ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

برخورد فیزیکی و اوباشیگری در دانشگاه مشهد در برابر بیان حقایق

درس های ماجرای مشهد، یادداشت برای محمود

(برابر آخرین اطلاع، آقای دکتر علم الهدی، مشاور فرهنگی رییس دانشگاه فردوسی مشهد، مطلب مندرج در نشریه ی همبستگی را تکذیب کرده اند و بیان می دارند که دانشگاه فردوسی از انجمن علمی دانشگاه مشهد، که دعوت کننده ی نشست بوده اند، به خاطر اوباشگری و فحاشی های مهاجمین به تریبون معذرت خواهی کرده اند. مقرر شده است که همین مطلب در روزنامه ی همبستگی منعکس شود).

آقای محمود. آن چه در مشهد گذشت، تابلوی دقیق انتقال مباحث جدید، در موضوع شناخت تاریخ شرق میانه، به مرحله ای تازه بود. فارس پرستان و منادیان منافع یهود، در بیان تاریخ ایران باستان، اینک و پنج سال پس از طرح تئوری های نو، در توضیح تاریخ منطقه، آن گاه که بر آن ها مسلم شده است که داده های نوین در این حوزه، به قدر پاراگرافی معارض منطقی و استدلالی و اسنادی و عقلی ندارد و شاهدند که این بررسی های نوین تاریخی، چون نم آب، به آهستگی در پایه های جامعه رسوخ می کند و عنقریب است که بنای پوسیده ی باستان پرستی و توضیحات تاریخی مورخان یهود، در باب پیشینه ی مردم ممتاز شرق میانه را، بر سر اصحاب اورشلیم خراب کند، مطابق سنت حقیقت ستیزان، کار را به مرحله ی چاقو کشی و برخورد فیزیکی کشانده اند، که فقط باید گفت: این رسوایی تازه نیز بر آن ها مبارک باد.

در این میان یکی از ارگان های مشخص فارس پرستان، که برای تمسخر معانی لغات، نام «همبستگی» را بر خود بسته است، گزارشی از نشست مشهد ارائه داده، که تصویر شسته رفته ای از حوادث آن روز را عرضه می کند:

«ناصر پورپیرار عضو سابق حزب توده، که طی چند سال اخیر، نظرات عجیب وی درباره ی تاریخ ایران باستان، موجب جنجال های گوناگونی شده، عصر روز سه شنبه ۲۶ اردیبهشت، در چهارچوب میز گردی با موضوع «یهود و دسیسه های آن»، به دعوت انجمن علمی گروه مدیریت دانشگاه فردوسی در حالی در این دانشگاه سخن رانی کرد که روز قبل از آن دیگر سخن ران مراسم، ایمان پور، از شرکت در این نشست عذر خواهی کرده بود. پورپیرار به هنگام بیان نظریات خود درباره ی اقدامات یهودیان در طول تاریخ، ناگاه به شاهان هخامنشی حمله کرده و مدعی شد که بر اساس اعترافات صریح تورات، در ۲۴۸۰ سال قبل، یهودیان به کمک هخامنشیان و کورش (داریوش)، تمدن ایران کهن قبل از هخامنشیان را نابود و مردم ایرانی غیر همراه با این سلسله و یهودیان را قتل عام کرده اند که بر این اساس یهودیان تاکنون این روز را به عنوان عید پوریم گرامی می دارند. این سخنان پورپیرار با واکنش شدید دانش جویان حاضر در جلسه رو به رو شد». (همبستگی، شماره ۱۵۷۴، صفحه ۲)

ببینیم این گزارش نسبتا سالم از ماجرای نشست دانشگاه مشهد چه محتوایی دارد. نخست این که مدعی می شود پورپیرار سابقا توده ای بوده، که از بیخ و بن نادرست است. توده ای ها باید به خود ببالند که انتساب توده ای بودن، با بی آبرویی اشخاص برابر شده است! چنین عاقبتی بر پیروان جاسوس بزرگ نورالدین کیانوری نیز مبارک باد! غالب بافندگان این اتهام، دل سوختگان توده ای هستند که مرکز جاسوسی آن ها، پس از انتشار هفت جزوه، با امضای مستعار ناریا، از سوی من، در اوایل انقلاب، به طور ترمیم ناپذیری آسیب دید. برای آشنا شدن با این نکته کافی است به خاطرات جاسوس بزرگ، نورالدین کیانوری رجوع کنید که از فرط خشم، ناسزاهایی را نثار من کرده، که برازنده ی خود و خانواده اش است. این ناسزاها و دروغ سازی ها میزان نفرت دستگاه مرکزی حزب توده از مرا علنی می کند، ضمن آن که کیانوری کثیف در آن خاطرات اصرار دارد که من هرگز توده ای نبوده ام!

سپس گزارش «همبستگی» نظریات جدید ارائه شده در مجموعه ی «تاملی در بنیان تاریخ ایران» را عجیب تشخیص داده است. گرچه نمی توان معنا و منظور از کاربرد کلمه ی عجیب را در این بیان دریافت، ولی در اسناد فرهنگی بشر، هنوز عجیب تر از دروغ های آلوده به جعل و مسخرگی، که مورخین یهود، در موضوع تاریخ ایران باستان منتشر کرده اند، دیده و خوانده نشده است. در حال حاضر نه فقط از مسیر مباحث عقلی و اسنادی، بل با نمایش گروهی از تصاویر جان دار و تایید شده و اصیل، به سادگی می توان اثبات کرد که پرآوازه ترین دانشگاه های کنیسه و کلیسایی غرب، دانسته و آگاه و با برنامه ریزی، فرهنگ و آگاهی آدمی، در باب پیشینه و سرنوشت تاریخی انسان کهن شرق میانه را، تحقیر و تمسخر کرده اند، چنان که نمایش بخش کوچکی از این تصاویر در تالار دانشگاه مشهد، ۴۰۰ نفر از پانصد نفر جمعیت حاضر در سالن را بهت زده و در مواردی خشمگین کرده بود. اگر جمهوری اسلامی بر نفوذی های یهود در دستگاه فرهنگی خود غلبه کرد و مثلا ممکن شد که تصاویر موجود را از دستگاه تلویزیون سراسری به مردم نشان دهیم، آن گاه شاهد خواهید بود که از این بنای بالا رفته با فضولات دواب، که تاریخ ایران باستان می نامند، در کوتاه زمان، جز بوی گند، چیزی در خاطره و حافظه و دماغ انسان باقی نخواهد ماند.

آن گاه به نشست دانشگاه مشهد می رسیم که خلاف پریشان نویسی های دستگاه ایسنا، و برابر گزارش بالا، توانستم تمام سخن رانی و نتیجه گیری خویش را در فضایی کنترل شده به پیش برم، اسلاید ها را نمایش دادم و نتیجه گیری خود را بیان کردم که طرح و شرح رخ داد پلید پوریم بود. آن اوباشگری را که جماعت اندکی از دانش جویان، حد اکثر قریب یک پنجم حاضرین، در سالن به راه انداختند، به طور کامل تعلق هویت سازمان دهندگان آن تظاهرات روحوضی را معلوم و مشت شان را باز کرده است. مسلم بدانید اگر من هم، مثل طوطیان بد ادای موجود، که تلقینات یهودیان در باب تاریخ ایران را تکرار می کنند، انهدام تمدن کهن شرق میانه را به رومیان و چینیان و هندیان و مصریان و بابلیان و آشوریان و اسکندر و عرب و مغول منتسب می کردم، برایم هورا می کشیدند و کف می زدند و به دست بوسی می آمدند. رسوایی دست اندر کاران آن آشوب زمانی به کمال می رسد، که معلوم می شود آن ها پس از متهم شدن یهودیان به انهدام تمدن شرق میانه، که تورات هم به آن اعتراف دارد، از خود بی خود شده اند!!!؟

پس آشکار می شود که آشوبگران دانشگاه مشهد، تجمع کوچکی از تابعین و مدافعان یهود در میان حاضران در جلسه بوده اند، که با نقشه ی قبلی، آگاه و نا آگاه، می خواستند از عرضه ی بیش تر اسناد قتل عام اجداد ایرانیان در ماجرای پلید پوریم یهودیان ممانعت کنند، هرچند در همین باب نیز ناکام ماندند و جز رسوایی بیش تر برایشان ذخیره نشد.

+ نوشته شده توسط ناصر پورپیرار در دوشنبه یکم خرداد 1385 و ساعت 4:4 
 
 
 
 
 
نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد