ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

نامه آقای عباس سلیمی نمین به آقای مهاجرانی

 

خبر رسوایی جدید دکتر مهاجرانی 

چندی پیش در مراسم بزگداشت آقای دولت آبادی و در حین سخنرانی دکتر مهاجرانی ، خانمی از میان جمعیت بلند می شود و در حضور جمع خطاب به آقای مهاجرانی می گوید : " تو به من قول داده بودی مرا می گیری ، تو به من قول ازدواج دادی ، از من سوء استفاده کردی و .... " و خلاصه چیزی برای دکتر مهاجرانی باقی نمی گذارد و حسابی آبروی او را می برد. پس از این ا فتضاح آقای عباس سلیمی ، از روشنفکران متعهد و مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران ، نامه عبرت آموزی برای دکتر مهاجرانی می فرستند که به دلیل انتشار آن در میان افراد ، من نیز متن آن را عیناً در اینجا می آورم:

جناب آقای مهاجرانی

با سلام

اطلاع از رخداد تأسف برانگیز در جریان سخنرانی شما ، مدتی است ذهن مرا به خود مشغول داشته که چرا شخصیتی چون شما بعد ازحدود بیست سال حضور در جایگاههای مختلف حکومتی تا سطح معاونت رئیس جمهوری ، می بایست تا این حد تنزل کند که حتی سرشکستگی ملت را نیز در بر داشته باشد . ای کاش آن زمان که ماجرای « حل و عقد » ، بر برخی خواص آشکار گشت و توضیحی را از شما مطالبه نمودند، به پاسخ « مَّحرم و محرمانه » بودن شما، بسنده نمی کردند و زمینه و زاویه انحراف را محدود و بلکه مسدود می ساختند. ای کاش آن گاه که مرکز گفتگوی تمدنها به کانون گفتگوهای عاطفی مبدل گشت و سپس سر از مشکلها در آورد و غزا را به قضا برد، بزرگان صرفاً به تعطیل آن میعادگاه رضایت نمی دادند وپاسخهایی مقتضی را به سئوالات متعدد خواستار می گشتند. و باز ای کاش آن گاه که سرمایه ملت ، به سرمایه سیاسی شما تبدیل شده بود و حتی از یک توضیح ساده در مورد اعداد و ارقام کلان طفره می رفتید، برای حفظ شما به عنوان سرمایه ای از این ملت ، اقدامی قاطع صورت می گرفت.

اما صد افسوس که بر بسیاری از این لغزشها، به عنوان مصلحت ملت چشم فرو بسته شد در حالی که نه مصلحت مردم بود و نه صلاح کارگزارانی چون شما. همین مصلحت اندیشیها ، امروز شرمساریهایی را موجب می شود که خود بهتر از هر کس به آنها واقفید.

برای شخصیتی چون شما نیازی به یاد آوری نخواهد بود که آنچه به عنوان لطف نسبت به یک کارگزار صورت گرفته، موجب شده است تا برای تکرار و عادی سازی خطاها ، توانمندیهای فرهنگی و سیاسی خود را به کار گیرید. اما بلیه بزرگتر و تأ سف بارتر آن است که امروز بر اثر تجمع افرادی چون شما که مصلحت اندیشیهای نا صواب مسئولان، موجبات پشیمانی و ندامت آنها را فراهم نیاورده است، شاهد شکل گیری جریانی هستیم که با تمام توان در برابر اصالتهای انقلاب، به صف آراریی پرداخته اند.

جناب آقای مهاجرانی!

سراسر تاریخ مشحون از این مسائل است و برای شما که خود دستی در مطالعه تاریخ دارید، نیازی به تکرار مصادیق نیست. شاید تذکر همین نکته کافی باشد که در طول حیات بشری، اصالتها و ارزشها، چه در عزلت و غربت بوده و چه در اوج توجه همگانی، به هر حال، جاودان مانده و خواهد ماند و آنچه نا پایدار واز بین رفتنی است، موجهای فریبنده دنیایی است که چون کفی بر آب ، آمده اند و رفته اند.

 با تشکر
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران
عباس سلیمی نمین


+ نوشته شده در دوشنبه، 29 دى، 1382 ساعت 18:13 توسط عارف گلسرخی 

 

 

 http://wwww.naria.ir/view/1.aspx?id=352

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد