ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

تفرقه افکنی بین دوستان ناصر پورپیرار با تولید فیلم زمین+5% از سوی مجتبی غفوری همزمان با مجوز نشر گرفتن کتاب اسلام و شمشیر

محمد اوجال

چهارشنبه 9 بهمن 1392 ساعت 01:49 ق.ظ
با سلام

از یکی از دوستان لینک مطلبی را دریافت کردم که حاوی پاسخ آقای غفوری به جنابعالی است. ای کاش آن پاسخ در اینجا انتشار می یافت تا امکان قضاوت صحیح و منصفانه فراهم می شد.
پاسخ:
پاسخی وجود ندارد. ابتدا بپرسید چرا آن متن را اترش نوشته چون مجتبی قادر به نگارش چنین متن قلنبه سلنبه ای نست.  
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
۱۲۳۴
چهارشنبه 9 بهمن 1392 ساعت 01:48 ب.ظ
استاد فکر کنم اشتباه میکنید این نگارش یشتر شبیه نوشته های دوستمان مهدی- مهدی است . البته امیدورم اشتباه کرده باشم...
پاسخ:
مسلما کار استاد مهدی نیست ولی حد بی سوادی و ناتوانی مدعیانی را می رساند که از نوشتن دو جمله قابل فمم عاجزند و به اربابان جدیدشان مراجعه می کند.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
چهارشنبه 9 بهمن 1392 ساعت 05:27 ب.ظ
سلام
جناب اوجال لینک پاسخ را می گذارید تا بخوانیم؟!
 
 
 
 
 
  
 
 
مهدی - مهدی
چهارشنبه 9 بهمن 1392 ساعت 08:53 ب.ظ
من، مانند کسانی که اینجا حاضر هستند و خود مجتبی، همانطور که گفته، وامدار اندیشه نوی هستم که تحت عنوان بنیان اندیشی از آن بهره مند شده ام و جایگزینی برای این بینش نو نمی بینم. آنچه در این میان مهمتر است نگاه مؤمنانه به قرآن و شناخت فریبکاری هایی است که عامدانه در فرهنگ و تاریخ انسان تزریق شده است و من این هر دو را از خلال کتاب های دوران ساز «تأملی در بنیان تاریخ ایران» و این وبلاگ آموخته ا م. هر هیاهویی سوای این، همه راه گم کردن است و در حیطه مسائل و منافع شخصی می گنجد تا مسائل اندیشه ای. این هیاهوها زود می خوابد و دیری نمی پاید که حقیقت موضوع عیان می شود. آنچه ماندنی است آن دانسته های گرانقیمتی است که باید میراثدار، نگهبان و زارع و پرونده آن باشیم.

با احترام
مهدی - مهدی
پاسخ:
اری استاد کاش یادداشت های تاملی در بنیان علم را ادامه می دادید که حجم غفلت امروزین ادمی را معین کرده است.
 
 
 
 
 
 
 
 
محمد اوجال
چهارشنبه 9 بهمن 1392 ساعت 09:59 ب.ظ
سلام
تصمیم گیری در این خصوص با جناب پورپیرار است.
 
 
 
 
 
 
  
 
اتفاق
پنج‌شنبه 10 بهمن 1392 ساعت 12:18 ق.ظ
استاد در اینکه بعضی از یاران شما دچار توهم و سپس انحراف میشوند ، شکی نیست ، مازیار اتفاق اولی آنها نبود و مطمئنا آخرین آنها هم نخواهد بود ،
ولی آیا شما خودتون در بروز این افراد مفصر نیستید ؟ مگر خود شما همین افراد را تا دیروز استاد خطاب نمیکردید و امروز آنها را نادان و بیسواد میخوانید ؟
پاسخ:
روزگاری است که عجوزگان نیز می توانند خود را چون فرشتگان بیارایند. بخشی از این بد ادائی ها حاصل عصبیت ناشی از آزادی انتشار اسلام وشمشیر است.
 
 
 
 
 
 
فتح
پنج‌شنبه 10 بهمن 1392 ساعت 12:35 ق.ظ
جناب پورپیرار خبری بزرگ و پرمسرت را در پاراگرافی کوچک نگاشتید!! تبریک عرض می کنم.
باید دید اینبار آنوسی ها چه می کنند؟
حق و صبر
پاسخ:
در اتحادیه ی یهودیان و فرقه و قوم پرستان، متعصبان بابی نیز وارد شده و دسته بندی موجود در بنیان اندیشی را به همت ضعیف و کثیف ترین عناصر دروغ پرداز نهضت نواندیشی کلید زده اند.
 
  
 
 
 
 
 
صبا
پنج‌شنبه 10 بهمن 1392 ساعت 09:29 ق.ظ
خوب الحمدلله پس ازانتشار این کتاب تکلیف اسلام وشمشیرهم یک باربرای همیشه معلوم شدودیگرهیچ راه گریزی برای دشمنان اندیشه وجودنخواهدداشت.استادچرااینقدردیر اقدام کردید؟مسلمااگرطالبان چنین کتابی رابخوانندهمگی شمشیرراکنارخواهندگذشت.
 
  
 
 
 
 
 
 
محمود ع
پنج‌شنبه 10 بهمن 1392 ساعت 11:19 ق.ظ
با عرض سلام خدمت استاد و همه دوستان بنیان اندیش: استاد عزیز: من پاسخ اقای مجتبی غفوری را پیدا و خواندم. متاسفانه به دو دلیل این نوشته از خود اقای غفوری عزیز است. با اینکه سایتی که این نوشته را منتشر کرده است ممکن است از ان اترش یا دیگری باشد. اولا: در این سایت درج شده است که "این یادداشت توسط آقای مجتبی غفوری ابتدا به قسمت کامنت وبلاگ "حق و صبر" آقای پورپیرار
ارسال گردید که نامبرده از تایید آن جهت درج در قسمت مربوطه تاکنون امتناع ورزیده است. لذا با
کسب اجازه از آقای غفوری در اینجا نصب می گردد. ضمنا" کسانی که معتقدند این مطلب از
آقای غفوری نیست هر طور صلاح می دانند تاییدیه اش را از خودش بگیرند.
پیرامون مجوز "اسلام وشمشیر"

یعنی قبلا هشدار داده است که اگر در صحت این نوشته شک دارید می توانید از خود اقای غفوری بپرسید و یقینا اقای غفوری نیز این سایت را دیده اند و اگر این نوشته از ایشان نبود با هزار و یک وسیله می توانستند انرا انکار بکنند که تا بحال انکارش نکرده اند. ثانیا: با اینکه اقای غفوری فیلم ساز زبده و هنرمند خوبی است اما من به یقین می دانم که ایشان در نوشتن قلم شیوا یی ندارند و این نوشته دقیقا مانند نوشته های قبلی شان می باشد که گاهی از موضوع چنان دور می شوند که اصل موضوع از یاد می رود. یعنی ایشان در نوشتن تمرکز کافی ندارند و به زبان فارسی هم مسلط نیستند. در حالیکه قلم اترش شیوا تر و منطقی تر از قلم ایشان می باشد. با همه این. انتقاد ایشان به مجوز کتاب تاریخ ساز " اسلام و شمشیر" کودکانه و خنده دار است. به عقیده ایشان انگار نهاد های فرهنگی و کارمندان درونش از سنگ و بتون ارمه درست شده اند که نمی توانند انعطاف به خرج دهند. در قبل از انقلاب نیر که ساواک کنترل کامل بر نشریات و چاپخانه ها داشت بار ها کتابی از زیر سانسور رد و منتشر شد که بعد ها ساواک به گافش پی برده و انها را جمع اوری کرد. در این دولت نیز به هزار و یک دلیل وزارت ارشاد می تواند مجوز کتابی را بدون باید و شاید و اما و اگر ها صادر کند. پس این انتقاد ایشان منطقی نیست. ایراد های دیگر ایشان در باره فرق بین فساد بد و بد تر و حتی به جرات می توان گفت که بیطرفی شان راجع به فساد بی ضرر --- خوب شد که نگفته فساد مفید---و غیره هم بی پایه و خیلی سست اند. موفق و سلامت و مثل همیشه سرفراز باشید.
 
 
 
 
 
 
 
مهدی - مهدی
پنج‌شنبه 10 بهمن 1392 ساعت 03:32 ب.ظ
دو روز پیش که باران مختصری بارید راننده تاکسی خطی مسیری را که کرایه 600 تومنی داشت از همه مسافران 1500 تومن گرفت. می گفت که باران آمده من هم حق دارم. گفتم : «خدا را شکر که روزی ما تنگ نیست که لنگ این پول باشیم. ناراحتی من از آن است که با آمدن دو قطره باران اگر شما کرایه ات را دو و نیم برابر می کنی اگر اتفاق جدی مثل زلزله یا جنگ پیش بیاید قرار است این مردم با همدیگر چه کنند؟ این نشانی کوچک از آن روز هول انگیز است.»

حالا حکایت جمع مدعی بنیان اندیشی همان است. الان در خانه شان راحت نشسته اند نه در سلول انفرادی هستند، نه شکنجه شده اند، نه جان و مال و ناموس و اولادشان آسیب دیده یا حتی در خطر است، چنین دهان باز می کنند. اگر دو چک آبدار بخورند چه می کنند؟ چنین از اتفاقی پیش آمده این سو و آن سو سرگشته اند. قدری صبر و گوشه ای از نگاه بنیان بینشان صرف نمی کنند و لااقل زبان به دهان نمی گیرند.

نگرانی من آن است اگر با این اتفاق شما این کارها را می کنید اگر اتفاقی جدی پیش بیاید چه کسی دور بر ما باقی خواهد ماند. در روز سخت به این گروه تا چه حدی می توان تکیه کرد؟ در این اتفاقاتی که گذشت، همیشه به دوستان توصیه می کردم که کاری نکنند که میان این گروه دو دستگی ایجاد شود. حتی از مجتبی خواستم که در عکس العمل به هواخوری 26 چیز تندی به زبان نیاورد تا این گروهی که بخشی از میراث بنیان اندیشی است به تزلزل نیافتد. اما حالا که عکس العمل ها را می بینم می پرسم آن گروهی که باید حفظ شود کدام است؟

به عنوان مثال بدانید که من هم در آن جمعی که در جریان ساخت مستند ابطال بودند، حاضر بودم و بخشی از ادله را قبول داشتم و به بخشی از آن معترض بودم. حالا با دانستن این می خواهید مثلاً در مقابل من چه عکس العملی نشان بدهید؟ یا اگر این موضوع را من قبل تر در این وبلاگ می آوردم چه پیش می آمد؟

به اصل قضیه بچسبید و ناظر جریانات و ادعاها باشید تا صحت آنها به زمان خودش عیان شود. مهلت دهید تا انتشار این تحقیقات تمام شود و هر کسی نهایتاً موضع نهایی خود را اعلام کند. بعد شما هم بفرمایید که جمع بندی تان بعد از شنیدن همه چیز چیست.

قصد دارم که این آخرین کامنت من در مورد این موضوع و موارد مشابه آن تا پایان ارائه این تحقیقات باشد. هر چند همین هم اضافه است اما امید است با به جان خریدن تهمت های کسانی که اصلا مهم نیستند، توجه کسانی را که مهم هستند برای ما ماندگار خواهند بود، جلب کنم.

با احترام
مهدی
پاسخ:
ئوست عزیز. رد هر نظزی به دلایل خود نیازمند است نه نشست های متعدد 5- 6 نفره از انواع دلالان یهود. اگر لازم بدانم نام خواهم برد. کافی است واسطه مصاحبه با آن مرکز آمریکایی را معرفی کنید. وانگهی مگر تاکنون کسی را می شناسیم که در میان این همه اندیشه ورزی بنیانی حرف تازه ای زده باشد؟
 
 
 
 
 
 
مهدی - مهدی
پنج‌شنبه 10 بهمن 1392 ساعت 03:33 ب.ظ
جناب آقای پورپیرار،

تحقیقات تاریخ علم و گردآوری اسناد در جریان است. حجم مطالب بعد از قرن هجده و بخصوص در قرن نوزده بسیار است و تاکنون کسی که حتی در قبال دریافت پول به خواندن و جمع آوری اسناد ایتالیایی قرن هجده کمک کند نیافته ام.

با احترام
مهدی
پاسخ:
کار شما کفه دوم ترازوی فرهنگ و حکمت بشری است.
 
 
 
 
 
 
 
 
پنج‌شنبه 10 بهمن 1392 ساعت 07:26 ب.ظ
باعث تعجبه. این همه هیاهو برای چیه؟ این فیلم زمین به علاوه پنج درصد از روی کتابی که توسط اترش ترجمه شده و حاجی زاده هم قبلا در همین وبلاگ به اون اشاره کرده ساخته شده. این همه جنجال و تبلیغات برای مطلبی که قبلا در جای دیگه منتشر شده چه ضرورتی داره؟  
 
 
 
  
بنیان اندیش
پنج‌شنبه 10 بهمن 1392 ساعت 11:23 ب.ظ
سلام استاد بزرگوار

هر چند دیر اما با تمام وجود از شنیدن این خبر خوشحال شدم و گرفتن مجوز کتاب اسلام و شمشیر را تبریک می گویم .

در مورد این بگو مگو ها هم باید اولا بگویم واقعا به قول شما حقایق تاریخ ایران و بخصوص تاریخ معاصر آنقدر غول آسا و دهشتناک است که معده های ضعیف قابلیت هضم آن را ندارند و حتی تعدادی از ناب ترین دوستان بنیان اندیش گویا رمیده اند و ایرادات بنی اسرائیلی می گیرند .

استاد به نظرم این اختلافات هر چند دست هایی پشت آن قابل مشاهده است اما چندان جدی نیست و مثلا نمی توان ادعا کرد که آقای غفوری فروخته شده و ... در حال پیاده کردن توطئه ای از روی آگاهی است .

به نظرم اگر جوابیه ایشان را در آن وبلاگ خوانده باشید به راحتی متوجه می شوید که اختلاف چقدر سطحی و جزئی است که با درایت و هنرمندی ای که در شما سراغ داریم و به آن ایمان داریم به راحتی قابل هدایت و کنترل است . از شما خواهش می کنم بعنوان یک بزرگ تر و با کوله باری از تجربه مقتضیات سن و آرزو ها و غرور خاص جوانی و استقلال طلبی یک جوان ۳۰-۳۲ ساله مثل جناب غفوری را درک کنید زیاد مته به خشخاش نگذارید .

بنده مطمئنم اختلاف فعلا واقعا سطحی و جزئی است اگر خوب مدیریت نشود مطمئنا دشمنان که جدیدا بابیان و بهائیان نیز به این صف افزوده شده اند از همین رخنه کوچک استفاده کرده و آن را تبدیل به ترکی عمیق و ویرانگر خواهند کرد .

همواره سلامت باشید .
پاسخ:
جناب بنیان اندیش ، جایگاه اندیشه بارها و بارها والاتر از عمل است.مجتبی کلیپش را به دفتر من آورد. اجازه ندادم تا از خط معینی نزدیک تر شود. از او خواستم که گزارشی در این باب تهیه کند که چرا بودجه ای را که به زحمت برای ساخت کلیپ های مربوط به مباحث بنیان اندیشی فراهم شده بود به کار موضوع ربا زده است که در مرکز گفت و گو ی بنیان اندیشان نبود. کمی جمله پردازی کرد و در هنگام خروج در حالیکه چند قطره ای اشک می ریخت اصرار داشت که به بنیان اندیشی صدمه نزده است. تصمیم داشتم اعلام کنم که در سال جاری مطلب نویی در موضوع تاریخ معاصر نخواهم نوشت. و چند ماهی فرصت دهم تا معلوم شود این حضرات سقراطیون با وجود این همه سنگ که بر سینه می کوبند آیا قادر خواهند شد چند جمله ای بر متن آماده کنونی بر موضوع جاری بیافزایند. چنین آزمایشی شاید حضرات را در جای خود بنشاند و دریابند که جایگاه اندیشه بارها و بارها از عمل بالاتر است. حالا هم داستان همان است.مجتبی باید گزارشی را به جمع بنیان اندیشان ازعوامل و عناصر و نحوه عمل کسانی ارائه دهد که ادامه راه بنیان اندیشی را بر او بستند.
 
 
 
 
 
 
 
صادق سودانی
جمعه 11 بهمن 1392 ساعت 01:43 ق.ظ
با سلام خدمت استاد گرامی و دیگر دوستان

استادگرانقدر خبر خوشی بود این موفقیت و امداد غیبی را تبریک عرض میکنم و خسته نباشید ویژه خدمت شما عرض مینمایم ،به امید توفیقات بیشتر!
جناب اوجال به شما نیز تبریک میگم بابت ترجمه مطالب اسلام و شمشیر و خدا قوت!
 
 
 
 
 
 
 
 
بنیان اندیش
جمعه 11 بهمن 1392 ساعت 11:39 ق.ظ
سلام

جناب استاد آیا می خواهید برای اثبات چیزی که بدیهی است ادامه مطالب را متوقف کنید ؟ به نظر من شاید یکی از اهداف این پروژه همین باشد که شما آزرده خاطر شوید و مثلا یک سال مطلبی ننویسید . یک سال تعطیلی بنیان اندیشی می دانید یعنی چه ؟

یعنی شادی و شعف یهود و اذنابش . نه استاد این راه حل موضوع نیست . همه و حتی مجتبی غفوری و هم گروهی هایش می دانند که جز شما کسی نمی تواند حقایق مکتوم تاریخ معاصر را بیان کند.

خواهشن مطالب را ادامه دهید قطعا گذر زمان همه چیز را مشخص می کند و چون لشکری شکست خورده خود پشیمان باز خواهند گشت .

باز هم می گویم به نظر من نیت این بچه ها پاک است هر چند شاید ندانند که بازیچه دست دشمنان بنیان اندیشی شده اند . تحلیل من این است که دوست داشتند کمی مستقل تر عمل کنند و به نظرشان موضوع ربا موضوع جالبی برای ساخت یک مستند باشد که به حق هم هست . ولی اینکه با پول بنیان اندیشان که جهت هدف دیگری مهیا شده بود دست به این اقدام زدند حق با شماست .

استاد بنده به شخصه در نجابت و پاکی مجتبی غفوری شک ندارم . امیدوارم غفوری همانطور که بارها و در چنین شرایطی خود اولین شخصی بود که نظر شما را ارجح می دانست و دیگران را به قرار گرفتن مطیعانه پشت سر شما و تبعیت از شما تشویق و توصیه می کرد اکنون هم چنین کاری کند .

آقای غفوری امیدوارم مثل همیشه روی تجربه و بصیرت و نگاه موشکافانه استاد به مسائل حساب کنید و کم تجربگی نکنید .

و تواصوا بالصبر و مرحمه
 
 
 
 
 
 
 
حنیف
جمعه 11 بهمن 1392 ساعت 03:14 ب.ظ
سلام جناب بنیان اندیش
دوست عزیز اول تقاضا می کنم این اسم «بنیان اندیش» را از خود بردارید چون دوستان زیادی سال ها قبل از شما در خدمت استاد بوده اند ولی به خود این اجازه ی اتخاذ چنین اسمی را نداده اند. در ثانی اینکه آقای غفوری پول استاد و برخی دوستان را صرف امیال خود کند اشتباهی سطحی و سهوی نیست بلکه عمیق و عمدی است. بدتر آنکه آنرا به بنیان اندیشی نسبت دهد. حتی هزینه مستندهای دیگر هم شبه ناک است, مثلا مجعولات مجلل هیچ گونه کار تخصصی گرافیکی و تکنیکی ندارد و تنها بر اساس اسناد رایگان استاد انجام شده است, انگاه میلیون ها تومان صرف چه چیزی در این فیلم شده است؟ مستند زخم نشر که فقط چندتا مصاحبه است و یک ریال هم هزینه ندارد. بخاطر استاد تا کنون چنین سوالاتی را نپرسیده ایم. ولی استاد فرموده اند بنیان اندیشی چیزی برای مخفی کاری ندارد.
حالا عده ای به من برچسب دشمن, مزدور یهود و ... خواهند زد, باکی نیست. با کوچکترین تاخیر در ارائه ی مقالات استاد نگران احوال ایشان می شویم, با کوچکترین ناخوشی ایشان خودمان تب می کنیم, طبیعی است نسبت به باقی موارد هم حساس باشیم. اگر شخصی کوچکترین اختلاف زاویه با دیدگاه بنیانی استاد بگیرد هر چه جلوتر برود از حقیقت دورتر خواهد شد. . ایشان بیش از دو سال بجای اینکه شبانه روز در خدمت استاد باشد به کار خیانت مشغول بوده است. تا همین الآن ده ها فیلم می توان راجع به مباحث استاد تهیه کرد بدون هیچ هزینه ای, چون نیاز نیست صحنه های ویژه خلق کنید یا از فلان هنرمند سینما استفاده کنید. استاد افراد تواناتر و تاثیر گذارتر از آقای غفوری را از دست داده است و بقول خودش بنیان اندیشی به اندازه تراشه ی یک مداد مدیون کسی نیست.
 
 
 
 
 
 
آمون : می توانید به این دو پست همین وبلاگ و نیز دو یادداشت جداگانه ( باز در همین وبلاگ) مراجعه فرمایید برای مطالب بیشتر مرتبط :