ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

پله پله تا شرک؛ سقوط معماری توحیدی کلیسای مسیحیت با ناقوس و صلیب

   

ایران شناسی بدون دروغ 199، مقدماتی بر نتیجه، 77، نگاهی به تاریخچه ی نصب صلیب در کلیساهای رم  


شنایی با ادله و اسناد رخ داد پلید پوریم

مدخلی بر ایران شناسی بدون دروغ و بی نقاب، ۱۹۹

 

مورد نظر مورخ از گشودن مباحث جاری، از جمله اثبات و ارائه ی این نکته ی بس پر اهمیت تاریخی است که امپراتوری رم باستان، از اواخر قرن سوم میلادی، با غلطیدن به غوغای ویرانگر نزاع داخلی میان هلنیسم و مسیحیت، سقوط کرد و آن سازمان حکومتی برافتاد که محققین هنوز هم در شناخت مبانی مدیریت آن درمانده می نمایند. آن سقوط، سلسله مراتب تسلط امپراتوران و قیصرها بر خاک اصلی روم را برای همیشه برچید و آن سرزمین پر هیاهوی تاریخی را در اختیار اربابان مسیحیت و کشیشانی گذارد که بدون شک تجربه اداره مجموعه ی پیچیده ای چون روم باستان را نداشتند. در جبهه ی مقابل، بازماندگان و سران سیاسی و نظامی و فرهنگی وابسته به هلنیسم، که با بقایا و نمودارهای معماری، رد پای خود را در نیم دایره ی اطراف سرزمین روم باستان، به صورت معابد بس با شکوه هلنیستی، عمارات اشرافی و مراکز ورزشی، از سیسیل تا بین النهرین و ترکیه باقی گذارده اند، توان و تجمع و انگیزه ای نداشته اند تا به جای تعیین تکلیف با کلیسا روانه ی ایران شوند و با ساسانیان موهوم بجنگند، مگر این که همان ساسانیان خیالی را شعبه ی شرقی کلیسا بدانیم که در آن صورت هم بال های اهورا مزدا را قیچی کرده ایم!!! آن گاه با اتکا به متن کبیر قرآن از مراتبی با خبر می شویم که تابلویی از جدال میان کلیسای روم و پیروان هلنیسم را، که هیچ نام تاریخی و جغرافیایی را صاحب نبوده اند، ترسیم می کند و حکم تاریخی نوینی صادر می شود مبنی بر این که تا قرن هفتم میلادی نیز هنوز روم به طور قاطع در اختیار هیچ یک از دو نیرو نبوده است. بدین ترتیب افسانه های پریشان موجود در باب جنگ های دراز مدت میان ساسانیان و رومیان از آن روی باطل می شود که در زمان ادعای برآمدن ساسانیان، در اساس دولت قدرتمند و متحد روم مفهومی نداشت و آن سرزمین به تشتت و نزاع داخلی انتقام جویانه و خشونت باری مبتلا بود. 

  

رم، کلیسای سانتی کوآترو کوروناتی، قرن چهارم میلادی

 

با نمایش تصویر این کلیسای باستانی در رم امروز، با مدد الهی و برای نخستین بار به گفتاری ورود می کنم که همانند چراغی در تاریکی موجود تاریخ تمدن و سرگذشت ادیان خواهد درخشید و بر خردمندان آشکار خواهد کرد که سراپای داده های موجود در باب مراحل رشد و حوادث رخ داده در ۲۵ قرن اخیر، از مبداء اجرای قتل عام پوریم، به کلی دور انداختنی است. اینک برابر فهرست واتیکان ۹۰۰ باب کلیسا در شهر رم بر پا است، که هر کدام را به قرنی بخشیده اند و نمونه ی بالا یکی از قدیم ترین آن ها از قرن چهارم میلادی، یا نخستین سده پس از پیروزی پیروان مسیح بر سیستم امپراتوری رومن است. مورخ در حال حاضر به صحت تشخیص دوران شناسانه ی این کلیساها وارد نمی شود و تنها به دو نکته ی بسیار قابل اعتنا توجه می دهد: نخست این که در زادگاه عالی ترین نمونه های معماری با مصالح سنگ، این کلیسا خشت و گلی است، از دوران ناتوانی کشیشان و نبود نیروی کار زبده خبر می دهد و نکته ی مهم تر این که در این کلیسای قرن چهارم میلادی هنوز هیچ نمایه ای از صلیب مظهر شرک دیده نمی شود!   

 

 

رم، کلیسای سانتا سابینا، قرن پنجم میلادی

 

صد سال بعد، در قرن پنجم میلادی، عنصر آجر را در بنای کلیساها وارد کرده اند، بی این که پلان واحد و معینی را در نظر داشته باشند و تنها وجه مشترک این کلیسای شبه کارگاه، با نمونه ی پیشین قرن چهارمی، باز هم نبود صلیب بر فراز بام آن است.

 

رم، کلیسای سانتا کوسما دامیانی، قرن ششم میلادی

 

حتی با وجود تعمیرات جدید این کلیسا که گنبد کوچکی بر فراز خود دارد، همچنان بی جلا و روستایی می نماید و نشان می دهد که کشیشان در انتخاب یک معماری آشنا و مناسب برای واحدهای عبادی و تشریفاتی دین مسیح مشغول تمرین بوده اند. در این جا و در قرن ششم میلادی هم، هنوز بر فراز بنای این کلیسا صلیب دیده نمی شود. 

 

رم، کلیسای سانتا آگنس فراوری، قرن هفتم میلادی

 

این کلیسا را نیز با مصالح آجر بالا برده اند و یکی از نخستین بناهای عبادی مسیحیان است که با وضوح تمام برج ناقوس مجزا دارد. مطلبی که می توان ظهور آن را نیز با انحراف شرک در میان گروهی از کشیشان همزمان گرفت. در این کلیسای نمونه نیز هنوز صلیبی بر بام کلیسا نکاشته اند.  

 

رم، کلیسای آنجلو، قرن هشتم میلادی

 

در این کلیسای قرن هشتمی رم نیز، گرچه با نصب ستون های سنگی در مدخل و ورودی کلیسا و کاربرد توام آجر و سنگ، نوعی تمایل به تقلید از معماری کافران هلنیست دیده می شود، ولی پیکره ی اصلی بنا آجری است و تابلوی صلیب را بر خود ندارد.   

 

رم، کلیسای سانتا فرانسیسکا، قرن نهم میلادی

 

صد سال بعد و در قرن نهم میلادی، بناهای کلیساها با استفاده از ستون و نصب مجسمه های مرمرین زینتی از بزرگان کلیسا و قدیسین بر بام، هرچه بیش تر به معماری هلنیستی رومن نزدیک می شود، به خصوص که سر در شیروانی شکل آن، کاملا به نمونه های هلنیستی آن شبیه شده است. نمایه ی برج مجزای ناقوس که از قرن هفتم میلادی، همزمان با طلوع اسلام آغاز شده بود، در این جا نیز دیده می شود، بی این که هنوز صلیبی را بر بام و بلندای آن ببینیم.   

 

رم، کلیسای سن بارتولمه، قرن دهم میلادی

 

بنای این کلیسا نخستین نمودار پیروزی تثلیث بر مسیحیت یکتا پرست را بر خود دارد و با چند صلیب آراسته شده است. چنین نمونه هایی کاملا نشان می دهد که پیروزی مشرکان صلیب پرست، بر کشیشان مصر در حفظ باور یکتا پرستانه پیشین چندان هم به سرعت و سهولت میسر نبوده و لااقل دو قرن به طول انجامیده است. در این جا نیز درگاه ها و قوس های سر در و ستون های دو طرف ورودی سنگی است، برج ناقوس برقرار است و مجسمه های هلنیستی، که به جای قیصر شمایل بزرگان کلیسا را به رخ می کشد، در محوطه برافراشته است. در این جا نیز کاربرد سایبان و قرنیز شیروانی شکل هلنیستی دیده می شود.   

 

رم، کلیسای سان سیلوسترو، قرن یازدهم میلادی

 

این کلیسا ی صاحب صلیب، گام بزرگی است در تطهیر معماری هلنیستی و نیز نشانی است بر صرف ثروت ناشی از نذورات مومنین، برای نمایش تجمل معمارانه در بنای کلیساها. تاقچه های دو طرف ورودی از مجسمه خالی است که می تواند علل مختلف داشته باشد، ولی وجود این حفره های قرینه و مخصوص شمایل های سنگی، نشان می دهد که زمانی ورودی این کلیسای ظریف و زیبا را دو قدیس محافظت می کرده اند.  

 

رم، کلیسای سنت آندره، قرن دوازدهم 

معماری این کلیسای قرن دوازدهمی بسیار بدیع است و از کوششی خبر می دهد که در عین کار با سنگ و رعایت سنت معماری هلنی، کوشیده اند گونه ای نوآوری کلیسایی را در آن بگنجانند. تجربه ای که ظاهرا ناکام ماند و قرینه ی دیگری از آن دیده نشده است. در این جا نیز پرچم شرک به صورت صلیب برفراز بنا دیده می شود که در تمام کلیساهای پس از قرن نهم میلادی تکرار شده است. 

 

 

رم، کلیسای سان فرانسیسکو ا ریپا، قرن سیزدهم میلادی

 

این هم تجربه ی دیگری از حفظ استقلال در معماری کلیسایی که تزیینات بیرونی آن با استفاده از سنگ هایی با دو رنگ مختلف انجام شده، برج ناقوس آن کوتاه است و صلیب را حتی در محوطه ی بیرون از بنا به رخ کشیده اند.   

 

رم، کلیسای سانتا باربارا، قرن چهاردهم میلادی 

تمام جزییات بنای این کلیسا، که شباهت تامی به کلیسای سان سیلوسترو، از قرن یازدهم میلادی دارد، اعم از مصالح و استراکچر و مجسمه و تزیینات سنگی، به ییلاق کوچکی از عهد رومن می ماند. این کلیسا را گویی برای بقای جاودانه ساخته اند و معماری آن چندان به هم فشرده و با زاویه های بدون انحراف است که گویی تمام اجزاء آن یکدیگر را پشتیبانی می کنند و پرچم پیروزی تثلیث به صورت صلیبی کاملا همخوان با بنا بر پیشانی آن نشسته است.  

 

رم، کلیسای سنت اونوفریو، قرن پانزدهم میلادی

 

این بنا در شهر رم، بر اصولی منطبق است که دوران نه چندان بلندی معماری کلیساها و حتی مساجد اسلامی شناخته می شد و به جغرافیایی تعلق داشت که تابش آفتاب در آن مستقیم و آزار دهنده بود. غریبگی این اسلوب در بناهای کلیسایی تا به حدی است که اگر برج ناقوس و صلیب فراز آن نبود، شاید می توانستیم آن را مسجدی در اسپانیا بدانیم. 

 

رم، کلیسای سانتا ماریا اوریونه، قرن شانزدهم میلادی

 

سرانجام کلیسا فرم مخصوص خود را در معماری کلیساهای بزرگ به دست آورد و آن ها را به صورت بناهای سنگین و روی هم رفته هراسناکی ساخت که مشخصه ی اصلی و آوازه مند آن گنبدهای بلند و از داخل پر آرایه بود. بنا گذشته از مصالح سنگ از دیگر نشانه های ابنیه ی هلنی، به خصوص در قاب بندی های سنگی شیروانی شکل مملو است و می تواند نخستین نشانه های ثروت گزاف کلیسا و نیز جانشینی کامل و موفق ردای کشیش در جای شنل امپراتوری شناخته شود.  

 

رم، کلیسای سانتا ماریا ویتوریا، قرن هفدهم میلادی

 

این کلیسای پر دنگ و فنگ، که کاربرد مصالح و آرایه ها در آن سر به افراط می زند، به سادگی از سرریز مال در کیسه ی کشیشان خبر می دهد و هنگامی که به زینت آلات درونی این کلیسا سرک می کشیم که به خواست خداوند موضوع یادداشت آتی است، آن گاه با خبر می شویم که طلا معمول ترین ابزار برق اندازی این گونه مکان های عبادت شده است که علی الظاهر می باید مردم ناچیز و نادار را نسبت به تغییر موقعیت دشوار خود امیدوار کند! امری که با تاسف تمام مورد تاسی مسلمانان قرار گرفته و طلا دوستی را نشان ایمان عمیق گرفته اند!!!

 

 

 

رم، ورودی بنای واتیکان

 

این پانورامای میدان و ورودی واتیکان در مرکز شهر رم است. در باب آن تنها می توان گفت که هلنیست ها به روم بازگشته و مشغول عرضه  توانایی های خود به کشیشان، در تمام زمینه ها و به خصوص کمک به کشتار دیگران برای ایجاد امکان توسعه اند. مورخ علاقمند است توضیح دهد که بی شک کسانی نمونه هایی از بنای کلیسا را خواهند یافت، که در عین تعلق افواهی به قرون اولیه میلادی، بر پیشانی خود علامت صلیب را داشته باشد. در این گونه موارد می توان با یقین لازم گفت که یا در تعیین زمان ساخت آن اشتباه می کنند و یا علامت صلیب را بعدها بر بنا افزوده اند و از آن که تصور حذف بعدی صلیب از هیچ کلیسایی منطق و علت اجرا ندارد، پس صدها و صدها کلیسای بی صلیب در سراسر اروپا و به ویژه در روم، به خوبی بر انحراف مسیحیت به سوی تثلیث و شرک در قرن هفتم میلادی گواه است، امری که قرآن قدرتمند نیز در اعلام زمان وقوع صحیح آن صراحت دارد. بدین ترتیب نه فقط بافته های کلیسا در باب تاریخ مسیحیت از هم دریده می شود، بل روش شناسایی و شناس نامه ی کلیساها نیز در اختیار محقق قرار می گیرد: کلیسای مسیحیان یکتا پرست که ساخت آن ها مقدم بر قرن نهم میلادی و فاقد لوگوی صلیب و علامت شرک اند و کلیساهای مشرکین مسیح پرست که آرم صلیب را بر پیشانی خود چسبانده اند و به قرن نهم میلادی به بعد تعلق دارند. (ادامه دارد)

 + نوشته شده توسط ناصر پورپیرار

ارسال شده در یکشنبه، ۲۷ بهمن ماه ۱۳۸۷ ساعت ۱۳:۳۰ توسط مدیر سایت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

آمون : لینک اصلی این مطلب بدین شرح است :  

 

http://w3.naria.ir/view/1.aspx?id=567

 

در صورت برخورد با فیلتر بودن، به جای w3 می توانید هر عبارت دیگری قرار دهید.  

 

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد