برای این مولف گشودن باب گفت وگو در موضوع مشاهدات مادی و فرهنگی اقوام مهاجر به ایران، در سه سده اخیر، و اثبات نوپدید بودن حضور تمامی آنان، باز سازی مسائلی است که توضیح تاریخ پوریم پایه ایران را ملموس و آسان تر می کند و هرگز قصد ستیز حقوقی و یا کاهش ارزش های فرهنگی و هستی شناسی تاریخی هیچ قومی را هدف قرار نداده است. مطلب زیر از دوستی بنیان اندیش با نام مهدی - مهدی رسیده است تا در این محل نصب کنم. مبحثی است که دایره مکالمه را می گشاید و عرصه منازعات ویژه خود را پر رونق تر می کند و شاید هم منجر به تولید نتیجه ای شود. به گمانم اعضای محفل ترک شناسی نوین و خودی، که اعضای آن افسانه های کنونی دست ساخت این و آن را پس می زنند، می توانند از عرصه چنین گفتارهایی برویند.
درباب زبان ترکی و قدمت آن
محرک تکنگاری حاضر در باب زبان ترکی و قدمت آن، مناقشات آن همزبانان ترک است که بیتوجه به کنه مبحث، متعصبانه و خارج از منطق بر اصالت و قدمت زبان ترکی پافشاری می کنند. شاید که ادله پیشنهادی، پایانی بر این مناقشات و آغازی بر شناخت واقعی سرگذشت زبان ترکی و اقوام ترکزبان باشد. یادداشت حاضر به پشتوانه و در امتداد یادداشتهای دورانساز "ایرانشناسی بیدروغ"، از موضوع قدمت زبان ترکی فراتر رفته و به قدمت خانواده زبانهای ترکی میپردازد تا با فراختر گرفتن دایره موضوع، بحث را یکسره و راه فرار را بر اشکال تراشان مسدود کند.
خانواده زبانهای ترکی (Turkic Languages) را زبانهایی التصاقی، تحت قانون هماهنگی اصوات، بدون جنسیت نحوی که از پسوندها بجای حروف اضافه استفاده میکنند دانسته اند. لارس یوهانسون در فصل 3 کتاب "زبانهای ترکی" مشخصههای صوتی، نحوی، صرفی و لکسیکی زبانهای خانواده ترکی را با جزئیات توضیح داده است.
این تعریف، زبانها، لهجهها، شیوهها و گویشهای بسیاری را در گستره جغرافیایی وسیعی از چین تا بلغارستان در بر میگیرد که هر کدام را به نامی و بعضاً بصورت اضافه بر "ترکی" مانند "ترکی ازبکی"، "ترکی اویغوری" و غیره میشناسند.
"در گروه ترکی زبان و لهجه و شیوه های مختلف قرار دارد که مهمترین آن عبارتند از
1– یاقوتها 2– چوواشها 3– قیرقیزها 4– قازاقها 5– ترکان ترکستان شرقی یا اویغورها 6– ازبکها 7– ترکمنها 8– ترکان غازان باشقرد 9– ترکان شمال قفقاز (قوموق، نوقای) 10– ترکان غرب: ترکی ترکیه و آذربایجان، عراق و سوریه 11– ترکان کریمه 12– ترکان بالکان 13– قاقاووزها یا گوک اوغوزها (ترکان مسیحی رومانی) 14– ترکان آلتای 15– ترکان خاکاس – آباقان 16– ترکان سویون یاتووا
در میان زبان و لهجه های مختلف ترکی فقط زبان یاقوت و چوواش با دیگران تفاوت فاحش دارند. بطوریکه قابل فهم برای سایرین نیستند." ("سیری در تاریخ زبان و لهجه های ترکی"، "منشاء زبان ترکی"، جواد هئیت، نشر پیکان، 1365)
نقشه اقوام ترکزبان از ژست گیپرت
علیرغم تفاوتهای بسیار خصوصاً در صرف و لکسیک، اشتراکات مورد اشاره و مجموعهای از لغات بالاخص افعال مشترک، امکان ساختن جملاتی را فراهم میکند که با اندک تفاوت در تلفظ توسط قاطبه متکلمین این زبانها قابل فهم است. لذا اطلاق شاخههای مختلف یک زبان واحد به آنها چندان دور از واقعیت نیست. به عنوان مثال چهار زبان ترکی ترکیه، ترکی آذربایجانی، ترکی ازبکی و ترکی اویغوری چین را که از غرب به شرق، عرض جغرافیای اقوام ترکزبان را پوشش میدهد، برگزیدهام و معادل سه جمله را به هر چهار زبان آوردهام:
فارسی | از کی تا حالا همدیگر را ندیده ایم. |
ترکی ترکیه | نه زامان.دان بری گور.وش.مه.دیک |
آذربایجانی | هاچان.دان بری گور.وش.مه.دیک |
ازبکی | آنچان.دان بری کور.یش.مه.دیک |
اویغوری | خاقان.دین بری کور.یخ.ما.دوک |
فارسی | دستت را باز کن تا این را بدهم. |
ترکی ترکیه | ال.ینی آچ بونو وهر.یم |
آذربایجانی | ال.ینی آچ بونو وئر.یم |
ازبکی | ایلیک.نیگ اوچ بونو بر.امن |
اویغوری | ال.ینگ آچ بونو بر.ایمن |
فارسی | پرنده را میبینم. |
ترکی ترکیه | کوشو گور.وروم |
آذربایجانی | قوشو گور.ورهم |
ازبکی | قوشو کور.امن |
اویغوری | قوشو کور.ایمن |
چنین اشتراکاتی بسیار فراتر از اشتراکات مطرح درباره زبانهای به اصطلاح هند و اروپایی است که حتی یک جمله قابل فهم توسط اکثر متکلمین آن ندارد به هیچ طریقی قابل ساخت نیست. وجود چنین اشتراکاتی جز به این معنا نیست که حاملین و پراکنندگان این زبان از منشاء مشترکی به حرکت در آمدهاند.
با مقدمه فوق به بررسی قدمت زبان ترکی و مشخصات فرهنگی و تمدنی متکلمین آن وارد می شویم که اشتراکات آنها بیشتر در حوزه فرهنگ و زبان است و نه تنها تفاوت در لباس، موسیقی و سنن و رقص بلکه در چهره، سفال و رنگ پوست به حدی است که تصور قومی واحد برخاسته و پراکنده در این جغرافیای وسیع را از ذهن دور میکند. همینجا از پیش بگویم که اگر کسانی مدعی شوند که این تفاوتها حاصل تغییرات در گذر زمان است آنگاه باید پاسخ دهند چگونه زبانی توانسته در مقابل تغییراتی که حتی سفال و رنگ پوست را تغییر داده مقاومت کند. پس نگاه به اقوام ترکزبان به عنوان یک قوم واحد دور از واقعیت است.
"الگوهای فرهنگی میان مردمان ترکزبان در قالب گروههای مستقل بزرگی در هم ادغام شدهاند. عامل یکپارچهسازی که ترکان را به هم پیوند دهد، جز سابقه زبان مشترک وجود ندارد. شکلگیری زبانهای امروزی غالباً در بستر تمدن اسلامی صورت گرفته است ..." ("زبانهای ترکی"، صفحه 1، لارس یوهانسون، انتشارات روتلدج، 1998)
میدانیم که عمر شهرنشینی در میان ترکان طولانی نیست و در همه جا هنوز هم کاملاً یکج انشین نشدهاند. زبانشان کلمات قدیم پایه و متناسب با شهرنشینی مانند شهر، بنا، خیابان، مغازه، بازار و غیره ندارد و در جهان معماری خاص ترکان شناخته .نیست.
اوزبک ها
قرقیزها، (ادامه دارد)