطقه دیگری که گسلیده یا لرزه خیز است عامل ایجاد این ترکها و شکاف ها نیستند تنها رخداد فرونشست عامل اصلی ایجاد این ترک و شکافها در منطقه کوه رحمت است.
عمق و طول چند 10 متر این ترک ها نسبت به ترک ها و شکاف های ناشی از گسلش بسیار ناچیز  است از این رو پدیده فرونشست بیشتر بخش سطحی زمین را متاثر ساخته و با راه کارهای ارائه شده در این گزارش می توان سرعت فرونشست را کند و از مخاطرات آن  کاست و مطالعات بررسی فرونشست و رفتارسنجی با استفاده از مطالعات ژئوفیزیکی و رادار، نصب ابزار دقیق، زمین شناسی مهندسی، ژئوتکنیک و آب- زمین شناسی از شمار مطالعاتی است که در این مناطق پیشنهاد می شود.