ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
این یادداشت ، معطوف است به توضیحات و پاسخ هائی که خود آقای پورپیرار ، چندین و چند بار به انحای مختلف ، در صفحات اصلی یا قسمت کامنت های پایگاه معظم « حق و صبر » ، پیرامون اسلوب پیشبرد مباحث در تأملات تاریخی شان مرقوم فرموده اند ؛ آنجا که به عنوان نمونه ، سؤال شخصی به نام آقای « مهرداد » ، در چند و چون همین روش تحقیقِ مورد بحث ، و پاسخ آقای پورپیرار به ایشانرا در قسمت کامنت های پایگاه معظم « حق و صبر » می خوانیم :
« با سلام . در کتاب های " تأملی در بنیان تاریخ ایران " ، هیچگاه سخنی از نبودن شخصی به نام فردوسی نکرده اید . تنها با دلائلی که از اشعار خود فردوسی بیرون آورده اید ؛ سخنان او را تلقینات دیگران ، و فردوسی را مزدبگیری گفته اید که به طمع پول شعر گفته است . اگر این مطلب را قبول نمائیم ؛ چگونه مطلب دیگرتان را باید قبول کرد که اصلاَ شخصی به نام فردوسی وجود نداشته و شاهنامه در زمان صفویه و یا کمی قبل از [ آن ] بوجود آمده است ؟ اگر چنین است ؛ دیگر چرا باید فردوسی قلابی در اشعارش سخنانی بگوید که راز مزدبگیری [ او ] را معلوم نماید ؟ آیا نظرتان از زمان تألیف آن کتاب تغییر کرده ( که به نظر من برای محقق ، تغییر نظر اشکالی ندارد ) و یا به دلائلی در آن کتاب ها به این نظر اشاره نکرده اید ؟ »
( مهرداد ، دوشنبه 27 آذر 1385 ، ساعت 30 : 14 ، ذیل مقالۀ آشنائی با ادله و اسناد رخداد پلید پوریم ، مدخلی بر ایران شناسی بی دروغ و بی نقاب ، 16 )
« آقای مهرداد ؛ با وجود توضیحات متعدد ، بار دیگر اسلوب این بررسی ها را روشن می کنم که بر دو پایه قرار دارد :
بررسی نقادانۀ هر مدخل ، بر اساس فرض های موجود بررسی ماهوی و نهائی هر مدخل ، بر اساس برداشت های جدیدآنچه به نظر شما تناقض آمده ؛ حاصل ناتوانی و یا ناآشنائی در تفکیک این دو مبحث است . در این باب ، تنها مدخل اشکانیان را در هر دو حوزه بسته ام و مابقی مدخل های دیگر هنوز گشوده است . یعنی هنوز کسی نمی داند که در باب هخامنشیان و تخت جمشید و ابنیه و دولت و مظاهر ساسانی و فرهنگ اسلامی و قدرت های سیاسی پیش از صفویه و خود صفویه و گل نبشتۀ بابلی کورش و مسائل بسیار دیگر ، نظر نهائی چه خواهد بود و از آنجا که تمام مدخل های موجود در باب تاریخ و فرهنگ ایران و اسلام و شرق میانه در دوران پیش و پس از اسلام ، بسیار کلان ، و دریافت آن مافوق ادراک گروه های بسیاری است ؛ پس ناگزیر بر هر یک مقدمه های روشنگر و آماده و آگاه سازِ مفصلی می گذارم تا هضم نظر نهائی آسان تر شود . این مقدمات ، بیشتر بر اثبات وسعت حوزۀ جعل در تلقین و القاء داده های موجود است که موجب وحشت و عصبانیت محافل مخصوصِ وابسته به اورشلیم شده است . »
( ناصر پورپیرار ، دوشنبه 27 آذر 1385 ، ساعت 42 : 20 ، ذیل مقالۀ آشنائی با ادله و اسناد رخداد پلید پوریم ، مدخلی بر ایران شناسی بی دروغ و بی نقاب ، 16 )
+ نوشته شده توسط اتفاق