ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

هولوکاست و نسل کشی مردم شمال غرب و غرب کشور به دست سربازان انگلیسی در زمان جنگ جهانی اول به روایت محمدقلی مجد

جستجو گر

سه‌شنبه 21 آبان 1392 ساعت 11:11 ب.ظ
استاد می دانم که شرایط سنی و سلامتی جسمیتان این اجازه را نمی دهد که بیایم با ماشینم شما را ببرم از نزدیک با این افراد های سالخورده در هر جایی از شمال غرب که مایل باشید صحبت کنید از خدا سلامتی شمارا بسیار خواهان هستم و طول عمر با برکت نیز خوستارم.
لطف کرده آدرس نقدی که نوشته اید برایم بنویسید من از شما خیلی چیزها یاد گرفته ام . درست است در بعضی موارد با شما اختلاف نظر دارم ولی همیشه شما را یکی از استادانم می دانم و همیشه به آن افتخار می کنم.
با تشکر
پاسخ:
خودتان در یادداشت ها جست و جو کنید ملتفت می شوید که پیرمردان در انتقال این گونه روایت ها دقیق نیستند و به اصطلاح سینمایی اش می کنند.  
 
 
  
  
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
چهارشنبه 22 آبان 1392 ساعت 06:11 ب.ظ
سلام استاد. من هم موضوع قحطی را از پیرمردهای سن بالا شنیدم که در منطقه آذربایجان اتفاق افتاده. آنها می گفتند که چنان قحطی بوده که مردم گوشت هم را میخوردند. استاد حالا شاید پیرمردها به وقایع حالت سینمایی بدهند ولی تایید اکثر آنها قضیه را تا حدودی ثابت می کند که اتفاق افتاده است. استاد این را هم که نمی شود گفت تبلیغ یهودیت بوده است. آیا شما بخاطر اثبات نظریه هایتان، میخواهید این مسایل که خیلیاز مردم منطقه آن را تایید می کنند، نفی کنید؟ موضوع دیگری که حتی مردان 50 سال به بالا از آن یاد میکنند و بصورت عمومی در آذربایجان مبدا زمان از آن یاد می کنند، حمله جیلوها به منطقه آذربایجان غربی تا حدود میاندوآب می باشد. مردم از آن حادثه به" جلو گدی" نام می برند. جلوگلدی یعنی آن زمانی که جیلوها به مردم منطقه حمله کرده و قتل عام راه می اندازند. استاد اینها را که نمی شود گفت ساخته ذهن مردم باشد. آیا شما حادثه جیلوگلدی که حدودا زمان جنگ جهانی اول اتفاق افتاده را نفی میکنید؟
پاسخ:
منقولات مردمی سند تاریخی نیست. هم امروز هم مثلا جنگ ایران و عراق دو تصویر مردمی دارد. یکی را یک اسیب دیده عراقی روایت می کند و دیگری را ایرانی. مورخ نمی تواند از قول هیچ یک تاریخ بنویسد. اگر حوصله کنید و زمان وقوع حوادث را در نظر بگیرید می بینید هیچ پیر مردی نمی تواند ماجرایی را شهادت دهد که در زمان وقوع ان در شکم مادرش بوده است.
نقد ان کتاب را هم در ادرس زیر بخوانید.
آشنایی با ادله و اسناد رخ داد پلید پوریم
مدخلی بر ایران شناسی بدون دروغ و بی نقاب، شماره 151
 
 
  
 
 
 
 
 
 
 
 
رهگذر
چهارشنبه 22 آبان 1392 ساعت 08:58 ب.ظ
در مورد آنچه یکی از دوستان نوشته که روسهای اشغالگر در مقابل دریافت مایحتاجشان پول می دادند مرحوم مادرم تعریف می کرد که در جنگ جهانی دوم حین اشغال آذربایجان توسط روسها مردم ابتدا از ترس سابقه ذهنی که از جنگ اول داشتند هم خودشان را مخفی کردند هم اجناسشان را زیرا بقول خودشان دفعه اول آمدن روسها تاراج اموال بین آنها مرسوم بود اما بعدا دیدند که سربازان بلشویسم برخلاف سربازان تزار دستور دارند با مردم برخورد خوبی داشته باشندو به همین جهت کم کم با آن سربازان مراوده کردند و بخاطر تغییر رویه آنها با سربازان محبت می کردند.
پاسخ:
در تهران سربازان روس نان های جیره خود با نام نان سیاه و نان سیلویی با قند و چای و غیره عوض می کردند.
 
 
 
 
 
  
 
 
 
 
مه سعود
شنبه 25 آبان 1392 ساعت 10:33 ق.ظ
با سلام بر آقای پورپیرار و دوستان
در خصوص روایت پیرمردان و افراد مسن من هم بارها هم از پدرم(ایشان در سن 92سالگی وبقول خودشان94سالگی مهرماه امسال برحمت خدا رفتند)و
هم از دیگر پیرمردانی که میشناختم این داستان قحطی و گرسنگی را شنیده ام
یکی از عمه های پدرم به خاطر قحطی به روستای ما می آید و بخاطر نبود آذوقه بر میگردد در راه از گرسنگی تلف میشود
ودهها داستان مشابه وحتی آدم خواری
اگر این دروغ باشد من از همین پیرمردان و افراد مسن هم شنیده ام که دوسه نسل قبل آنها از فلان جا (اکثرا عراق)آمده اند و هیچکدام اهل محل زندگی فعلیشان نبوده اند
این اظهارات افراد مسن مرا قانع کرد تا نظریه شما درخصوص مهاجر بودن مردمان ایران (بخصوص ما که درقسمت غربی آن هستیم)راباور کنیم
یا هردونوع اظهارات این افراد مسن غلط است یا درست
که من فکر نمیکنم غلط باشد
ویکی از درستترین راهها در خصوص اوضاع و احوال گذشته یک منطقه تحقیق از اهل همان محل است
پاسخ:
این منقولات را نمی توان پایه نظریه ای در تاریخ قرار داد. یادداشت 151 را بخوانید.  
 
  
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
قحطی
شنبه 25 آبان 1392 ساعت 03:16 ب.ظ
1- این قحطی را پدرم از زبان یکی از اهالی اصفهان هم نقل می کرد که گویا در زمان رضا خان اتفاق افتاده بوده و در اصفهان چنان انسانها از قحطی می مرده اند که چند جنازه را در یک تابوت می گذاشته اند و رضا خان برای این که بتواند از انگلیس گندم وارد کند قطعه الماس کوه نور را که پشتوانه پول ایران بوده است را به عنوان گرو و تضمین به انگلیس می دهد که تا کنون آنجا است(نقل به مضمومن).
2- آیا برج ایفل پاریس هم سمبلی از نماد شیطانپرستی نیست؟!
پاسخ:
لابد برای جا به جا کردن ان تابوت های چند نفره چرثقیل به کار می بردند.
 
 
 
 
 
 
 
 
آمون : لینک یادداشت :  
 
 
و این هم مطلب پیشین در این زمینه :