ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

سراسیمگی به اصطلاح اساتید- اتهام زنی و فحاشی و توهین به حقیقت

 

 

سراسیمگی به اصطلاح اساتید

 

دوستی که مدرس تاریخ در یکی از دانشگاه های شمال کشور است، با التماس از من درخواست مشتری برای قفسه کتاب های تاریخ اش از جمله مجلدات تاریخ ایران دانشگاه کمبریج را داشت و شاید هم به شوخی می گفت : «می ترسم اگر بخش دوم ساسانیان را منتشر کنی دیگر این مجموعه بررسی های پیشین تاریخ ایران را برای پنیر پیچیدن هم نخرند». یک دوست دیگر که استاد تاریخ در دانشگاه بندر عباس است در نمایشگاه کتاب سال گذشته قسم می خورد که بیش از یک صد جلد از تالیفات پیشین در موضوع تاریخ ایران را از کتاب خانه اش خارج کرده، و همراه کیسه های زباله در کوچه گذارده است. می گفت که اهداء آن کتاب ها را به هر کتاب خانه ای خیانت به خوانندگان آن تشخیص داده است.

در واقع هم فروش کتاب های پیشین تاریخ ایران باستان به شدت افت کرده و از سکه افتاده است و فروش کتاب های برخی مورخین پر آوازه ی پیشین دیگر نزدیک به صفر رسیده است. همین مطلب نان خوران قبلی دستگاه تاریخ یهود نوشته ی ایران باستان را سخت نگران کرده است، چندان که بی اختیار و به سر وسینه کوبان، نویسنده ی مجموعه ی تاملی در بنیان تاریخ ایران را چنین ناله و نفرین می کنند. 

س : در زمینه تاریخ ایران، آثار بسیاری از دهه ی هفتاد به این سو منتشر شده اعم از تالیف و ترجمه، شما به عنوان مورخ و مترجم بخشی از این کتاب های تاریخ، چه نظری در این مورد دارید؟ 

ج : آثاری که در این مدت منتشر شده و می شوند را می توان به چند دسته تقسیم کرد. کتاب هایی که در داخل کار می شود و وضع شان تا حدودی خوب است، برخی آکادمیک و بر اساس اسناد و مدارک نوشته و منتشر می شوند و مباحث جدی و عمیق را مطرح می کنند، بعضی از این کتاب ها هم ژورنالیستی است. متاسفانه آثار تاریخی ژورنالیستی بیش تر چاپ می شود و بیش تر هم خوانده می شود. البته این آثار هم جای خودشان را دارند و بالطبع مورد استفاده بخشی از افراد جامعه قرار می گیرد. گاهی اوقات این آثار ژورنالیستی با تبلیغات بسیار بد و غیر واقع بینانه به بازار می آید و تمام تاریخ را به یهودیان منتسب می کنند و جفنگیاتی از این دست غیرعلمی و غیر آکادمیک بدون هیچ گونه مستندات علمی نوشته و منتشر می شوند و هیچ گونه ضابطه ای ندارند و بسیاری از مخاطبان و علاقه مندان تاریخ را به اشتباه می اندازند. تاریخ نویسی امروز به عنوان یک علم مورد توجه است. دیگر این طور نیست که هر از راه رسیده ای جفنگیاتی بدون سند و مدرک بنویسد و به عنوان تاریخ به خورد خواننده بدهد». ( مصاحبه یعقوب آژند با کتاب هفته شماره ی ۱۷۴)

 این فرمایشات که سراسیمگی و درماندگی نویسنده آن را باز می گوید، شاید کمی احساس سبکی و تخلیه ی عقده های انبار شده در درون گوینده ی آن را موجب شود، ولی آیا می تواند پاسخی بر کتاب های اشکانیان و ساسانیان در مجموعه ی «تاملی در بنیان تاریخ ایران» شمرده شود؟!!!

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد