ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

انتقادی آمرانه و ناامید کننده از هدایت پذیری

اترش
یکشنبه 4 مهر ماه سال 1389 ساعت 8:23 PM
یک کامنت شد مقاله، می ترسم اگر کمی دیگر حرف بزنم بشود کتاب.
آنچه باید می گفتم گفتم و آنکه باید می شنید شنید.
امیدوارم دیگرانی که در این راه قدم می نهند، از هر چیز شما پیروی می کنند به منش و طرز برخورد شما کافر باشند.
پاسخ:
آقای اترش. برای بازگرداندن حافظه شما، ناچارم یادآوری کنم که مرا دعوت کردید قضاوتی در باب مطلبی کنم که در موضوع قرآن نوشته بودید، با این برداشت عمومی که قرآن تحریف شده است و چند سطری از آن را در زیر می خوانید:

«اما چنین نیست که همه ی اشتباهات تا آخرین مورد آن تصحیح شده باشد. امیدوارم خداوند فرصت و مجال پرداختن به اشتباهی در اعراب گذاری را که در قرآن امروزی هم وجود دارد در اختیارم قرار دهد».

وعده دادم نکاتی را به تفصیل بیاورم که حاصل آن مقاله اسلام و شمشیر ۵۰ شد که با استعانت از آیات یادآوری می کرد سئوال درباره متن قرآن، عتیق نیشابوری می تراشد که به قدر کافی در انبان کنیسه و کلیسا ذخیره اند و نوشتم که:

«این آیات سرانجام باید بتواند آن کنکاش های وسیعا باب شده را متوقف کند که کسانی درون لغات قرآن را، غالبا برای بیرون کشیدن معنای انحرافی  مورد نیاز خویش می کاوند، تا برداشت های خود را در جای لسان خدا بنشانند. باید عادت چنین پرسش هایی را کنار گذاریم و کنترل کنیم، که در بطن خود موجد تفسیر و موجب این گمان است که مفاهیم قرآن به قدر نیازها و علائق هر یک از ما مستقیم نیست. باید قاعده را بر این بگذاریم که همانند راسخون در علم و مؤمنین کامل، که سیزده قرن سئوال نکردند، چه طور خورشید خاموش خواهد شد، به خداوند درباره مفاهیم آیات و کلمات قرآن سئوال ندهیم که سرانجام سر از تأویل و تولد عتیق تازه ای بیرون خواهد کرد».

در پاسخ به این دعوت، لغویه ای فرستادید مماس با ناسزا از جمله ناتوانی در پاسخ نویسی بر انتقادات چتکه.  حذف آن را صلاح دیدم  و  تشخیصم این بود که  شاید یادداشت ۵۰ اسلام و شمشیر شما را از کوره به در برده و از حال عادی خارج کرده است. طبیعی است دیگر دسترسی به آن کامنت ندارم و به جای آن شما را به تر شناختم که در فروم نیز قابل شناسایی بودید.