ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

مجموعه مقالات خلقت انسان و داستان حیات از آقای ناصر پورپیرار- داروینیسم و خلقت انسان از میمون، حلقه مفقوده و تکامل حیوانات - 14


داستان حیات 14

سه‌شنبه 25 فروردین 1394 ساعت 10:56 ب.ظ

کوچ جمعی حیوانات از قطب جدید به استوای قدیم که مامن بومی آن ها بود، عوارضی را پدید آورد که سرنوشت حیات زمینی را تعیین کرد.

تمام حیوانات برگ خوار وعظیم الجثه که در مسیر تایگاه درختی برای تغذیه نمی یافتند، سرانجام محکوم به مرگ گروهی شدند که اینک اجساد دسته جمعی آن ها را به خصوص در چین و نوار و مدار قرینه آن، حول کره زمین می یابیم.

در این میان گروهی از بوزینه ها که درگذر از هیمالیا ناتوان بودند و در میان علف های زمین به میزان کم خواری خود ولیمه می یافتند، در پشت یخچال های بلند هیمالیا ناگزیر به توقف شدند.

شرایط جدید جغرافیایی آنان دیگر درختانی نبود که از آن بالا روند و به عنوان منبع تغذیه یا پناهگاه یا حوزه دفاع و تولید مثل از آن استفاده کنند.

دیگر پناهگاه قبلی آنان برای تولید مثل در اختیارشان نبود.  برای دفاع و یافتن خوراک باید دوردست را می پاییدند و ساخت مسکنی را تجربه می کردند که در ذهن آنان سابقه ای ثبت شده نداشت.

به تدریج استخوان بندی این حیوان از حالت قوزدار به حالت استند(ایستاده) درآمد. و هنگامی که این پروسه تکمیل شد، به معنای پیدایش موجودی بود که برای نخستین بار در طبیعت جانوری، صاحب دو ابزار آزاد شد که درغریزه او برنامه ریزی قبلی برای استفاده از آن وجود نداشت.

به این معنی که در اثر دوری دست و پا از هم صاحب دو دست شد که به اختیار خود درباره آن تصمیم می گرفت.

این دست ها درغریزه قبلی وسیله استقراردرمیان درختان بود و ممدکار دویدن او که در اثرایستادن و درنتیجه دوری دست و پا از هم آزاد شده بود.

اینک این جانور جدید بیرون از غریزه و به اختیارخود درباره این ابزار تصمیم می گرفت و به این ترتیب اولین گام انسان شدن آغاز شد.


به کاربردن این ابزار جدید به صورت اختیاری آن انسانی را ساخت که با دست های آزاد شده خود هر اراده ای را محقق می کرد. ارده ای که از حمل پاره ای سنگ و پرتاب آن حاصل شده بود.

چنین می توان تصور کرد که موجود جدید ما برای به کاربردن دست های آزاد شده مدت ها تفکر را تجربه کرده است و توان این دو ابزار تازه به دست آمده را سنجیده است. انسان امروز حاصل تفکری است که اندک اندک روبه توسعه رفته است.

چقدراین انسان با ظهورانسان قرآن شباهت دارد. واین همان «انسانی» است که خداوند متعال درطول زمان مشغول تربیت و آموزش او بوده است.




داستان حیات 

یادداشت قبلی


نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد