ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

تفسیر موضوعی قرآن کریم و تفسیر آیات قرآن به شکل تفسیر آیه به آیه و با استفاده و استمداد از دیگر آیات کتاب خداوند و شرح و توضیح

علی

دوشنبه 25 شهریور 1392 ساعت 11:59 ق.ظ
از کاربر محترمی که بدون نام کامنتی مفصل در خطاب به بنده نوشتند ، تشکر می کنم. حسن فاعلی ،نیت خیر واراده اصلاح درگفته های شما موج میزند ولی آنچه موجب میشود حتی خود طرفین مجادله،ازاین اشتراک زیباغافل شوند،همانا ادبیات وروش گفتمان هرکدام است.
که متاسفانه جناب نیسی رعایت نمی کند و باعث می شود که بنده هم از ادبیات ناپسند استفاده کنم.
جناب بی اسم، بنده هم مثل شما معتقد به کلام خداوند یعنی قران کریم هستم و خوشبختانه در قران ایاتی مثل ایه 9سوره حجر و 42سوره فصلت و ایه رصد الاهی یعنی ایه 27سوره جن دلالت بر پیراستگی قران از هر گونه تحریف می باشد.
حالا کسی که چنین اعتقادی دارد ،ولو مخالف برداشتهای شما از قران باشد بی انصافی است که شخصی این جملات را درباره ان به کار برد:(این ادعا خود بخشی از برنامه وسیع آماده سازی اذهان برای صدور نتیجه نهایی یعنی اعلام ناقص بودن قرآن است و اکنون چند سالی است گفتگوها برای حساسیت سنجی در این باره علنی شده است).
جناب بی اسم، در دو کامنت قبل گفتم که علامه طباطبایی به استناد ایاتی که قران را تبیان هر چیز و نور و هدایت دانسته ،و می گوید‌که چگونه ممکن است، قرانی که خود دارای چنین اوصافی است، نیاز مند بیانی دیگر و هدایتی خارج از خود باشد؟ و ایشان در تبیین حدیث ثقلین اورده است که :(نقش قران، دلالت و رهنمونی به معانی قران و پرده برداری از معارف الهی است و نقش پیامبر یا اهل بیت ، دلالت و رهنمونی به طریق و هدایت مردم به اهداف و مقاصد قران است).
و حتی خود ایشان می فرماید که در سخنان خود ائمه امده است که دربردارنده ی استدلال آیه ای به ایه دیگر و شاهد اوردن یک مفاد بر مفاد دیگر است. و چنین کاری زمانی رواست که آن معنا و مفاد، برای مخاطب قابل دسترس باشد و ذهن او مستقلاً ، بدان اشاره داشته باشد.
و با توجه به بیانات ایشان ، برداشت من این است که قران، خود مفسر خویش است و نیازی به سنت برای تفسیر خود ندارد. نقشی که سنت ایفا می کند ، بازشناسی همین روش است. به عبارت روشن تر، سنت، چیزی را از پیش خود به عنوان تبیین قران مطرح نمی کند؛ بلکه با استفاده از خود قران به تبیین مراد ان می پردازد. در واقع سنت با قران ، قران را تفسیر می کند. بر این اساس تمام ابهامات قران، در خود قران پاسخ داده شده است؛ با این تفاوت که گاه ما کیفیت استخراج ایاتی را که نقش ابهام زدایی دارد، نمی شناشیم و پیامبر(ص) این دسته از آیات را از قران استخراج کرده و به ما می دهند. که این همان نقش یعلمهم الکتاب است که در قران بارها بر ان تاکید شده است.
حالا برای اینکه اعتقادات بنده را متوجه شوید، دو نمونه ذکر می کنم:
1)بر اساس ظاهر ایه 82سوره انعام(الَّذِینَ ءَامَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسوا إِیمَنَهُم بِظلْمٍ أُولَئک لهَُمُ الاَمْنُ وَ هُم مُّهْتَدُونَ) تنها کسانی دارای امن و بر هدایتند که ایمانشان را با هیچ ظلمی نیامیزند. و اگر دقت کنید ظلم مفهوم گسترده ای دارد که ظلم به خود، دیگران و ظلم به خداوند(البته به معنای غیر حقیقی آن، زیرا حقیقتاً ظلم به خداوند امکان ندارد(...وَ مَا ظلَمُونَا وَ لَکِن کانُوا أَنفُسهُمْ یَظلِمُونَ) را شامل می شود . در این صورت کدامیک از مردم می تواند ادعا کند که با معصیت به خود ظلم نکرده است.
بر همین اساس در روایتی امده است که پس از نزول ایه فوق گروهی از اصحاب نزد پیامبر امده و پرسیدند که کدام یک از ما می تواند ادعا کند که ایمانش را با ظلم نیامیخته است؟ پیامبر پاسخ داد که مقصود از ظلم در این ایه شرک است. مگر نشنیده اید که خداوند فرموده است:(إِنَّ الشرْک لَظلْمٌ عَظِیمٌ). یعنی پیامبر اکرم با استناد به ایه ای دیگر از قران که خود از موارد تعلیم و کاربرد شیوه تفسیر قران به قران است، تبیین نمودند که مفهوم ظلم در این آیه مطلق ظلم اراده نشده است، بلکه ظلمی خاص و ویژه یعنی شرک مراد جدی خداوند است. پس با این بیان کسانی که ایمانشان را با شرک نیامیزند،در امان خواهد بود. خب این گونه روایات چه اشکالی دارد؟

2)مورد دیگر اینکه بنا به تصریح ایة 17سوره نسا(إِنَّمـَا التَّوْبـَةُ عـَلى اللَّهِ لِلَّذِیـنَ یـَعْمَلُونَ السوءَ بجَهَلَةٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِن قَرِیبٍ فَأُولَئک یَتُوب اللَّهُ عَلَیهِمْ وَ کانَ اللَّهُ عَلِیماً حَکیماً)
در این ایه با توجه به استفاده از مفهوم حصر در واژه انما خداوند تنها به دو شرط توبه گناهکاران را می پذیرد:1) گناه را از روی جهل انجام داده باشند. 2)به زودی یا زودتر توبه نمایند.
در این ایه درباره هر دو شرط ابهام وجود دارد؛ ابهام در شرط نخست این است که مقصود از جهالت چیست؟ آیا جهل در برابر علم است؟ که در این صورت توبه تمام گناهکاران که از گناه بودن گناه آگاهی داشته باشند، مردود خواهد بود و این شمار زیاد بلکه اکثریت قاطع زشت کاران را در بر می گیرد. این امر با رحیمیت و رحمانیت خداوند و با صفت( ان الله یغفر الذنوب جمیعا) نمی سازد. احتمال دیگر آن است که مقصود جهالت در برابر عقل و به معنای هوای نفس است؛ یعنی همانگونه که انسان عاقل بر نفس خود عقال و خود را در برابر معصیت حفظ می کند ، جاهل لگام نفس را در برابر گناه از دست داده و مرتکب ان می شود و این امر با آگاهی از حرمت و قبح گناه نیز قابل جمع است. در این باره امام صادق فرمودند که جهالت در ایه شریفه به معنای دوم است و آنگاه به ایه89سوره یوسف استدلال می کند:(هر گناهی که بنده ای انجام می دهد هر چند بدان عالم باشد جاهل است. چه، معصیت پروردگارش بر نفس او خطور کرده است. چنان که خداوند متعال سخن یوسف خطاب به برادرانش را نقل کرده است:( آیا دانستید که با یوسف و برادرش آن هنگام که جاهل بودید، چه کردید؟) چون معصیت خداوند در جانشان خطور کرد، خداوند جهل را به‌انان نسبت داد). یعنی استناد به آیه 89سوره یوسف در حقیقت بهره گیری از قران برای تفسیر قران است. چه اینکه برادران یوسف(ع) در عین انکه از قبح و زشتی کار خود، نسبت به یوسف و برادرش آگاه بودند ، مرتکب اشتباه شدند، با این حال یوسف آنان را جاهل معرفی کرده است. این گونه روایات قران را با خود قران تبیین می کنند چه اشکالی دارد؟
در ضمن در کامنت اول به جناب نیسی بحث سر حدیث و روایت نبود بلکه پرسیدم که نظرت درباره ایه213سوره بقره چیست؟ ایا تک تک پیامبران کتاب داشتند یا اینکه مجموع انها؟ و اینکه با توجه به ایات 213سوره بقره و ایه19سوره یونس و ایه13سوره شوری برداشت می کنم که در ایه 213سوره بقره (انزل معهم الکتاب) مربوط به نوح و بعد از اوست.
و ایشان به جای اینکه این را جواب دهند ، رفتند جاهای دیگر که تو معنای کتاب را نمی دانی و غیره.
ببخشید که نظر طولانی شد و بقیه را در ادامه می نوسیم و از جناب پورپیرار نیز بابت علنی نمودن تشکر می کنم.
پاسخ:
پیش از این بی حاصلی هرنوع گفتاری با شما و هر متعصب دیگری را تذکر داده بودم. دوس تان خود می دانند.

 

 

 

 

 

آمون : پیگیری داستان :  

 

http://purpirar.blogsky.com/1392/06/25/post-4582/تفاوت-ها-و-اختلافات-موعود-منجی-شیعیان-امام-زمان-و-سنیان-اهل-تسنن-اعتقاد-شیعیان-بر-تحریف-قرآن-و-انتظار-نسخه-امام-زمانی-قرآن