ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

اولویت یحث در باب پوریم

یادداشت برای آقای حامد

      معتقدات مذهبی ـ و نه دینی ـ کاربرد تاریخی ندارد و به عنوان سند برای مورخ قابل عرضه و استفاده نیست . مثلا نگاه و نظر شیعه به حادثۀ کربلا ، با نگاه و نظر مورخ از بیخ و بن متفاوت است . اولی از علائق مذهبی مایه و مطلب می‌گیرد و آن دیگری به دنبال اثبات و یا رد تاریخی آن است . در این میان محرک مورخ حقانیت امام حسین و یا یزید نیست ؛ مورخ پیشاپیش باید از وقوع چنین رخدادی بطور مستند مطمئن شود و در صورت اشراف ، به علل اقتصادی و سیاسی و فرهنگی بروز آن بپردازد . در حال حاضر که هر مصیبت خوانی برای خود یک عاشورا و کربلای جداگانه دارد و شرح نخستین آن نیز در تاریخ طبری لااقل به ۱5۰ صورت مختلف بیان شده ؛ مورخ ناگزیر است که تمام این داده‌ ها را نامطمئن بیانگارد ؛ زیرا دلیلی برای گزینش یکی بر دیگری ندارد .
      همینطور است مسأله‌ی ثقیفه که شیعه اساس اختلاف و ادعاءهای خود را بر آن قرار می‌ دهد و رخداد آنرا بی‌ تردید می‌پندارد ؛ اما نظر مورخ دربارۀ ثقیفه چیز دیگری است و تنها پاسخ ممکن و معقول او این است که : در این باره اسناد تاریخی همزمان و معتبر بدست نیامده است . با این همه من این بحث را بیهوده ، غیر ضرور و انحرافی می‌بینم و نسبت به ظهور ناگهانی آن بدگمانم . حضورا هم به شما گفتم که در حال حاضر هیچ مباحثه و گفتگوئی بر حساب کشی پوریم مقدم نیست و تمام مطالب مطروحه در هر موضوعی که به تاریخ شرق میانه و ایران و اسلام مربوط شود ؛ آنگاه وضوح لازم را خواهد یافت که ما وسعت آسیب وارد آمده بر تمدن شرق میانه را در اثر اقدام پلید پوریم ارزیابی و شناسائی کنیم .
      اگر بنا بر ادعاءها و داده‌ ها و مستندات من معلوم شود که پوریم حتی ادامۀ حیات را در منطقۀ ما ناممکن کرده و تا طلوع اسلام در سراسر شرق میانه زن و مردی باقی نمانده است که تولید مثل کنند و حتی ساخت یک سفال سادۀ معیوب نیز تا قرن دوم هجری برای صنعت نو پای مسلمین میسر نبوده ؛ آنگاه داستان شمشیرکشی‌ های داخلی در میان نخستین گروه مسلمین را ، جز تدارک قصه هائی برای پریشان‌ سازی معتقدات و اعراض از‌ اصول و‌ مسلمات و‌ تأکیدات قرآنی نزد مؤمنین اولیه ارزیابی نمی‌شود و حاصلی جز این بدست نمی‌ دهد که آموزه‌های اسلام و تلاش های پیامبر عظیم ‌الشأن جز تغییراتی در پوسته‌ و ظاهر مسلمین نخستین بوجود نیاورده ؛ که بیانی است مورد علاقه و توجۀ دشمنان اسلام و در صدر آنها یهودیان .
      هر زمان که مباحث بنیانی در شناخت عمیق دیرینه و دخالت یهود در مجموعۀ « تأملی در بنیان تاریخ ایران » ، که حالا به سطح تاریخ شرق میانه گسترش یافته مطرح می‌شود ؛ گروهی می‌کوشند که با ایجاد اغتشاش و طرح مسائل فرعی ، بحث روشنگر اصلی را منحرف و یا لااقل کم ‌اثر کنند و آنگاه که چنین کوششی از جانبی صورت می گیرد که نمی‌توان به بد‌فهمی و درک ضعیف متهم کرد ؛ صورت تازه ‌ای از شک و بی ‌اعتمادی بروز می‌کند که سازنده نیست .
      حالا و با این تذکر صورت مسأله را دوباره مرور می‌کنم : چنانکه شواهد باستان شناسی و قرائن تولید و تمدن و تجمع و نیز اعترافات تورات بیان می‌کند ؛ در مرحله‌ ای از آغاز دورۀ تسلط مهاجمین هخامنشی ، آنگاه که شیوه ‌های متعارف مقابله بی ‌اثر می‌ماند ؛ یهودیان به ‌کمک نظامیان و نیزه ‌داران هخامنشی و به عنوان آخرین شگرد سرکوب قطعی مقاومت منطقه ‌ای ، در‌ یورشی برنامه ریزی شده ، ابتدا زیربنای استقرار سی‌ قوم و‌ ملت شرق میانه را تخریب و سپس تا آخرین نفوس زندۀ قابل شناسائی و در دسترس را قتل‌ عام کرده ‌اند . یافته‌ های کنونی من ، که برای نخستین بار برای بررسی به جامعۀ بشری و بویژه مسلمین شرق میانه عرضه می‌شود ؛ توجه می‌ دهد که گستردگی این آدم‌ کشی کینه‌ توزانه به حدی بوده که تا ظهور اسلام هیچ نشانه‌ای از حیات جمعی و تظاهری از بروز تمدن و تولید در محدوده‌ ای نیافته‌ایم که تصفیۀ پوریم در آن صورت گرفته است و اسلام نخستین ندای تجدید حیات در حیطه و حوزه ای است که ماجرای پوریم آنرا به قبرستانی سراسری و فرو ‌رفته در سکوتی کامل بدل کرده بود .
      سپس به عنوان پشتوانه‌ و همراه این تز تازۀ تاریخی مدعی شدم که تمام دست مایه‌ های صنعتی ، هنری ، تولیدی و فنی و تمام مظاهر زندگی جمعی و از جمله ابنیه و آثار ، به استثنای نشانه ‌های حضور کلنی‌ های مهاجر یونانی ، که از حضور و تجمع آدمی در این یا آن نقطۀ شرق میانه حکایت می‌کند ؛ جز دو تاریخ ساخت ندارد : یا متعلق به پیش از پوریم و یا تولید شده در قرون پس از اسلام است و برای استحکام بخشیدن باز هم بیشتر مطلب ، دعوت کردم که به بررسی نخستین دست مایه ‌های تولیدگر مسلمان برویم که در تمام زمینه ‌ها از آغازی دوباره در آموختن روش ‌های تولید سخن می‌گوید و بدین نشانه‌ ها نتیجه گرفتم که تا پیش از ظهور اسلام ، کمترین اثری از تحرک تاریخی و تولیدی در شرق میانه پدیدار نیست و سازندگان ماجراهای اشکانیان و ساسانیان و زردشت و مزدک و خط پهلوی و برپا کنندگان هیاهوی جنگ‌ های دراز مدت ایران و روم ، جز مخفی کردن اثرات پوریم و پر کردن آن چالۀ عظیم ناشی از آدم‌ کشی یهودیان و پاک کردن رد‌پای بر‌ باد ‌دهندگان هستی نخستین مرکز دانش و هنر و فرهنگ و تولید جهان ، هدفی نداشته ‌اند . ارائۀ این تصویر تازه از سرنوشت کهن مردم منطقۀ ما ، آنگاه که تا کنون کمترین تصوری دربارۀ آن موجود نبوده و تمام افسانه های کنونی علیه آن گواهی داده ؛ به میزان زیاد بر بهت‌ زدگی و ناباوری ناشی از مطالعات جدید در تاریخ شرق میانه دامن زده است . اما مسلم است که در حالت کنونی و پیش از ورود به هرگونه مبحثی دربارۀ تاریخ و تمدن شرق میانۀ پس از پوریم ، و یا تاریخ و تمدن اسلام ، نخست باید تکلیف درستی و یا نادرستی این دادۀ جدید دوران ساز را تعیین کنیم . یا باید معلوم شود که ماجرای پوریم و درست با همان عوارض تاریخی و تمدنی که من ارزیابی کرده ام ؛ رخ داده است ؛ یا برای سکوت دراز مدت و ۱۲ قرنۀ حاکم بر این خطه موجب و عامل دیگری در تاریخ جستجو کنیم و یا حتی برقراری چنین سکوتی را با ارائۀ نشانه‌ های تحرک تاریخی منکر شویم . بطور قطع پیش از تعیین تکلیف با حادثۀ تعیین کننده و تأثیرگذار پوریم ، هر سخنی در هر مبحث و موضوعی از تاریخ شرق میانه ، پیش و پس از اسلام ، جز سرگرم کردن خویش به افسانه‌هائی موهوم نیست . زیرا اگر خالی شدن شرق میانه از حضور سادۀ آدمی در اثر وسعت و سبعیت بکار رفته در اقدام پوریم اثبات شود ؛ آنگاه باید از خود بپرسیم آنانکه این همه سرمایۀ فرهنگی و مادی برای پوشاندن آن ماجرای هولناک بشری بکار‌برده‌اند ؛ پس در تصورات ما نسبت به اسلام ، که موجب تنفر آنها است و در ایجاد اختلاف و شکاف بین مسلمین ، بکارگیری چه شگردهائی را مجاز دانسته‌اند ؟
      حالا امیدوارم دیگر کسی از شنیدن نبود زردشت و ساسانیان و نبرد قادسیه و حادثۀ عباسیان در خراسان و هزاران افسانۀ همتراز با یکدیگر ، دچار شوک احساسی و اطلاعاتی نشود ؛ سؤال‌های انحرافی ندهد و فراموش نکند که مقدم بر همه باید تکلیف تاریخی پوریم را مشخص کرد که یهودیان مصممند به هر بهاء و بهانه‌ای از پرداختن به آن جلوگیری کنند . بی ‌تردید طفره رفتن از این بررسی که نیاز مبرم و بهترین ابزار باز گرداندن همبستگی اسلامی است ؛ از جانب هرکسی که اعمال شود ؛ چه روشنفکری ، چه حوزه‌ها و یا مقامات سیاسی و دولتی و فرهنگی رسمی ، جز خدمت به یهودیان معنی نمی‌گیرد . و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر .

+ نوشته شده توسط ناصر پورپیرار 

 

 http://wwww.naria.ir/view/1.aspx?id=544

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد