محمد اوجال
یکشنبه 12 شهریور 1391 ساعت 3:44 PM
با سلام،
برادر عزیز آقای ویلان، تا آنجا که به یاد دارم در کامنت های نصب شده طی یکی دو هفته اخیر در این وبلاگ، کسی از تعبیر "مردم بی غیرت ترک" استفاده نکرده بود؛ سخن از "مردم=شهروندان یک کشور" است، نه یک منتسبان به یک قوم و ملت و نژاد، با آن تعریفی که مصطلح است. اساسا علی الظاهر استفاده کنندگان از آن تعبیر خود معتقد به وجود چیزی به نام قومیت و نژاد (با همان تعریف مصطلح) نیستند. و همینجا یادآور می شوم که برای بنده هم "قومیت" معنا ندارد.
با این حال، صدور احکام فله ای و نسبت دادن صفات نیک و بد به شهروندان تحت حاکمیت یک دولت، آن هم به سبب رفتارها و مواضع دولت و حکومت متبوعشان و یا عدم توانایی آنها در اظهار و ابراز مخالفت با سیاستهای آن دول را، چنانکه پیشتر در یکی از کامنت ها نیز عرض کرده بودم، نه تنها کاملا غیر منطقی می دانم، بل با آموزه های مندرج در قرآن ـ قرآنی که نازل کننده آن رسول خود را صرفا به سبب بی توجهی و پیش قضاوت هایی که نسبت به یک نابینا روا داشته، مورد سرزنش اکید قرار می دهد ـ در تضاد کامل می بینم.
موفق باشید
محمد اوجال
یکشنبه 12 شهریور 1391 ساعت 4:13 PM
سرکار خانم حاجی زاده، سلام
در پاسخ به آقای ویلان فرموده اید: "... عملکرد حکومت ایران نمی تواند توجیهی بر دوستی و حمایتهای حکومت ترکیه {...} با سیاستهایی از این دست باشد...".
در صحت این سخنتان کمترین شکی نیست و بنده در این خصوص کاملا با شما موافقم، اما آیا می توان "عملکرد حکومت ایران" را ـ که ترویج و اصرار بر فرقه گرائی تنها یکی از آنهاست ـ به پای "ملت" نوشت و ملت ازهمه جا بی خبر و "فریب خورده" را هم مسئول دانست؟!... آیا می توان مردم ایران را به سبب "سکوت" در برابر حمایت های بی دریغ "حکومت ایران" از "مشرکان" پاسخگو گرفت، آن هم در حالیکه، جدای از بی خبری احتمالی از این مسئله، هر گونه امکان ابراز کوچکترین مخالفتی با حکومت هم از ایشان گرفته شده، تا آنجا که همین نوشته های من و شما در این و آن وبلاگ، یعنی در فضای مجازی، را هم بر نمی تابند، چه رسد به مثلا تظاهرات در خیابان ها و ...؟
فریبا حاجی زاده
یکشنبه 12 شهریور 1391 ساعت 5:25 PM
جناب ویلان
دو سه کامنتی که خطاب به آقای غفوری نوشته ام در بردارنده پاسخ های کافی به درگیری های ذهن شماست و قصد ندارم دوباره تکرار کنم، منتها چون عبارت ترک بی غیرت جلوی دید شما را گرفته است قادر نیستید لب کلام مرا درک کنید و این مشکل خودتان است و چون نتوانستید و یا دوست نداشتید عقیده واضح و شفاف مرا متوجه شوید و همچنان روی مسئله ای مانور می دهید که پاسخ داده شده است لاجرم اتهام آشوبگر را دریافت کردید.
مسلمانان تنها بلدند انقلاب کنند و سیستمهای جهود زده را کنار بزنند و با همین نیت انقلاب می کنند، اما هنوز آنقدر درایت و بینش ندارند که به بعد از انقلاب بیندیشند و بدانند قصد دارند کدام سیستم مناسب و صحیح را جایگزین کنند! چون هنوز گمراهند و با انقلاب تنها هرج و مرج می آفرینند و در بی نظمی حاصله فرصتهای طلایی را برای جهودانی فراهم میکنند که برای بعد از انقلاب برنامه ریزی کرده اند و آماده اند.
بخش مهمی از بی غیرتی مسلمانان اعم از عرب و ترک و فارس و کرد و... ناشی از ناآگاهی و غفلت زدگیست و همانطور که عرض شد آگاهی باید مقدم بر هر خیزش و انقلاب و جنگ و انتحار و فداکاری باید باشد، آگاهی آگاهی آگاهی، همان کاری که من بی غیرت به همراه غفوری بی غیرت و سایر بی غیرتان این محفل مشغول آن هستند.
حال اگر با خواندن پاراگراف اخیر زخمتان التیام یافته است بروید یکبار دیگر کامنتهای مرا بخوانید و واقع مطلب را دریافت کنید.
آمون : هر چه فکر می کنم سر و ته قضیه چیست و چه کسی چه چیزی می گوید، سر در نمی آورم! متحیر مانده ام که هر کس به کدام مطلب مخاطبش گیر داده است و جواب می دهد!! لا أدری! ماقبل بحث از اینجا قابل رهگیری است :
دوشنبه 13 شهریور 1391 ساعت 02:01 ق.ظ