ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

استفاده ها کاربردهای لت «الذکر» در قرآن و موارد اشاره واژه ذکر در قرآن به تورات و انجیل و زبور و صحف(مصحف) و قرآن؛ کتب آسمانی

توحید

دوشنبه 3 تیر 1392 ساعت 09:47 ق.ظ
سلام
آقایان اوجال و ساده دل و سنجری و خانم سارا...

بهتر است تذکری بدهم تا موقعیت و مختصات دیدگاه خود درباره این بحث را اصلاح نمایید. همه ما زمانی «عقایدی» در ذهن داشتیم ، بدون اینکه در مورد آنها اندیشیده باشیم ، و یا اگر هم تصمیم به اندیشه در مبانی آنها را داشته ایم عقاید موهوم خود را «ثابت» و «درست» فرض کرده و سعی می کردیم حقایق موجود را به نوعی تاویل کنیم تا با عقایدمان همخوانی داشته باشد.
قبل از آشنایی با آثار استاد ، اکثر ما اعتقاد داشتیم هخامنشیان بزرگ ترین امپراطوری تاریخ بشریت بوده ، فارسی را کاملترین زبان دنیا فرض می کردیم و به شعار پوچ «هنر نزد ایرانیان است و بس» ... اعتقاد جاهلانه ای داشتیم. و یا «شیعه» را مذهب ناجیه و حقه می دانستیم و شخصیت پیامبر گرامی را نه از «قرآن» بعنوان تنها سند صادق و معتبر اسلام ، که از درون هزاران برگ کتب بی هویتی چون سیره ابن هشام و طبری و یعقوبی و تفاسیر گوناگون آن هم در زمانی که کتابت بسیار گران و پر هزینه و خط و قلم استانداردی برای نگاشتن چنین کتب مفصلی نبود.
تمام اعتقادات ما «بی بنیان» و «ریشه» بود و توسط رسانه ها و باورهای سنتی و موروثی جامعه به ما تلقین شده بود.

حالا یکی از همین «اعتقادات» موروثی که حتی از قبل از زمان بنیان اندیشی به دوش می کشیدیم ، طبق باوری «موروثی» و «سنتی» بین مذهبیون مسلمان اعتقاد به «تحریف» تورات و انجیل یک باور بدون خدشه بود. حال باید طبق معمول این باور را با آیات قران محک بزنیم ، ولی به نظر می رسد دوستان باز دچار این اشتباه رایج شده اند که ابتدا موضوعی را قطعی و مسلم فرض نموده ، سعی دارند آیات قرآن را با این اعتقاد خود تطبیق دهند و چرخ استدلال وارونه می چرخد.

=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=
بنا براین بگذارید از مبتدا وارد بحث شویم چون به نظر می رسد بحث را از میانه شروع کرده ایم ، و به این سوال پاسخ دهیم که آیا می توان نشانه ها و سر نخ هایی از قرآن عظیم دال بر تحریف تورات و انجیل یافت ؟ اگر دوستان چنین آیاتی را در نظر دارند ارائه دهید تا بحث را ادامه دهیم.
=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=

در همین باب ، کافی است اشاره کنم که استاد در اسلام و شمشیر 33 به زیبایی به این نکته پرداخته اند که به اختصار در زیر می اورم :

(((( گروهی بر مبنای این آیات و چندین آیه ی دیگر، که در زیر خواهم آورد و مرتبط با تحریف کتاب نیست، مدعی می شوند که موضوع تحریف تورات در قرآن مجید ثبت است و اجرای آن را گروه دیگری از زمان موسا و عیسای پیامبر می گیرند، حال آن که آیات بالا از تحریف درکلمات قرآن، وسیله ی یهودیان می گوید، نه تورات.))))

(((( اگر تورات و انجیل را تحریف شده ی قدیم و از زمان موسا و عیسای پیامبر و یا حتی در زمان مراوده ی اهل کتاب با رسول مکرم اسلام بگیریم، پس این همه آیاتی که پیامبر و قرآن را مصدق کتاب های پیشین می شناساند، از اعتبار انداخته ایم.))))

(((( اما « اگر » با تکیه بر آیات قرآن تصرفی در تورات را قبول کنیم، « تنها می تواند » شامل اختفای اشاراتی شود که در باب ظهور پیامبر و طلوع اسلام در تورات و انجیل کهن ذکر بوده ))))

(((( از آن که ملاک ما، در این تحقیق، نص صریح و مستقیم آیات مبارک قرآن است « و نه خیال پروری های شخصی و مستقل این و آن » ، پس هیچ یک از این آیات را متضمن دست بردن و تحریف در تورات و انجیل نمی بینیم، صراحتی در این باب در کلمات آن نمی خوانیم و آن چه را که به یقین برداشت می کنیم از دیده پنهان کردن کتاب خدا و کتمان مطالبی از آن است. ))))

((((این آیات اشاره به مطلبی مشخص دارد، می خوانیم که اهل کتاب، به شگردهای مختلف، از جمله استکتاب جاعلانه و عامیانه ی متن و تقلید قرائت آن متوسل شده اند، تا در جای بیان و کلام خدا بگذارند، اما صراحتی نیست تا به یقین دریابیم عمل آنان در محدوده ی عرضه ی دست نوشته هایی به جای قرآن و یا تورات و انجیل و یا هر سه متن بوده است))))


((((( اما در این مورد هم سخن صریحی در باب دست بردگی و تحریف تورات و انجیل نمی خوانیم و معلوم نیست که این همه نغمه در باب تحریف در تورات، از کدام آیات قرآن استخراج و برداشت شده است؟ با این همه، بر اثر همین اختفای بخش های معینی از تورات و استکتاب و تقلید قرائت کلام خدا که به نشانه ی بروز عکس العمل پر غضب خداوند، احتمالا در مورد قرآن بوده، سرانجام توقف صدور آیات الطاف و رأفت و گذشت و ندیده انگاری نسبت به اهل کتاب را شاهدیم ))))


=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.=.


حالا دوستان پاسخ دهند به راستی « و معلوم نیست که این همه نغمه در باب تحریف در تورات، از کدام آیات قرآن استخراج و برداشت شده است؟»

 

  

 

 

 

 

 

 

طالب حقیقت

سه‌شنبه 4 تیر 1392 ساعت 01:31 ق.ظ
سلام به استاد و دوستان.
استاد خسته نباشید.

آقای توحید. من اعتراضی به سوال شما ندارم. همه حق داریم راجع به اطلاعات رایج، نقد داشته باشیم. اما در نظر داشته باشید که فهمیدن تحریف یا عدم تحریف تورات و انجیل، بر اساس قرآن، کار بیهوده و بی نتیجه ای است. زیرا قرآن تنها مصدق آن تورات و انجیلی است که حداکثر تا زمان پایان رسالت پیامبر اسلام، موجود بوده است. قرآن بیش از این تعهدی ندارد و نمی تواند داشته باشد. مگر اینکه آیه ای بیابید که تحریف تورات و انجیل را در آینده هم منتفی اعلام کند. چنین آیه ای در قرآن نیست.

منظور از ذکر، تا جایی که من فکر کرده ام، اساس دین و یا همان «وحی» است. بررسی آیات قرآن، نشان می دهد که کلمه ی «ذکر» مترادف با تورات یا انجیل نیست. اعلام حفاظت از ذکر، برابر با اعلام حفاظت از تورات و انجیل نیست. زیرا در قرآن هیچ گاه سخن از حفظ «تورات» یا «انجیل» نشده است. ما شاید بتوانیم بگوییم که قسمتی از کتب موسی، عیسی و محمد و پیامبران دیگر، که همان اساس دین است، ذکر نام دارد. همانند آیات زیر:
و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون. (انبیاء، 105)
ص و القرآن ذی الذکر. (ص، 1)
بعضی از مترجمان، «ذکر» در آیه ی اول را «تورات» ترجمه کرده اند که به نظر من درست نیست. زیرا دلیلی ندارد.
اما با استفاده از آیات 6 تا 10 سوره ی حجر و 41 تا 44 سوره ی فصلت، می توان قرآن را با ذکر برابر گرفت.
حال، این آیات را مشاهده کنید:

کذّبت ثمود بالنّذر
فقالوا أبشرا منّا واحدا نّتّبعه إنّا إذا لّفی ضلال وسعر
أألقی الذکر علیه من بیننا بل هو کذّاب أشر
سیعلمون غدا مّن الکذّاب الأشر
إنّا مرسلو النّاقة فتنة لّهم فارتقبهم واصطبر. (قمر، 23-27)

این آیات، به ماجرای صالح و قوم ثمود اشاره دارد. همان طور که می بینید، مخالفان صالح، معترض اند که چرا از میان آن ها باید تنها به صالح «ذکر» نازل شود. پس می بینیم که نازل شده بر صالح هم ذکر است. نیز همین آیات هم راجع به پیامبر اسلام آمده است.

وقالوا یا أیّها الّذی نزل علیه الذکر إنّک لمجنون (حجر، 6)
پس «ذکر» یک نام آشنا برای مخاطبان بوده است و منظورشان هم همان «پیام الهی» بوده است.

بنابر این، نه تنها قرآن و انجیل و تورات، بلکه تمام کتب و هدایت های الهی به رسولان، ذکر بوده است.
این آیات هم می می تواند در درک مطلب، مفید باشد.

حم
والکتاب المبین
إنّا جعلناه قرآنا عربیّا لّعلّکم تعقلون
وإنّه فی أم الکتاب لدینا لعلیّ حکیم
أفنضرب عنکم الذکر صفحا أن کنتم قوما مّسرفین
وکم أرسلنا من نّبی فی الأوّلین
وما یأتیهم من نّبی إلّا کانوا به یستهزئون. (زخرف، 1-7)

منظور قرآن از حفظ ذکر، نمی تواند حفظ تورات و انجیل باشد. زیرا در این صورت، باید زبور داود و صحف ابراهیم را هم حفظ می کرد. در صورتی که الان هیچ اثری از این کتب نیست.

وانگهی اگر مسئله این است که «خدا باید ذکر را حفظ کند»، این مسئله نیازی به حفظ تورات و انجیل، بعد از نزول قرآن ندارد. از آنجا که همه قبول داریم که تورات و انجیل، تا زمان پیامبر اسلام محفوظ مانده بودند، پس خداوند کاملا آنها را حفظ کرده و برای صحت مسئله، تنها لازم است که قرآن حفظ شود. زیرا قرآن نیز همان ذکر است. بنابر این بعد از نزول قرآن، اصلا لزومی به حفظ دو وحی قبلی نیست. اگر وعده ی خدا، حفظ ذکر است، از آنجا که وحی خداوند به انبیا هیچ تغییری نمی کند، پس قرآن موجود، دربر دارنده ی آن ذکر است و نیازی به دو ذکر قبلی و هیچ ذکر دیگری (که طبعا با پیام قرآن برابر است) نیست.

همین جا باید گفت که منظور قرآن از اینکه مومنان به کتاب های انبیا ایمان دارند یا اینکه قرآن مصدق کتب قبل از خود است، این نیست که باید متن آنها موجود باشد و مسلمانان، آن ها را بخوانند و ایمان بیاورند. زیرا در این صورت، باز جای زبور داود و صحف ابراهیم خالی است.
همه ی ما قبول داریم که تورات و انجیلی وجود داشته اند که قرآن آنها را تایید کرده است. اما سوال اینجاست که آیا تورات و انجیل امروزی، همان تورات و انجیل است یا نه؟

توجه داشته باشید که اصلا لازم نیست کسی تورات یا انجیل را تحریف کند؛ ممکن است اصل آنها هم موجود باشد، اما مخفی شده باشند. در واقع ما تنها می خواهیم بدانیم که تورات و انجیل فعلی، همان نازل شده ی خداوند هستند یا نه.

اینکه کسی بگوید تورات و انجیل فعلی، آن نازل شده های نخستین نیست، الزاما به این معنا نیست که مدعی تحریف آنها باشد. از آنجا که این کتاب ها در اختیار روحانیان یهود و مسیحی بوده، خارج کردن نسخه های اصل و نشر نسخه های جعلی، کار دشواری نبوده است. کما اینکه در قرآن هم به مخفی کاری ها اشاره شده است.

جواب این سوال، اولا با روش فنی و نسخه شناسی و ثانیا با رجوع به محتوای امروزی این دو کتاب، میسر است. رجوع به ترجمه های فارسی و یا حتی زبان های دیگر، به وضوح نشان می دهد که اینها نمی توانند تورات و انجیل اولیه باشند. اشتباهات بسیاری در این کتاب ها وجود دارد که هم برای خواننده ی متن فارسی آنها مشخص است و هم محققان اروپایی به آن اشاره کرده اند. همچنین توجه به ساختار خود متن تورات، که با آن اعداد و ارقام، بیشتر شبیه یک کتاب تاریخ است، تا کتاب دینی، انسان را به وحی بودن آن مشکوک می کند.

عده ای می گویند که مشکل در ترجمه هاست و باید متن اصلی (تورات عبری و انجیل یونانی) را بخوانیم و سپس نتیجه گیری کنیم.
خوب، بحثی نیست. اما تایید یا رد ادعای این افراد، با خواندن متن مورد ادعای آن ها امکان پذیر است؛ پس به نظر من بهتر است جواب این سوال را خود شما با تحقیق پیدا کنید.

اگرچه به نظر من، این جستجو هم نمی تواند جواب مثبتی داشته باشد؛ زیرا مثلا ما در ترجمه های قرآن، اغلب با معنا کردن نادرست لغات مواجه ایم؛ نه افزودن یک یا چند سطر، به ترجمه. اما شما اگر انتهای سفر تثنیه در تورات را بخوانید، می بینید که چندین سطر در چگونگی مرگ و دفن موسی و سن او و... نوشته است! این نکته که محققان اروپایی نیز به آن اشاره کرده اند، به سادگی نشان می دهد که این متن، بعد از موسی نوشته شده و وحی نیست؛ زیرا وقتی موسی بمیرد، دیگر وحی بر او نازل نمی شود! و نیز، اینکه شرح چگونگی مرگ موسی و...، چه لزومی به فرستادن وحی دارد؟

اما در باب انجیل هم پیداست که اناجیل امروزی اولا شرح زندگانی مسیح هستند، نه وحی الهی. و ثانیا خود تعدد اناجیل، نشان دهنده ی این است که این ها نمی توانند وحی باشند. تازه اگر متن اصلی انجیل هم به یونانی باشد، پس همان هم احتمالا ترجمه است؛ زیرا عیسی از بنی اسرائیل بوده و از آن جا که هر پیامبری، به زبان قومش سخن می گفته، عیسی هم ظاهرا باید به عبری سخن گفته باشد، نه یونانی!

اگر فرض بر این باشد که «تورات و انجیل فعلی، همان تورات و انجیل اولیه هستند؛ زیرا خدا باید کتاب های پیشین را حفظ کند»، با نشان دادن نادرستی تنها یک کتاب، تمام این ادعا باطل می شود. اگر تورات را نادیده بگیریم و ترجمه ی غلط را بهانه کنیم، فکر نمی کنم انجیل ها را، با توجه به تعدد، اختلاف در متون آنها (که در ترتیب و تعداد آیات و محتوای هر آیه هم مشهود است) و اینکه آنها تنها زندگی نامه ی عیسی هستند و اینکه باز شرح مرگ عیسی در آنها هست و علاوه بر آن، این متون، عیسی را به صلیب می کشند و به قتل می رسانند، به هیچ وجه بتوان همان وحی نخستین دانست. اینجا دیگر بهانه ی ترجمه هم به کار نمی آید.
اگرچه تحقیق در آن متون اصلی هم می تواند مفید باشد، اما به نظر من، مسئله از همان ابتدا با مشکل رو به رو است.

از نظر عقلی هم، من احتیاجی به پیدا کردن جواب این سوال حس نمی کنم. اگر قرآن کامل است، پس نیازی به خواندن تورات و انجیل نیست؛ ضمن آنکه قرآن هم مسلمانان را به خواندن تورات و انجیل امر نکرده است؛ که بروند و احکامشان را از آن ها بردارند. به علاوه، تورات برای قوم موسی و انجیل برای همان قوم بوده است؛ اما قرآن برای تمام عالمیان است.

پس اساس مطلب، از نظر عقل، قرآن، متن کتب و نسخه شناسی و... با مشکل مواجه است و اثبات آن میسر نیست.

اشارات استاد در اسلام و شمشیر هم بیشتر در صدد اثبات عدم تحریف این دو کتاب تا زمان حیات پیامبر اسلام است؛ نه نفی تحریف بعد از این زمان. زیرا اگر دقت کرده باشید، استاد همان طور که در یادداشت های مربوط به مسیحیت هم به آن اشاره کرده اند، نظرشان بر این است که مسیحیت بعد از آمدن اسلام تحریف شد، نه آن طور که می گویند در زمان کنستانتین و بعد از آن. به نظر من هم، معنای ذکر و حفظ آن، موید این نظر ایشان است.

با عرض پوزش به خاطر طولانی شدن نوشته. موفق باشید.

 

 

 

 

 

 

 

محمد اوجال

سه‌شنبه 4 تیر 1392 ساعت 02:24 ق.ظ
آقای توحید

همانطور که عرض کردم، پاسختان را در موضوع مورد بحث ـ که تحریف یافتگی تورات نبود و تعیین معنای کلمه ذکر در آیه 9 سوره حجر بود ـ دادم و از شما سخنی در رد آن استدلال نشنیدم.
در باب تحریف تورات و انجیل هم مطالب متعدد ارائه شده از سوی دوستان دیگر را کاملا کافی می دانم. تنها این نکته را اضافه کنم که تورات و انجیل، چه تحریف شده باشند و چه خیر، از پس نزول قرآن، دیگر جای خود را به قرآن داده اند و مسیحی یا یهودیِ مؤمن (به تورات و انجیل آسمانی)، یعنی "مسلمان"! یعنی، با نزول قرآن، دیگر مسیحی و یهودیِ مؤمن، نمی تواند وجود داشته باشد، مگر اینکه به اسلام بگراید و مسلمان شود، همانطور که ـ بر مبنای آیات قرآن ـ گروهی از اهل کتاب پیشین این کار را انجام دادند.

 

 

 

 

 

 

 

 

آمون : این هم سابقه این گفتگوی مفصل :  

 

http://purpirar.blogsky.com/1392/03/31/post-4302/ترجمه-تورات-و-انجیل-و-عهدین-عتیق-و-جدید-به-زبان-های-جدید-و-زبان-و-لغت-عربی-از-زبان-های-اصلی-و-اوریجینال-نازل-شده-از-آسمان