ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

لغات عربی در شاهنامه و سره نویسی ناب فارسی خالص معاصر فردوسی

لغات عربی در شاهنامه

 

جناب درویش. در مورد کاربرد لغات عرب در شاهنامه پرسیده بودید. همزمان با بیرون کشیدن ابیات شخصی فردوسی، در تدارک فراهم آوردن دفتری هستم که لغات شاهنامه را، بدون استثنا بررسی می کند که امید دارم در یکی دو سال آینده مهیای انتشار شود. در پاسخ به سوال شما به اختصار اشاره کنم که زبان فارسی بدون بهره کشی و برداشت از گنجینه لغت عرب قدرت بیان مطالب محکم را ندارد. به همین دلیل تمام تجارب به اصطلاح سره نویسی ناکام مانده است. شاهنامه فردوسی، که مرجع عظیمی از مهملات و جعلیات تاریخی، به خصوص در موضوع سلسله دروغین ساسانی  است، با وجود این که به طور نسبی از کاربرد لغت عرب طفره می رود باز هم در مواردی و درست آن جا که فردوسی دست بیان خود را در حنا می بیند، ناگزیر به لغت عرب پناه برده است.

بحث جدی در باب لغات فارسی موجود در شاهنامه نیز ازمراتبی پرده برمی داردکه باز هم بی باری این زبان را بیشتر معلوم می کند و در یک بررسی اجمالی و سر دستی می توان مدعی شد که لااقل معنای ده در صد لغات شاهنامه امروز هم بر ما معلوم نیست و مثلا برای اسامی شخصیت های شاهنامه از قبیل بیژن، منیژه، سهراب، تهماسب، اشکبوس، زال، گروی، اغریرث، گشتاسب، لهاک، شغاد، سام، پرموده و... نمیتوان معنای لغوی و یا حتی مفهوم معینی قائل شد. ادعای خالی بودن اشعار شاهنامه از لغت عرب، ادعایی سخت کاذبانه و از انصاف به دور است گویندگان و مدعیان چنین مهملاتی یا بر تعصب خویش متکی اند، یا تفاوت لغت عرب و فارس را نمی شناسند و یا شاید که شاهنامه را نخوانده باشند. اینک به چند نمونه و مسطوره از لغات عرب در شاهنامه راضی شوید تا بررسی کاملی که مشغول آنم آماده شود. 

 

چو لشکر سوی آب حیوان گذشت

خروش آمد الله اکبر ز دشت

 

اگر ماند ایدر ز تو نام زشت

نیابی عفا الله و خرّم بهشت

 

از ایران برو کرد بیعت سپاه

درم داد از گنج یکساله شاه

 

جزای بد و نیکی روزگار

در امروز و فردا گرفتن شمار

 

شما را حلال است خون ریختن

به هر جای تاراج و آویختن

 

چو بشنید رستم فرو برد سر

به خدمت فرود آمد از تخت زر

 

         به افسون همان سنگ بر جای خویش

ببست و نغلتید یک ذره بیش

 

همی رحمت آمد به تو بر دلم

نخواهم که جانت ز تن بگسلم

 

سپارید ما را و ساکن شوید

به یزدان دادار ایمن شوید

 

مگر با درود و پیام و سلام

دو کشور شود زین سخن شادکام

 

طلب کرد گرد دلاور یکی

ز بسیار گردان و گر اندکی

 

چو این عهد و خلعت بیاراستند

پس اسب جهان پهلوان خواستند

 

اگر بر شما دام و دد روز و شب

همی گریدی نیستی بس عجب

 

چو شاپور بنشست بر جای عم

از ایران بسی شاد و چندی دژم

 

جهان سر بسر حکمت و عبرت است

چرا بهره ما همه غفلت است

 

چنین داد پاسخ که مسکین تن اش

گه ناکرده خون است در گردن اش

 

بگفتا بدین نیست آزار من

که او هست مشغول در کار من

 

چو منزل یکی دو برون شد به راه

خبر شد به اغریرث نیکخواه

 

  

 

 

 

http://mobina46.blogfa.com/post-17.aspx 

 

 

افزوده شده در تاریخ ۷ نوامبر ۲۰۱۲ 

یادداشت از «لغات عربی در شاهنامه» تغییر نام یافته به «لغات عربی در شاهنامه و سره نویسی ناب فارسی خالص معاصر فردوسی» 

 

 

 

 

ردیه ای بر شاهنامه فردوسی،حکیم ابوالقاسم طوسی به زبان فارسی دری

 

پیرامون شاهنامه، تحمیق ایرانیان و ساخت زبان و هویت ملی با شعر

 

لغات عربی در شاهنامه و سره نویسی ناب فارسی خالص معاصر فردوسی

 

 فردوسی بیرون از شاهنامه، اول تا 14 - نقدی بر هویت شخصی فردوسی

 

«گاف»‌های حکیم «فردوسی» در «شاهنامه»- سوتی های تاریخی حکیم طوسی

 

تو خود حدیث مفصل بخوان ... ( شاهنامه و وزیر ارشاد )، صفار هرندی

 

  ستیز تمام عیار فرهنگی توام با تندگویی و رفتار بی ترحم و فحاشانه

  

صدام حسین و نگاهی بین المللی به او - صدام حسین از زاویه ای دیگر

 

معرفی استاد فحاشی؛سام و دکتر پروفسور فاروق صفی زاده- دشمن حقیقت

    

 قسمتی از نیمه پنهان دکتر مهاجرانی(سید عطاء الله مهاجرانی،دکتر)

  

خاکساری اساتید بین المللی و توحش مزدوران دست چندم

 

خاطرات هاخام(خاخام)  یدیدیا شوفط(شوفیط)و فرقه سازی یهودیان آنوسی 

 

آسمانی و غیر زمینی بودن قرآن و اثبات وجود داشتن خداوند و توحید 

 

تخت جمشید؛ نیمه کاره طبق نظر سازمان نظام مهندسی

 

 

 

 

 

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد