ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
نزدیک به چند دهه ای می شود که با اوج گیری ناسیونالیسم عربی از عهد جمال عبدالناصر، دعوایی مجعول و بی محتوا بر سر تغییر نام خلیج فارس به خلیج عربی میان ناسیونالیست های عرب و ایرانی، و بالطبع تا حدی در میان برخی از مردم این سرزمین ها در گرفته است که هراز گاهی با یک بهانه تازه تجدید می شود و موجی از عصبانیت سطحی و فاقد بنیان منطقی را در میان روشنفکران ایران و کشور های عربی بر می انگیزد. لازم به ذکر نیست که بانیان و ادامه دهندگان این دعوا در خطوط اصلی کسانی جز ناسیونالیست های پان عرب و پان فارس، که هر دو طیف در تعصب و نابخردی و تخریب روابط میان کشورهای همسایه به دلیل تعصب های جاهلانه قومی و نژادی هیچ تفاوتی با هم ندارند، نیستند. طی روزهای اخیر این دعوای اندکی کهنه و به طور کامل پوچ، بعد از چاپ نسخه جدید اطلس جغرافیایی جهان از سوی موسسه معروف نشنال جغرافی، که در آن نام خلیج عربی در داخل پرانتز در زیر نام خلیج فارس آمده است، شدتی دوباره یافته است تا بدان حد که مخالفان این اقدام در ایران هنوز هم بدون توجه به پاسخ منطقی و درست این موسسه درباره اعتراض های طرح شده، کماکان با تحریف اصل ماجرا سخن از تغییر نام (!) از سوی موسسه مزبور به میان می آورند و به این موضوع که نام خلیج عربی تنها در داخل پرانتز و در زیر نام خلیج فارس به عنوان اسم دوم ذکر شده است، غالبا اشاره ای ندارند ! و با هیاهو اصرار دارند تا دایما از تغییر نام و نه ذکر نام دوم سخن بگویند!
اندکی خردمندی و تامل در بنیان این مرافعه، بی نتیجه بودن و از آن بدتر مخرب بودن آن را به وضوح آشکار می سازد؛ نخست آن که دریاها و اقیانوس های جهان در یک معنای کلی به تمام مردم جهان تعلق دارد و وجود یک نام خاص بر یک دریا در هیچ کجا دلیل بر مالکیت سرزمین یا ملتی بر آن نیست. همچنان که وجود نام اقیانوس هند بر روی اقیانوس مزبور به این معنا نیست که مثلا مالک آن اقیانوس هندیان هستند! دوم آن که تمام دریاها و اقیانوس های حهان به طور کلی و طبیعی از قدیم ترین زمان شناخته شده دارای یک یا چند اسم گوناگون بوده اند که این اسامی غالبا از سوی ساکنان کنار آن ها گرفته شده است. همچون دریای خزر که در طول تاریخ ایران اسامی گوناگونی نظیر دریای مازندران،دریای گرگان،دریای قزوین ( کاسپین امروزی در زبان های انگلیسی و ... ) و دریای خزر داشته است و جالب آن که نام خزر از ترکان یهودی خزر آمده اما با این حال بدون هیچ اعتراضی از سوی ایرانیان استفاده می شود. ( و البته در این مورد تاثیر یهودیان را بر فضای فرهنگی ایران و تلاش آنان برای حفظ این نام را نباید نادیده گرفت.)خلیج فارس نیز همچون سایر دریاهای جهان از قدیم ترین ایام مشخص به دلیل نزدیکی به منطقه فارس و حاکمیت سیاسی مستقر در آن منطقه بدین اسم نامیده شده است.
تا آن جا که به فارس گریان ایران مربوط می شود سئوال این جاست که چرا در برابر تغییر نام دریای هرموز یا دریای مکران به نام دریای عمان و یا نامیده شدن دریای مازندران به نام دریای خزر اعتراضی نداشته و ندارند اما در برابر نام خلیج فارس که همچون دریای خزر بخش بیش تری از ساحل آن در اختیار کشور های همسایه ایران است، این همه اعتراض و هیاهو به راه می اندازند؟! بی تردید اگر بر دریای عمان و خزر هم نام فارس وجود می داشت، به دلیل حاکمیت فارس گرایی بر فضای فرهنگی ـــ سیاسی ایران، هر گونه تلاشی و از سوی هر ملتی برای تغییر نام آن دریاها با اعتراض وسیع اینان مواجه می شد اما ظاهرا چون دریای مازندران و مکران نام فارس بر خود نداشتند، طبعا دلیلی هم برای دفاع از اسامی متعلق به ساکنان مازندران و مکران از سوی فارس گرایان و فارس پرستان وجود نداشته است!
نکته سوم طرح سئوال درباره ریشه این دعوای ساختگی و وارداتی است؛ بی گمان این دعوا را می توان بخشی از تبعات زیان آور و محتوم تفکرات پان گرایانه که از سوی کشورهای استعمار گر غربی به ذهن و اندیشه روشنفکران کشورهای خاورمیانه تزریق شده اند، دانست. می دانیم که هدف اصلی تزریق چنین اندیشه هایی از سوی استعمار گران ایجاد شکاف و دشمنی میان مردم منطقه بوده است و هم اینک می بینیم که آن ها در رسیدن به اهداف خود تا حد زیادی موفق بوده اند! زیرا صاحبان این تفکرات همچنان بر طبل پان عربیسم و پان فارسیسم خود می کوبند و با اصرار بر یک تغییر نام بی فایده و بی نتیجه، آگاهانه یا ناآگاهانه به توسعه و عمیق کردن این دشمنی می پردازند.
بی تردید اعراب نیز مثل ایرانیان و سایر مردم دنیا حق دارند برای دریای همجوار خودشان نامی برگزینند و هیچ الزامی به تبعیت از نام گذاری دیگران ندارند. همچنان که ایرانیان حق دارند به دریاهای پیرامون سرزمین شان نام خودشان را بدهند و آن را به کار برند. منتهی اصرار کنونی پان گرایانه ایرانیان و اعراب بر روی تغییر یک نام و یا حفظ آن و یا وادار کردن همدیگر و سایر کشورهای دنیا به استفاده از نام مورد نظر خود، هیچ گونه مبنای علمی،منطقی و ملی یا بین المللی ندارد و تنها مبتنی است بر تعصب قومی و نژادی تحت عنوان ملی. ( که با فرض ملی بودن آن باز هم نوعی تعصب است.) از آن مهم تر این اصرار و نزاع فاقد هر نوع فایده و سرانجام ملی و سیاسی است و از همه تاسف برانگیز تر نتیجه ای جز تخریب روابط سیاسی ـــ فرهنگی مردم و کشورهای منطقه ندارد. بنابراین با توجه به روند قوم گرای این منازعه جا دارد روشنفکران پان عرب کشور های همسایه ایران از خود بپرسند که از تحریک احساسات پان ایرانیست های همقطار خود در ایران چه هدفی را دنبال می کنند و به فرض تغییر نام خلیج فارس به خلیج عربی به کدامین نتیجه یا سودی می رسند؟ و نیز جا دارد تا مدعیان این نزاع از هر دو سو از خود بپرسند که چرا مردم پاکستان یا اندونزی یا استرالیا بر سر تغییر نام اقیانوس هند به اقیانوس پاکستان یا اسامی دیگر با هم جدال نمی کنند؟
بی شک گفت و گو درباره تغییر نام خلیج فارس در میان کشورهای منطقه، به زمان حاکمیت یافتن خرد جمعی و ملی در میان مردم این کشورها موکول و میسر است و لذا در شرایط کنونی هر نوع هیاهو بر سر حفظ یا تغییر نام فعلی و وادار کردن دیگران به پیروی از خواسته های خود، ماحصلی جز ایجاد کینه و دشمنی میان همسایگان ندارد و نخواهد داشت. و اگر روزی قرار باشد تا خرد جمعی و ملی مردم کشورهای منطقه در این باره تصمیم بگیرند و اگر بخواهند نامی مشترک برای این خلیج برگزینند، نام های همچون خلیج شرق میانه یا خلیج خاورمیانه یا خلیج اسلامی اسامی عام و مشترکی خواهند بود.
+ نوشته شده در چهارشنبه، 11 آذر، 1383 ساعت 10:11 توسط عارف گلسرخی
http://wwww.naria.ir/view/1.aspx?id=363
افزوده شده در ۷ نوامبر ۲۰۱۲
درماندگی دانشگاه شیکاگو، پرآوازه ترین مرکز ایران شناسی
هواخوری12،باستان شناسی جعل-«دروغی که بزرگ شد»اسکار وایت موسکارلا
برخورد فیزیکی و اوباشیگری در دانشگاه مشهد در برابر بیان حقایق
░▒▓۩ خاکساری اساتید بین المللی و توحش مزدوران دست چندم ۩▓▒░ ©®
هواخوری۱۱،فروش آثار جعلی و تقلبی به عنوان آثار باستانی به موزها
عرفان، تصوف، صوفیگری، درویشیگری درویشان، توطئه یهودیان و آنوسیان
تجدید رابطه با مردم به جای آمریکا (روابط ایران با آمریکا و مردم)
برای تازه واردان و آشنایی اولیه با مطالب آقای ناصر پورپیرار