یک تازه وارد در مورد اسلام و شمشیر - 2

معتصم بالله

شنبه 9 مرداد ماه سال 1389 ساعت 10:58 PM

سلام علیکم سید پورپیرار،

این هم چند آیه ای که در خاطر هست که خدمتان تقدیم میکنم، ان شاءالله شما تعداد بیشتری از آنها را هم خواهید یافت:  
وَمِن قَوْمِ مُوسَى أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ
فَآَمَنَت طَّائِفَةٌ مِّن بَنِی إِسْرَائِیلَ وَکَفَرَت طَّائِفَةٌ فَأَیَّدْنَا الَّذِینَ آَمَنُوا عَلَى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِینَ

اما بعد...

فرصتم دهید تا مدعی شوم که مشکل اصلی کتاب اسلام و شمشیر نادیده انگاری پیش فرضهای مهمی است که با دقت در آیات قرآن بطور واضح شکوفائی دارند. بسم الله:

برادر گرامی سید پورپیرار، انصاف نبود که قالب قوم و ذریت بودن کلمه بنی اسرائیل را از قلم انداختید تا خوانندگان موکدا بدانند کلمه بنی اسرائیل رجوع عام به ذریۀ یعقوب است و نه متدینین به تورات. قرآن کریم نقشه ای بزرگتر از آنچه در قبل تصور میکردیم را برایمان فراهم نموده است و در قله بلاغت درجائی که منظور "ایمان" پیروان اهل تورات (و نه فقط بنی اسرائیل) مد نظر بوده، از ریشه (ه – و – د) یعنی لغات (هادوا و هودا) مقصود را منعکس می نماید. اما چه زیباست هشدار الله (س.ت) به مسلمانان آینده که از مسیر همین "والذین هادوا و کانوا هودا" گذشته است که مبادا ما هم گرفتار همان بلای آمده بر (هادوا و هودا) شویم که شدیم!! حتما مستحضرید که اسرائیلییونی که پیرو تورات بودند (هادوا و هودا) پس از مدت کوتاهی طائفه طائفه و مذهب مذهب شدند و از میان این طائفه، طائفه ای بخود نام (یهود) را گرفت که چنانچه قرآن کریم نیز تاکید فرموده است، آنها بلا شک، مشرک بودند. جالب اینجاست که اگر به یک فرهنگ لغۀ عبری مراجعه کنید با کمال تعجب این تعبیر را مشاهده خواهید نمود و مطمئنا وقتی بیشتر متعجب خواهید شد که اسرائیلییون معتقد به تورات خود به هلنی بودن و خارج شدن طائفه ای از خودشان به نام (یهود) اعتراف کرده اند!

יְהוּדָה
Yәhud•âh′; de-Judaized (Hellenized) to 'Judah' ...refer to all three Hellenized corruptions: Judah, Judea and Jew.

و آخر این عدم دقت شما مرا متعجب کرده است: قرآن کریم اسرائیل را فردی "سر خود" معرفی نفرموده است. متعجبم چطور بدون توجه به قید (من قبل ان تنزل التورات) در حالیکه تورات هنوز نازل نشده است و هیچ حرجی بر کسی از پیروان نیست، فردی موسوم به اسرائیل را تصویر کرده اید که "ضابطه نشناسی خود سر" بوده است؟! آیا مصداق بدون حکم بودن خمر و قمار قبل از نزول قرآن کریم در زمان پیامبر را فراموش کرده بودید؟ حق بود که به بررسی "اولئک الذین انعم الله علیهم" در مبتدا می پرداختید تا مشخص شود که آن پیامبری که در زمره افراد خاضع و گریان و سجده کنان آمده است، همان کسی است که کار ناشایستی در حرام و حلال سازی از او سر نزده است و او کسی بغیر از یعقوب نبی نیست.

بدین ترتیب مدعی هستم که کتاب اسلام و شمشیر فی الواقع پیش فرضهای نادرستی را در مقدمات اتخاذ کرده است.

و الی الله عاقبت الامور.

پاسخ:
آقای معتصم بالله. گرچه بخش هایی از کامنت ارسالی شما چندان قابل فهم نبود، اما در آن چندان بی خبری خواندم و سعی شما برای اتصال یعقوب و به طور کلی ذریه ی ابراهیم  به بنی اسراییل به میزانی خلاف تاکیدات قرآنی بود که به نظرم آمد توصیه کنم قرآن را با دقت بیش تری بخوانید و یکی دو بار دیگر هم یادداشت های اسلام و شمشیر را و اگر حوصله نمی کنید به این چند آیه زیر  رجوع کنید.
بقره ۱۳۳
بقره ۱۳۵
بقره ۱۴۰
آل عمران ۶۵
آل عمران ۶۷
نساء ۱۶۳
ص ۴۵
و.......
و اگر باز هم مدعی شدید که یعقوب از پیامبران بنی اسراییل بود احتمالا منزل شما به یکی از کنیسه های تهران کاملا نزدیک است و به صدای موعظه های خاخام به طور ناخواسته زیاد گوش می دهید!
در آیاتی که ارسال کرده بودید یادآوری خداوند به ملاحظات عدیده در باب قوم بنی اسراییل برای نمایش نمک ناشناسی و خلف وعده بنی اسراییل است که سرانجام نیز به شرک آشکار آنان انجامید و لایق این شدند که از جانب خدا نجس خوانده شوند و مجبور به پرداخت جزیه باشند.