ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

برآشفتگی یهود از افشای پوریم

هراس - یهودیان از برملا شدن نسل کشی پوریم برآشفته‌اند!

عصر امروز تلویزیون لوس آنجلسی ان. آی. تی. وی. با هومن سرشار و فریار نیک بخت و بیژن خلیلی به بهانه‌ی ترجمه‌ی فارسی کتاب «فرزندان استر» گفت و گویی ترتیب داده بود که از سراپای آن خشم نسبت به این صاحب قلم می‌بارید و در واقع می کوشیدند برای زخم عمیق و درمان ناشدنی برملا شدن رسوایی عظیم آدم‌کشی بی‌مرز و محاسبه‌ی پوریم، در کتاب آخر من، درمانی دست و پا کنند. سراپای این گفت و گو در توجیه کودکانه‌ی آن نسل کشی سراسری از مردم شرق میانه می‌گذشت و بدون ذره‌ای پرده پوشی و انکار آن قتل عام، اقدام به آن را با عنوان دفاع پیش‌دستانه‌ی یهودیان در برابر مردمی می‌گفتند که پیشاپیش پوریم قصد قتل عام یهودیان را داشته اند.

در زمره‌ی این دفاعیات و به عنوان تمثیل بیان می‌شد که اگر یهودیان قادر بودند هیتلر و یاران نخستین‌اش را قتل عام کنند جنگ جهانی دوم رخ نمی‌داد و از جمله به‌کشته شدن ۶ میلیون یهودی منجر نمی‌شد!!!؟ و بدین‌ترتیب آشکارا مردم ممتاز و مسالمت‌جوی شرق میانه‌ی کهن را، که جز با یهودیان در مقاطع مختلف به تفاهم نرسیده‌اند، با هیتلر مقایسه می‌کردند. در میان آن‌ها کسی به آن عاملی اشاره نمی‌کرد که موجب کین توزی سراسری مردم شرق میانه نسبت به یهودیان شده بود. در این نشست فراموش می‌شد ‌که چه‌گونه یهوه در تورات کورش را تشجیع کرده و دلداری داده بود که با کمک سازمان دهندگان و تدارکات لجستیکی یهود به تخریب بابل و بین‌النهرین و ایران برود و یادی از کشتارهای سفاکانه‌ی داریوش و مقاومت مردانه و سراسری مردم منطقه در برابر او نمی‌شد که یهودیان را عامل از دست رفتن استقلال و حاصل چند هزاره تمدن درخشان خویش می‌شناختند.

گفت و گو کنندکان سعی داشتند آثار آن آدم کشی مهیب و تکرار نشده را که موجب هزار و پانصد سال تعویق در رشد موزون پیشرفت بشر و انتقال تمدن به غرب شد و شرایطی فراهم آورد که اروپای قرون وسطا از جوامع ماقبل تاریخ شرق میانه نیز عقب مانده‌تر بود، کم اهمیت جلوه دهند و توضیح نمی‌دادند که این چه‌گونه دفاع پیش‌گیرانه‌ای بوده است که در یورشی غافل‌گیرانه و به مدد نیزه داران هخامنشی تا آخرین نفر از نفوس لااقل سی ملت و قوم شناخته شده را کشته‌اند و در قریب صد مرکز تجمع منطقه‌ی ما خشتی بر خشت باقی نگذارده‌اند؟

گفت و گو کنندگان به این مطلب ورود نمی‌کردند که اگر نسل کشی سراسری پوریم را می‌پذیرند و اگر قابل اثبات است که پس از آن قصابی بی‌ضابطه، در سراسر شرق میانه، زن و مردی را باقی نگذارده اند که فرزندی بیاورند و به درازای ۱۳۰۰ سال، تا زمان طلوع اسلام، در شرق میانه، با آن همه آوازه و استعداد صنعتی، کسی را نیافته ایم که برای استفاده‌ی تجمع و خانواده‌ی خود، یک کاسه‌ی سفالین معیوب بسازد، و حتی اگر تمام این نابود‌گری را هم به عنوان دفاع نوع یهودی مجاز بشمریم، آن گاه باید از این مهار از دست دادگان بپرسیم پس دیگر چرا در دو قرن اخیر، باز هم با کمک و به دست مشتی یهودی بی‌کاره‌ی دیگر، با نام عاریتی استاد و مورخ و باستان شناس و مکتشف و مرمت کار، از قبیل اشمیت و هرتسفلد و  گیرشمن و کرفتر و آستروناخ و دیگران، برای این دوران سکوت دراز مدت، به عنوان پوششی بر نتایج جنایات بی‌مقیاس پوریم، تاریخ ایران باستان و بین‌النهرین نوشته‌اند، اشکانیان و ساسانیان قلابی ساخته‌اند، زردشت و اوستا و مانی و مزدک دروغین تراشیده‌اند و هزار یاوه‌ی بی‌سر و‌ ته را برای ایجاد دشمنی و اختلاف میان ترک و فارس و عرب و عجم و ارمنی و غیره، به‌هم بسته‌اند؟ آیا کدام یک از این جنایات موحش‌تر است: نسل‌کشی براندازانه‌ و پلید پوریم، که در ۲۵۰۰ سال پیش انجام شده و یا تولیدات فرهنگی سراسر جعل و نابه‌کاری مراکز ایران و شرق شناسی نوین و وابسته به کنیسه و کلیسا، که به صورت مراکز دانشگاهی اروپا و آمریکا در عظیم‌ترین توطئه چینی علیه آگاهی جهانی وارد شده‌اند؟

شخصا برای بررسی ماجرای نخستین و وسیع‌ترین و عظیم‌ترین جنایت انجام شده در سراسر دوران حیات بشر، که یهودیان اجرای آن را با شادمانی بی‌خودانه در روز پوریم جشن می‌گیرند، و برای اندازه‌گیری پی‌آمدهای ویرانگرایانه‌ی آن اقدام در تمدن شرق میانه و سراسر جهان، آماده‌ام که با هر مرکز فرهنگی یهودیان در هر سطحی مقابله کنم و آنان را برای جعل اسناد تاریخ شرق میانه تا حد حک کتیبه‌ی به اصطلاح ساسانی در محوطه های نقش رستم و نقش رجب و غار حاجی‌اباد و غیره به مناظره بطلبم و اگر در مجموعه‌ی فرهنگی موجود این جمهوری کسی در حد ورود به این مباحثات یافت می شود، پیشاپیش با خبر باشد که وقت است تا دماغ فرهنگی این غربیان متفرعن را که در همه‌ی زمینه‌های انسانی جز برای یهودیان پادویی و در حد جنایات افغانستان و عراق و فلسطین آدم‌کشی نکرده اند، به خاک بمالیم و با گفت و گو از ابعاد و عوارض پوریم، آن‌ها را به موضعی برانیم که قدرت سر بلند کردن و نگریستن به آدمیان را نداشته باشند. پرچم شناخت تاریخی پوریم را برافرازیم و از این راه کوشش دو قرنه‌ی یهودیان برای پنهان نگهداشتن اثرات تاریخی و ضد تمدنی آن را باطل کنیم. این قوی‌ترین پرتوی است که به تاریکی‌های هزاره های شرق میانه‌ی ممتاز و به نقش بازسازنده‌ی اسلام افکنده می شود. بعون‌الله.   

+ نوشته شده توسط ناصر پورپیرار در چهارشنبه دوم شهریور 1384 و ساعت 0:39  

 

 http://wwww.naria.ir/view/1.aspx?id=8

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد