سلام به استاد و دوستان.
من علاقه ای به جدل ندارم. این پیام را هم برای نویسنده اش نمی نویسم؛ بلکه مخاطب آن همه هستند.
«بله کلام شما در یک جامعه آرمانی بدون مرز جغرافیای وعقیدتی بسیار ستودنی است وصحیح است.ولی متاسفانه در جهانی زندگی می کنیم که هیچ یک از المان های یک جامعه آرمانی نه فقط فراهم نیست که یهود این جامعه جهانی را به انواع آفت ها وتصفات سوداگرانه مبتلا کرده و از هر روزنه ای فقط سودای خود را طلب می کند حتی از روزنه فریفتکی وخود شیفتگی حاصل از به وقت و به موقع نیندیشیدن.فعلا"اینگون اندیشیدن آب به آسیاب یهود ریختن است کیفوری بربساط افیون نشستن و رویا پردازی های از سر تساهل وتسامح است برادر جان.به موقع و وقتش ما نیز از عرب بودن استعفا خوایم داد ولی مطمئن باش زمانش امروز و در این شرایط نیست.»
در این پیام چه می بینید؟ همان مصلحت اندیشی های معمول!
گویا افراد بسیاری هنوز درنیافته اند که بالاترین مصلحت، همان «حقیقت» است. هنوز برایشان واضح نشده است که آن چیزی که حقیقت نباشد، باطل است و راهی جز به ضلالت ندارد. فماذا بعد الحق الا الضلال. آیا امر باطل می تواند باعث اصلاح شود؟ همین مصلحت اندیشی است که مانع نشر بنیان اندیشی به بهانه ی «تضعیف غرور و هویت ملی و خودباختگی در برابر شرق و غرب» می شود.
آیا هنوز یاد نگرفته ایم که ما مسئول اصلاح جامعه نیستیم و تنها مسئولیت ما ابلاغ حقیقت است؟ چگونه است که کسانی به بهانه ی اصلاح جامعه، اصلاح خود را فراموش کرده اند؟ چرا بعضی هنوز در پله ی اول مانده اند؟
آقایان! قوم پرستی غلط و باطل است. با هزار بهانه هم تبدیل به حق نمی شود. آیا بهتر نیست به جای این همه غصه خوردن برای جامعه، خود را اصلاح کنیم؟ چرا به جای این همه پیام نوشتن، ذره ای تفکر نمی کنیم تا بدانیم انسان هیچ کاری را جز برای نفع خودش انجام نمی دهد؟ اگر کسی نگران اتفاقی در جامعه است، در واقع نگران ضرری احتمالی است که از آن اتفاق به او می رسد.
مگر اسلام نیازمند وجود قوم عرب است که اگر زبان آن ها عوض شود، اسلام به خطر بیفتد؟ آیا واقعا مایه ی خجالت نیست که نزدیک ترین قوم به قرآن و زبان قرآن، این همه از مفاهیم آن دور باشند؟
عزیزان! بنیان اندیشی سنگر دفاع از هیچ قوم و مذهبی نیست.
همین افراد، سخنان ارزشمند خانم حاجی زاده را که حقیقتا نتیجه ی تفکر و تعمق در مبانی بنیان اندیشی است، احساسات زنانه می نامند!
پیشنهاد می کنم این اعتراض را به پیشگاه خدا هم ببرید تا در این توصیه ی گران قدر هم مصلحت شما را لحاظ کند:
یا ایها الذین آمنوا کونوا قوامین بالقسط شهداء لله و لو علی انفسکم او الوالدین و الاقربین ان یکن غنیا او فقیرا فالله اولی بهما فلا تتبعوا الهوی ان تعدلوا و ان تلووا او تعرضوا فان الله کان بما تعملون خبیرا
یا ایها الذین آمنوا کونوا قوامین لله شهداء بالقسط و لا یجرمنکم شنآن قوم علی الا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی و اتقوا الله ان الله خبیر بما تعملون
بس نیست! این همه سال به بهانه ی مصلحت اندیشی های مختلف مانع نشر حقیقت شدند، حالا شما هم یکی دیگر اضافه کنید که «زمانش امروز و در این شرایط نیست»!
ما همه ی این تعلقات غیر واقعی را دور انداختیم. بکوشید عقب نمانید و افتخار نزدیکی به اسلام، شما را از آن دور نکند. اسلام نیازی به عرب و عجم بودن ما ندارد و اگر ما هم با این افکار کودکانه، از خود بی لیاقتی نشان دهیم، خداوند حقیقت را به آنان که شایسته اش باشند خواهد رساند. نه شما و نه ما هیچ کدام کاره ای نیستیم.
یمنون علیک ان اسلموا قل لا تمنوا علی اسلامکم بل الله یمن علیکم ان هداکم للایمان ان کنتم صادقین
یا ایها الذین آمنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یاتی الله بقوم یحبهم و یحبونه اذلة علی المؤمنین اعزة علی الکافرین یجاهدون فی سبیل الله و لا یخافون لومة لائم ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء و الله واسع علیم
این توصیه به هر دو گروه عرب و غیر عرب است:
به فکر اصلاح خود باشید و بهانه ی رفتار غلط دیگران باعث نشود شما هم به روش آنان رفتار کنید. دیدار چنین رفتاری از هر کسی جز باعث تاسف نیست و عملا او را از دایره ای بنیان اندیشی بیرون خواهد راند؛ حتی اگر مدعی آن باشد.