ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

مناقشه بین آقای ناصر پورپیرار و مجتبی غفوری در مورد تولید مستند ابطال شناسنامه و نقش کنیسه در تفرقه اندازی در جمع دوستان

مهر انگیز

دوشنبه 21 بهمن 1392 ساعت 10:40 ب.ظ
جناب استاد بزرگ. بسیار مایلم که حقیقت مطلب مورد مناقشه روشن شود و ادامه نیابد. با ذهن بیدارتان چاره ای بفرمایید.
پاسخ:
خانم مهرانگیز و اقای سودانی. احساساتی نشوید و بگذارید تمام ماجرا را برای تان از آن تجمعی بیان کنم که کارشناس اش مال مردم خور از آب درآمد. از نظر من مجتبی به دلیل دروغ های واضح جوابیه های اش دیگر نه فقط قابل اطمینان بل حتی مسلمانی مومن نیست. بدون شک ابطال شناس نامه بیستون سخت ترین ضربه بر کنیسه بود که برای رد ضربه ان پروژه و سپر ساختند. ایا عجیب نیست که از میان چند هزار صفحه عکس و متن ناگهان ابطال شناس نامه مورد هجوم قرار گیرد؟ همه ما از حکم قسامه به عنوان راه حل حقوقی و نهایی و ناگزیر باخبریم. ایا غفوری اماده است به قید سوگند قرانی دریافت یک قلم ده میلیون تومانی اولیه و 8 میلیون تدریجی از مرا به بهانه خرید لنز برای سفر به مراکش و ساخت مستندهای خط و قلم منکر شود و می گذرم که بیش از 5 لنز و مقدار فراوانی وسائل جنبی از میراث عکاسی های قدیم خود را به او بخشیدم. اگر مجتبی جرات کرد و به قید سوگند قرانی منکر این دریافت ها شد پس از نظر من او یک غیر مسلمان و آنوسی است. بله دوستان مسئله فقط تضغیف یادداشت ابطال با ایجاد انحراف در مباحث به فرمان کنیسه و به فرماندهی عطا نامی بود.

 

 

 

 

 

 

 

 

صادق سودانی

سه‌شنبه 22 بهمن 1392 ساعت 03:27 ق.ظ
دوست عزیزم جناب مجتبی خان غفوری سلام امید که احوال خوب و ایام به کام و روزگار بر وفق مرادباشد!
مجتبی خان کاش هر چه زودتر خدمت استاد می رفتید و از نزدیک و حضوری این سوتفاهم ها رو حل می کردید واجازه نمی دادید دیگران از این آب گل آلود ماهی گرفته،بر طبل اختلاف کوبیده و براین پیش آمده شادی کنندو این فرصت را غنیمت شمرده و براستاد بتازند و زخم زبانها و توهین و تحقیر و تندی و تشر نثارش کنند و بی شک مجتبی غفوری که من میشناسم این ها را برنمی تابد و قلبش از دیدن این مقولات و مکتوبات جریحه دار خواهد شد!
می دانم چقدر استاد را دوست دارید! می دانم چقدر زحمت کشیده اید! می دانم چقدر زجرکشیده اید می دانم چقدر اذیت شده اید وچقدربا شما برخوردها شده و چقدرو چقدرو چقدر... خوب میدانم، پس باید بهترو بیشتر از همه استاد را درک کنیدبیشتر از همه ی ما! باید درک کنیدکه چه ها کشیده ومی کشدوبدتر از همه تحمل اوج خیانت ها و بی وفایی های دوستان و آشنایان! فقط کمی درک کنید!خسته گی اش را تنهایش را زخم خوردگی اش را و دردهای دریایی ایش را که تمامی ندارد ،بزرگ مردی که باید اکنون گوشه ایی لم داده باشد و آسوده و آرام در حال نوشیدن نوشیدنی و مرور و مشاهده آلبوم عکس های سالهای پرکار و پرجنب جوش گذشته های دورش باشد،گذشته های پرغرور!و برای هرکدام داستانی و خاطره ای برای بازدیدکنندگان و نزدیکان و نوه های خردسالش بازگو کند!امااین پیر بزرگ، استاد ماندگار،هم چنان در صف مقدم در حال مبارزه با بزرگان و کوچکان با دوستان و دشمنان است، همچنان در حال جنگ با جهل و جهود است! همچنان در حال تولیدو تبلیغ خرد و آگاهی است !این اصرار اسطوره ای بر مبارزه تا آخرین نفس شایسته ی ستایش و مایه ی سربلندی این مکتب و الگوی من وشماوامثال ماست!شایسته ی تقدیر و تشکریست بی کران تورا سپاس استادگرامی!تو را بیکران سپاس که بر ما خوبی ها نمودی ،منت ها گذاشتی و نورهای حقیقت بر ره رهروان روشن نمودی تو را بیکران سپاس که تنها شعله ی روشن حقیقتی!
مجتبی خان شاید شما یگانه عصای دست و یار و یاور و مخلص ترین مریدشان بودید،پس دردهاو سختی ها و مشکلات ش را فزون نکنید هرچه باشد !هرچه بوده!هرچه گفته هرچه کرده!!! فرضا حق باشما شما درست می گوید اما هر چه باشد او پدر و استاد و ریش سفیدو بزرگ ماست واحترام و اطاعتش لازم !(( فلا تقل لهما اف و لا تنهرهما و قل لهما قولا کریما )) زیبنده نیست باادبیات و خطابی بجز تواضع و احترام با ایشان تکلم کردو ایشان را رنجاند و مایه ی دلگیری ایشان شد!
شما در کارتان فیلم سازی به گواهی استاد، استاد چیره دستی هستید و خدمتی شگرف به بنیان اندیشی نموده ایدهمچنین بنده درخوش قلبی و درستکاری شما ذره ای شک ندارم اما این اختلاف نظر شما با استاد دل های بنیان اندیشان را به درد آورد و می آورد!برای یک لحظه هم نمی توانم تصور کنم مجتبی غفوری جایگاهش در کنار استاد و همراهش نباشد سخت است باورکنم چند روزی بگذرد و مجتبی غفوری از استاد به دور باشد سراغ نگیرد،یادی نکندو تماسی نگیرد و قطعا برشما سخت تر!!
جناب غفوری! مجتبی خان لطفازودتر این کار رو بکنید! شما باید باشید!جایگاه شما همین جاست کنار استاد!
لطفا زودتر برگردید دلمان برایتان تنگ شده برای مستندهای شکوه مندو مجلل تان برای شخصیت خوب و خوش قلبتان برای عزتی که برای استاد داشتید و برای احترامی که به او داشتید برای الگویی که برای همه ما بودید الگوی مریدی و محبت به استاد!

 

 

 

 

صادق سودانی

سه‌شنبه 22 بهمن 1392 ساعت 02:50 ب.ظ
با سلام خدمت استاد و دوستان و دشمنان
با عرض پوزش این جمله در متن ارسالی قبلی را اصلاح میکنم!
((برای عزتی که نزد استاد داشتید )) که اشتباها بجای واژه ی نزد از واژه ی برای استفاده شده بود!

و منظورم مقام و جایگاه عزیز و ارجمندی که نزد استاد داشتید و مورد احترام و اجلال ایشان بودید!

 

 

  

 

 

 

بنده خدا

سه‌شنبه 22 بهمن 1392 ساعت 05:24 ب.ظ
سلام

استاد یک نگاهی به وبلاگ این «عطا بهرامی»( تهیه کننده مستند زمین +۵) بیاندازید ماهیت آنوسی اش خوب مشخص می شود . آخر کدام مسلمانی نام خانوادگی «بهرامی» را برای خود انتخاب می کند ؟

تعدادی از دوستان هم لینکی این آقا با نام های «آنوسی» در وبلاگش :


مصیب فتحی

فتاحی

حبیب الله فاضلی پیرکاشانی

شفیعی کیا

تقوی فرد

داوود آبادی

مرتضوی


http://atabahrami.blogfa.com/

 

 

 

 

  

 

 

 

یکی

سه‌شنبه 22 بهمن 1392 ساعت 10:10 ب.ظ
سلام.
من متوجه نشدم انحراف در مباحث که شما میفرمایید معنیش چیه...
استدلالات شما در هر مبحثی قوی است و خواننده حتی شما را نشناسد و بخواند یا ببیند متوجه قدرت بی بروبرگرد هر مبحث یا مستندی میشود.
حقیقت مطلق است و ربطی به نام شما یا من و یا فلان شخص ندارد.
موضوع دیگر آنکه آیا شما از این تاریخ به بعد است که مجتبی را آنوسی میشناسید یا قدیمتر هم ظن آنوسی بودن را در مورد وی داشتید !؟

 

 

 

 

 

 

سه‌شنبه 22 بهمن 1392 ساعت 10:16 ب.ظ
جناب بنده خدا فامیلی من " علینژاد" هست. لطف بفرمایید شما که کارشناس تشخیص آنوسی بودن از فامیلی دوستان هستید بفرمایید بنده هم بله!!!

 

 

 

 

 

حامد

چهارشنبه 23 بهمن 1392 ساعت 11:34 ق.ظ
سلام
استاد ادرس دقیق انتشارات نیل و کارنگ رو میخاستم برای خرید کتاب.
باتشکر
پاسخ:
lمقابل دانشگاه تهران شماره1300

 

 

 

 

 

 

 

 

رامین-ص

پنج‌شنبه 24 بهمن 1392 ساعت 08:33 ب.ظ
سلام:
استاد ارجمند بهتر است که مباحث "باب"و "بهایی گری" را ادامه دهید تا این یهودیان خیال نکنند موفق شده اند بنیان اندیشی را به بیراهه کشیده اند.چه خوب فهمیده اید که با شروع شدن مباحث بهایی گری آنوسی های بهایی فعال شده اند.درپناه حق باشید.

 

 

 

آمون :  

 

http://purpirar.blogsky.com/1392/11/18/post-5018/تلاش-یهودیان-و-مزدوران-جهود-برای-تفرقه-افکنی-و-ایجاد-گسست-در-بین-مخاطبان-یادداشت-های-آقای-ناصر-پورپیرار-و-علاقه-مندان-و-همفکران