ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

نقد منتشر نشده در جواب آقای محمد رضا قلی زاده

پاسخ منتشر نشده یک نقد

در هفته نامه فرهیختگان مورخ نهم مرداد 1380 مطلبی به قلم آقای محمد رضا قلی زاده به نام «مافیای تاریخ ایران نگاری» در نقد کتاب های آقای پورپیرار به چاپ رسید که از مدتی قبل سایت آذرگشنسب هم اقدام به نصب آن در یکی از صفحات خود کرد.در همان زمان آقای پورپیرار پاسخی بر آن نقد نوشت و برای فرهیختگان ارسال نمود که البته هرگز به چاپ نرسید.در این جا پاسخ آقای پورپیرار به آن نقد را بدون هیچ کم و کاستی می خوانید:

گونه ای «روش» در نقد کتاب!!!

به راستی که،به قول آقای قلی زاده،هر کاری و شاید هم «نقد» کتاب «روش» خود را لازم دارد.آقای قلی زاده،که گفت و گو از تاریخ ایران باستان را،به یک رشته از دانسته ها و دانش ها و از جمله تخصص در زبان های کهن موکول می دانند،معلوم نیست که با چه بضاعتی،آن هم به عنوان «ناقد»،خود را نخود این آش کرده اند.

چنین ناقدی باید هم ایرادش به کتاب کبیر‌ «دوازده قرن سکوت» این باشد که چرا من اسم خودم را به عنوان ویراستار در پشت جلد کتاب دیگری به نام «از زبان داریوش» چاپ کرده ام؟!!! خوب این هم خودش روش نوینی در نقد کتاب حساب می شود.

هدایت دیگر ایشان،این که فرموده اند باید در انتخاب محل چاپ اسم خودم،به مترجم کتاب «شورشیان آرمان خواه» اقتدا می کردم.گر چه این هدایت هم،به مطالب کتاب 12 قرن سکوت همان اندازه بی ربط است،که با «روش» ناقد ما منطبق،ولی ظاهرا به دلیلی که شاید بر آقای قلی زاده نیز پنهان نباشد،مترجم آن کتاب خیلی علاقه ندارند خودشان و نام شان را آفتابی کنند و به خصوص اهل فن می دانند که آن مترجم برای ورود به آن عرصه، «وجهه» لازم را نداشته اند.اگر این اشارات آقای قلی زاده را به سر منزلی نمی رساند،به نقد این ویراستار بر کتاب شورشیان آرمان خواه،در شماره 14 مجله «قرن 21» رجوع کنند.رجوع به آن نوشته احتمالا دو مطلب را یاد آقای قلی زاده می دهد،یکی این که با مولف و مترجم و قدر و قیمت کتاب «شورشیان آرمان خواه» آشناتر می شوند و بعد هم که شاید کمی «روش» نقد کتاب را یاد بگیرند.

تنها بخش قابل التفات یادداشت آقای قلی زاده ( که منتقد ما به صورت «التفاط» آورده اند )،همان چند جمله ای است که از کتاب های من نقل می کنند.چرا که لااقل در هر یک از آن جملات،یک مدخل بنیادین نوین درباره تاریخ ایران یافت می شود.روش نقد آقای قلی زاده چنین بوده است که از خواندن آن جملات به صورتی «نقادانه» فقط ابراز تعجب و حیرت کرده اند! احتمالا کشیشان قرون وسطی نیز از شنیدن تئوری چرخش زمین،دچار همین نوع حیرت می شدند.

و بالاخره می ماند تبلیغ «معصومیت تاریخی» یهود در نوشته ایشان.خردمندان بسیاری ـــ از جمله «اسرائیل شاهاک»،که رجل سیاسی برجسته و عضو دولت اسرائیل بوده است ـــ ایمان پرابهام به «معصومیت» یهود را،از اصول آموزه های مارکسیستی یافته اند،نمی دانم این عارضه شناخته شده چه گونه به آقای قلی زاده سرایت کرده است.


+ نوشته شده در شنبه، 12 دى، 1383 ساعت 6:53 توسط عارف گلسرخی 

 

 http://wwww.naria.ir/view/1.aspx?id=364

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد