ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

قتال و آدمکشی در قرآن،برده داری، کنیزداری و مسلمانی به زور شمشیر

یادداشت برای اسدی

آقای اسدی. به تر شد که تردید مرا بدل به یقین و معلوم کردید که در کدام موضع قرار دارید. از نظر من حتی اگر یک یهودی آنوسی و یا غیر آنوسی هم باشید، برای گفت وگو در باب ابهامات موجود تاریخ شرق میانه مناسب تربد. زیرا لااقل می دانید که درباره ی چه صحبت می کنیم، چرا که سخن گفتن با روشن فکر عتیقه و نادانی که از همه چیز بی خبر است، پیوسته برای هرکسی و به خصوص برای من و در چنین مباحث بنیانی، کار دشواری بوده است.

۱. ظهور و طلوع اسلام، در میان قومی که اینک عرب می خوانیم، و به دلایلی چند، به اعماق صحرا گریختگان اندک بقایای مردم بین النهرین، پس از ماجرای پلید پوریم اند که سایه و میراثی از تفکر و تمدن و اخلاق گذشتگان را در دور ترین خطه ی بین النهرین حفظ کرده اند، و جذب نسبتا سریع آن ها به آموزه های قرآن، مجموعا جوینده را بر نکات عمده ای هدایت می کند. نخست این که این بقایا، در آغاز گریز، از نظر شماره بسیار اندک بوده اند که نه فقط رد پای تاریخی ندارند، بل در زمان طلوع اسلام و 1200 سال پس از رخ داد پلید پوریم هم کثرت چندانی نداشته اند. این امر در عین حال به خست جغرافیای نجد نیز مربوط می شود که رشد سریع را ناممکن می کند. پیش تر، از بقایای بین النهرینی هجرت کرده به یونان نیز، در بحث از «اکدمی» نشانه هایی ارائه داده ام. به نظر می رسد بازماندگان بیابان نشین تمدن بین النهرین، با حفظ خاطره ی شقاوت یهودیان، در این مدت دراز، حتی به صرافت بازگشت به کناره های دجله و فرات نیز نیافتاده و در اختفای خویش اصرار داشته اند، زیرا عجیب است که مردمی با آگاهی و استعداد لازم برای درک آموزه های قرآن، در اندیشه ی مهاجرت و تغییر محیط جغرافیایی خویش نبوده باشند که در حوزه ی دور از دست رسی هم قرار نداشته است. این که اندک مردم همین مراکز، بلافاصله پس از کسب پشتیبانی و امنیت اسلامی و قرآنی، که ترویج حقیقت نو بیان را به هر بهایی به آنان تکلیف و ترس کهنه شان را به وعده ی حمایت آسمانی و جایگاه بهشتی برطرف می کرد، از عزلتگاه تاریخی و جغرافیایی خویش بیرون شتافته و به انتقال ایدئولوژی اسلام پرداخته اند، خود حجت محکمی بر قدرت ایمان اسلامی و نیز اثبات دیرینگی خاموش به اسلام گرویدگان نجد است.

در عین حال مسلم است که در این مدت دراز، در حواشی شرقی دریای مدیترانه و در انتهای غربی شبه جزیره، از بقایای سلوکیان و گریختگان از آتن و بومیان پیشینی که مشمول پوریم نشده اند، مراکز تجمعی با میزان معینی از فرهنگ و دانش عمومی حضور داشته اند، که با نمونه ی ابنیه ی ممتاز پترا و هترا در اردن و شام، بیش از همه دارندگان میراث کهن آتن و رم شناخته می شوند. همان مردمی که امروز تمامی آن ها، از لبنان تا سوریه، به احترام اسلام و قرآن، خود را مسلمان و عرب می خوانند. بنا بر این در حاشیه ی غربی بین النهرین، خلاف ایران و بابل و آشور و ایلام، در فاصله ی پوریم تا ظهور پیامبر گرامی، آثاری از تحرک و تجمع و تمدن در میان اقوامی به دست می آید، که نخستین بستر رشد اسلام محسوب می شوند و گسترش بعدی اسلام به مصر و شمال آفریقا و اسپانیا نیز گواه است که اندیشه ی اسلامی در ابتدا به سوی غرب کشیده شده است. دانسته های کنونی ما می گوید که در میان این مراکز تجمع، که بلافاصله مسلمان و بعد ها عرب شده اند، کم ترین یادی از شمشیر کشی و کشتار و تجاوز مسلمین ثبت نشده، آیا عجیب نیست که تمام افسانه های آدم کشی مسلمین به جبهه ی شرقی حرکت اسلام نسبت داده می شود، که تا قرن دوم هجری، هنوز از تجمع لازم برای برپایی و بنیاد گذاری یک شهر و ساخت یک کاسه ی سفالی هم عاجز است؟ سازندگان این گونه افسانه های شمشیر کشی مسلمین، با زیرکی تمام، از فقدان شاهد و سند و حافظه ی تاریخی، برای رد قصه های غریب آنان، سود برده، اسلام را همراه جاری کردن رود خون به شرق خالی از سکنه فرستاده اند!!!؟

بدین ترتیب نخستین تصور شما در این باره که اگر به زمان طلوع اسلام، تمدن بابل و آشور و ایلام و غیره برپا بود، مسلمین نیز مجبور به اجرای پوریم بودند، باطل می شود، زیرا سامیان و آرامیان ساکن در سواحل شرقی مدیترانه و نیز مصریان و آسوریان و مردم شمال آفریقا و اسپانیا چیزی در این باب نگفته و ننوشته اند، که از بیم ضربه ی شمشیر به اسلام گرویده اند و آن چه را در موضوع شمشیر کشی شرقی مسلمین می شنویم، قولی است که نبود شاهدی برای رد و یا قبول، قلابی بودن آن را تایید می کند.

اینک مورخ از نسل کشی عام یهودیان در رخ داد پلید پوریم، و از پوریم های بزرگ تری که مسیحیان، در کسوت مسیون های مذهبی و پیش تازان صلیب به دست و کشتی توپ دار نشین کلیسا، در آفریقا و آمریکای جنوبی و شمالی و چین و هند مرتکب شده اند، مستندا با خبر است، اما جز جعلیات موجود، از قول برگزیدگان مردمی که حضور تاریخی نداشته اند، تا مورخ و زبان دان و مفسر و محقق معرفی کنند، هنوز قادر نیستیم ریختن خونی ناحق را، در مسیر گسترش اسلام، در هر سو، مسلم بدانیم.

۲. اشاره ی شماره ی ۳ شما مفهوم و فصیح نبود. اگر به وجود بردگان در جهان اسلام معترضید، پس خود را اسیر مهملات بی پایه ی غربیان و یهودیان کرده اید. اگر در سراسر جهان غرب وحشیانه و موحش ترین نوع برده داری، تنها به کم از دو قرن پیش و آن هم به صورت ظاهری و نه بنیانی، منسوخ شده و ماجرای انتقال بردگان از آفریقا به اروپا و بعدها آمریکا، تا همین اواخر، از فجیع ترین صحنه های حیات و تاریخ آدمی از زمان امپراتوری رم است، پس این انتطار که اسلام در چهارده قرن پیش و به محض حضور، برده داری کهن را ملغی و منسوخ کند، با ملاحظاتی که قبلا بیان کردم، بسی روشن فکرانه است. با این همه شما که می توانید از سوره ی توبه، به غلط، آیه ی فرمان کشتار عمومی استخراج کنید، باید که قرآن را خوانده باشید و بدانید که اصرار قرآن در آزادی بردگان و رعایت حال آنان تا چه پایه جدی و قدرتمند است به گونه ای که به هر بهانه و برای جبران و تلافی کوچک ترین خبط و ندانم کاری، آزاد کردن بردگان را توصیه و مقرر کرده است.

۳. و بگویم که با سعی فراوان هم نتوانستم با منظور شما در نوشته های به شماره ۴ و ۵ مرتبط شوم. شاید که لازم باشد به شرح بیش تری درآورید.

۴. و بالاخره درباره ی توسل شما به آیه ی ۲۹ سوره ی توبه بگویم، که برابر معمول، تک بیت خوانی کرده اید. آن آیه مقدمات و موخراتی بسیار روشنگر دارد و معلوم می کند که مانند غالب موارد، به نیاز و برای تعیین تکلیف در موردی مهم، صادر و نازل شده است. در آیه ی ۲۸ خطاب به مومنین و برای رفع هر شبهه ای بیان می شود که از زمانی معین، یعنی از زمان صدور آیه و نه پیش از آن، که با قبول مدنی بودن سوره، معلوم می شود پس از مباحثات و ارائه ی ادله ی اولیه بوده، مشرکان، از با کتاب و بی کتاب، که به آموزه های الهی تسلیم نیستند نجس و از ورود به مسجد الحرام محروم می شوند و در صورت اصرار بر موضع خویش یا باید مالیات بپردازند و یا با آن ها ستیزه شود. این آیه در عین حال تایید می کند که تا زمان نزول آن، اهل کتاب مشرک شمرده نمی شدند و بر آن ها جزیه مقرر نبوده است. زیرا در آیه ی ۱۰۹سوره ی بقره هم، که می نویسند مدنی است، هنوز دستور مدارا با اهل کتاب مندرج است، چنان که همان جا این تذکر هم داده می شود که فرمان فسخ این مدارا خواهد رسید.

شخصا درباره معنای «قتال» در آیات قرآن، معتقداتی دارم که بخشی از آن را در دو فقره یادداشت «اسلام و شمشیر» ارائه داده ام و به مدد الهی به زودی نیز دنباله ی آن را عرضه خواهم کرد تا معلوم شود که معنای «قتال» در همه جای قرآن عظیم «مبارزه» است و نه کشتار. زیرا اگر منظور از قتال، چنان که شما از سر ساده انگاری تصور می کنید، اجرای دشمن کشی از قماش پوریم بود، با دریافت مالیات منسوخ و منتفی نمی شد!!! کافی است به آیات بعدی نیز نگاهی بیاندازید تا حجت، اگر تاثیری در شما بگذارد، کامل شود. قرآن عظیم در آیات ۳۰ و ۳۱ همان سوره، در توضیح ضرورت نجس و مشرک و معارض وحدانیت خدا شمردن یهودیان و نصاری می فرماید که: آن یهودی که «فعزیر» و آن نصرانی که «مسیح» را پسر خدا می داند و دانسته حق را زیر پا می گذارد، با کافر بر خدا تفاوتی ندارد و خدا آن ها را مستوجب هلاک دانسته و باز هم توضیح می دهد که آن ها تصورات کشیش و خاخام و رابی ها را مبنی بر عیالوار بودن خدا، بر دستور یکتا پرستی کتاب های شان مقدم گرفته و برای خدا شریک قرار داده اند، پس مشرک و مشمول عذاب الهی اند. پیش تر و در همین یادداشت هم تذکر دادم که فقط «الله»، خدای مسلمین است که یکتا و «لم یلد و لم یولد» است و با این اشاره و نص صریح قرآن معلوم می شود که تنها مسلمین به وحدانیت خدا معتقدند و صاحبان تورات و انجیل مشرک شمرده می شوند، که وعده ی الهی در مجازات آنان، نابودی است.

۵. و بالاخره اشاره هفتم شما هم بدون فاصله با بحث بالا مرتبط می شود. با این تفاوت که بررسی مورخ درباره ی حوادث تاریخی، با دیدگاه مومن در آن باره متفاوت است. مورخ هنگامی که از نظامیگری داود و سلیمان و نتایج و تبعات آن در منطقه سخن می گوید به حقانیت و بی حقی اطراف مسئله توجهی ندارد و نباید داشته باشد. او از موتورهای حرکت تاریخ در شرق میانه و به عواملی که در کندی، تسریع و یا حتی توقف روند تاریخ دخالت داشته، می گوید. با این همه توجه کنید که از نظر قرآن عظیم دستوراتی که به انبیا و رسولان و پیامبران ابلاغ شده، همیشه با حاصل اجرایی آن همخوان نبوده، که با نمونه ی آن در بحث بالا آشنا شدیم. این که خداوند داود و سلیمان و حتی موسی و عیسی را به عنوان رسولان خویش انتخاب کرده باشد، دلیلی بر این نیست که آن ها در اجرای ماموریت خود، منطبق با فرموده های الهی، موفق بوده اند، زیرا پیروان آن ها از پذیرش یکتایی خدا اعراض کرده اند. به همین دلیل از زبان قرآن عظیم، من جمله در آیات ۸۸ و ۸۹ و ۹۰ سوره ی انعام، به صراحت درباره ی عزل و رفع رسالت و ماموریت از انبیاء و در موارد متعدد، از تذکر و حتی پرخاش به پیامبر گرامی، از جمله در آیه ی ۱۲۰ سوره ی بقره، می شنویم. به گمان من با توجه به صراحت بیان اندک خشمگینانه ی الهی، در آیات ۳۰ و ۳۱ سوره ی توبه و از زمان صدور و نزول این آیه ها، کنیسه و کلیسا نه فقط کم ترین تفاوتی با بت خانه های چین و ژاپن و هند و آسیای جنوب شرقی و خاور دور ندارند، بل با سکوتی که واتیکان در ۴۰۰ سال گذشته نسبت به تجاوزات جهانی غرب نشان داده، باید گفت که مسیحیت و یهودیت کنونی، در آموزه های اخلاقی و انسانی و رعایت حقوق دیگران، به مراتب از بودیسم و جنیسم و کنفوسیوسیسم عقب مانده ترند و اگر ما مسلمانانی پیرو احکام قرآن باشیم، از آن روی که هنوز یهودیان و مسیحبان عزیر و مسیح را فرزند خدا می دانند، باید آنان را کافر بشماریم و از آن گروه شان که تحت حمایت کشورهای اسلامی زندگی می کنند، جزیه بگیریم.

در مجموع آقای اسدی، چنان که سیر تاریخ و تمدن گواهی می دهد، رسول مکرم اسلام موفق ترین و مومن ترین گزیده ی الهی در ابلاغ فرمان رافت و رعایت بوده و به همین سبب قرآن کریم، وجود مبارک او را خاتم الانبیاء خوانده است، چنان که پیروان او، یعنی مسلمانان، سرسخت ترین و اصیل ترین معتقدان به وحدانیت الهی، و خلاف یهود و نصاری، آیه به آیه، تابع کامل فرموده های خداوند در قرآن عظیم اند.

+ نوشته شده توسط ناصر پورپیرار در پنجشنبه سوم فروردین 1385 و ساعت 18:13 
 
 
 http://wwww.naria.ir/view/1.aspx?id=69
 
 
 

افزوده شده در ۵ نوامبر ۲۰۱۲  

تغییر عنوان از «قتال و آدمکشی» به «قتال و آدمکشی در قرآن،برده داری، کنیزداری و مسلمانی به زور شمشیر» 

  

برای تازه واردان و آشنایی اولیه با مطالب آقای ناصر پورپیرار 

  

درماندگی دانشگاه شیکاگو، پرآوازه ترین مرکز ایران شناسی

  

هواخوری12،باستان شناسی جعل-«دروغی که بزرگ شد»اسکار وایت موسکارلا 

 

 

ملا نصرالدین هایی در کار معرفی تمدن ایران باستان!!! بخش اول (بررسی اصالت نامگذاری "خلیج فارس" یا "خلیج العربی" بر خلیج واقع در جنوب ایران) 

 

 

عرفان، تصوف، صوفیگری، درویشیگری درویشان، توطئه یهودیان و آنوسیان 
  
  خاطرات هاخام(خاخام)  یدیدیا شوفط(شوفیط)و فرقه سازی یهودیان آنوسی
  
  تحریف قرآن؛نظر آقای پورپیرار در باب اصالت متن فعلی قرآن 
 
غیر زمینی بودن قرآن و اثبات خداوند 
 
بحثی کوتاه در باب احکام قرآن، زن، شراب، ... 
 
  در مورد جهود آنوسی(یهودیان متظاهر به اسلام)و مارانوسی(به مسیحیت)

 

تجدید رابطه با مردم به جای آمریکا (روابط ایران با آمریکا و مردم) 

 

حربه ی خوش دست حقوق بشر !!! 

 

  
  ░▒▓۩  مشرکین نجس اند! ۩▓▒░  مقدمه کتاب اسلام و شمشیر آقای ناصر پورپیرار 
    
شیرجه در مرداب تاویل
 
 
 
 
نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد