ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

اجرام خام و حجاری های نیمه تمام (2)، اتمام کاخ نیمه تمام و دیوارکشی های جاعلانه باستانشناسان در تخت جمشید نیمه کاره، پارسه

 

 

 

اجرام خام و حجاری های نیمه تمام (2)

  

  

تا به حال از همه آثار نیمه تمام تختگاه صحبت کرده ایم به جز قسمتی از آن که نام کاخ نیمه تمام را یدک می کشد. از روز اول قصد داشته اند در انتخاب این نام بسیار دقیق و زیرکانه عمل کنند، اما با کمال تاسف بسیار خام و کودکانه آن را پیاده می کنند. این نام را از این رو برای این بنا در نظر گرفته اند که بگویند که در تخت جمشید فقط این کاخ نیمه تمام است، اما دیگر نقاط تخت جمشید تمام شده و به بهره برداری رسیده. دروازه ی اصلی این کاخ رو به دروازه ی ورودیه تالار صد ستون قرار دارد و مشغول انجام ستون گذاری، تراش خود دروازه، تراش زیر ستون ها و دیگر نقاط آن بوده اند.

  

 

اما قبل از رسیدگی به دیوار جدید کشیده شده میان این کاخ و محوطه ی حیاط اطراف آپادانا، نگاهی بیندازیم به سنگها و حجمهای استفاده شده در این بنا.

 

  

در اینجا شما نمونه ی یک ستون را میبینید که کار تراش و نقش اندازی آن در ابتدای راه به حال خود رها شده، ضخامت مورد نظر برای ستون را در نظر گرفته اند و قصد داشته اند ستون را شیار اندازی و تزیین کنند که ... .

  

  

به لبه ی این زیر ستون دقت کنید. لبه ها را به این دلیل تراش نمی دادند که در طول مراحل کار، به قول معروف، لب پر نشود. و در اصل، صاف کردن لبه ی سنگها جزء مراحل انتهایی کار بوده است.

  

  

یک تکه سنگ استوانه ای که قرار بوده به ستون تبدیل شود. 

   


  

ستون نیمه تمام دیگری که به علت وجود شکاف در بین سنگ، آن را به کمک بستهای دم چلچله ای ترمیم کرده بودند، اما هنوز به مرحله ی نقش اندازی نرسیده است. واقعا نمی دانم که هنوز می توانسته اند از این ستون شکسته در بنا استفاده کنند یا نه؟ چون نمونه ی دیگری از چنین ستونی ندیده ام، اما در نقاط دیگر از تخت جمشید شاهدیم که از سنگهای شکسته هم بعد از ترمیم و بست زدن، استفاده کرده اند.

  

  

یک سنگ کاملا خام و یک ته ستون واژگون

  

  

مراحل کار و نحوه ی بیرون آوردن یک ته ستون را از دل سنگ به ما نشان می دهد. و ظرافت حجاران را در تبدیل یک سنگ نخراشیده و نتراشیده، به یک سنگ صاف و یک دست میبینیم.

 

اما حالا که بحث کاخ نیمه تمام را آغاز کردم، واقعا حیف است که از دیوار جدا کننده بین این کاخ و حیاط آپادانا صحبت نکنم و در جای خود چند سوال که ذهن من را مشغول کرده است، برای دوستان مطرح نکنم تا شاید بتوانند در پاسخ گفتن به آنها، من را یاری دهند.

  

  

امروزه کاخ نیمه تمام را با حصاری آجری که دقیقا شبیه دیگر قسمتهای آجری تخت جمشید با مواد محافظ جدید پوشانده شده است (واقعا از نوع دیوار و شکل و شمایل آن مشخص نیست که دیوار جدید است یا قدیم) جدا کرده اند، این دیوار در حال حاضر ارتفاعی حدود 120 سانتیمتر دارد. این دیوار از دروازه ملل آغاز می شود(که آن را به صورت راهرویی معرفی می کنند برای عبور سربازان) و تا انتهای تالار صد ستون ادامه دارد. اما شما در تصاویر قبل از خاکبرداری این قسمت از تخت جمشید، اثری از این دیوار نمیبینید.

  

  

خوب به تصویر بالا دقت کنید، از فلش شماره ی 2 شروع می کنم. این قسمت همان جاییست که امروز دیوار جدا کننده را میبینیم که در این تصویر هوایی، هیچ اثری از آن نیست. فلش شماره ی 3 هم بقایایی را از یک دیوار نشان می دهد که اولا نه راهرو میان دروازه ملل تا تالار نیمه تمام، بلکه دیوار کناری محوطه ی تخت جمشید است که آن را در این تصویر با فلش مشخص کرده ام.

  

  

اگر ارتفاع این دیوار ها در قدیم را مطابق امروز بدانیم که هر دو یک اندازه است، پس چرا در تصاویر قدیمی، اثری از آن دیوار سمت چپ نیست؟ آیا باز هم می توان گفت که این دیوار را هم باد برده است؟ اما دلیل آن را بعد برایتان خواهم گفت.

اما یکی از سوالات من این است که فلش شماره ی 1، چه چیزی را به ما نشان می دهد که امروز، هیچ اثری از آن پیدا نیست؟ به نظر من این دیواریست قدیمی که در میان انبوهی از آوار ناشی از حرکت آب و خاک شسته شده از دامنه ی کوه، مدفون شده است.

   

   

این تصویر، نمای گویاتری را در اختیار ما قرار میدهد تا این موارد را بیشتر بررسی کنیم. در اینجا من از فلش شماره ی 1 شروع می کنم. همان دیواریست که دقیقا از کنار دروازه ی کاخ نیمه تمام می گذرد و به ضلع تالار صد ستون می رسد. در فلش سبز رنگ، شما دیوار کنار صد ستون را میبینید که از زیر خاک بیرون آورده شده است، که البته در تصویری دیگر از همین دیوار هم خبری نیست. واقعا در هنگام خاکبرداری تخت جمشید چه خبر بوده است؟ هر گونه که دوست می داشته اند، برای خود خراب می کردند و یا می ساخته اند؟!

    

  

اما اگر به تصویر قبل نگاه کنید باز میبینید که هیچ اثری از ادامه ی همان دیوار (آنگونه که ما امروز میبینیم) به سمت دیوار شمالیه تخت جمشید نمیبینید. ارتفاع این دیوارها به اندازه ای هست که نمیتوانسته در زیر این مقدار از آوار مخفی شده باشد.

خوب حالا به موقعیت فلش شماره 3 دقت کنید، دیوار کناری تخت جمشید، که همان دیوار شمالیست را به وضوح می توانید ببینید که با وجود آوار زیاد، هنوز مشخص است، اما باز هم هیچ اثری از دیوار راهرو بین دروازه ملل و کاخ نیمه تمام نیست. آیا باید این دیوار را به علت کوتاه بودن آن نسبت به دیوار کناریه تخت جمشید، زیر آوار مدفون شده بدانیم؟ اما برای رد این نظریه، دلیلی جالب در دست است که آن را در تصویر با فلش شماره ی 4 نشان داده ام. بقایای دیواریست که دقیقا راهرو امروزی را به صورت بن بست نشان می دهد. باید این موضوع را چگونه توجیه کنیم؟ من توجیه خود را اینگونه می آورم که: زمانی که مراحل خاکبرداری از تخت جمشید انجام می شد و برای مخفی نگه داشتن نیمه کاره ماندن تخت جمشید و از آنجا که اگر کاخ نیمه تمام را بدون هیچ حصار و دیوار جدا کننده، و دقیقا جلوی چشم هر کسی که به تخت جمشید وارد می شده قرار می دادند، اولین سوالی که به ذهن بیننده میرسید این بود که: اگر تخت جمشید محلی برای میهمانان مختلف بوده است، پس چگونه کاخی تا این حد نیمه کاره را درست در جلوی چشم همان میهمانان می ساخته اند؟ پس این امر باستان شناسان را بر آن داشت که در اولین گام، دیواری با شکل و شمایل قدیم برای آن برپا کنند، در دومین گام، این دیوار را طوری نشان دهند که از دروازه ی شرقی دروازه ملل به وسیله ی راهرویی به آن دسترسی بوده است (که در تصویر دیدیم که این راهرو در قدیم باید که بن بست می بوده). تا به بیننده اینگونه تفهیم کنند که در پشت دیوار حیاط آپادانا، عملیات ساخت و سازی در جریان بوده است که هیچ ربطی به میهمانیها و سایر امور تخت جمشید نداشته. البته باز هم تکرار می کنم که توضیحات من در مورد دیوار جدا کننده را می توان به عنوان یک نظریه دید و پیرامون آن بحث کرد تا به نتیجه ی قطعی برسد و نه یک حکم مطلق. حالا باز هم باید سوال پرسید که اگر دروازه ملل، آپادانا، تچر و هدیش (که جزو بناهای اصلی تخت گاه میباشند) نیمه تمام هستند، اول در این 230 سال، هخامنشیان در کدام بنا زندگی، جشن و یا میهمانی برگزار می کرده اند؟ و اگر طبق گفته ی استاد کاوه ی فرخ، تخت جمشید در طول 230 سال در حال ساخت و ساز بوده است، کدام سالن و یا اتاق آن تمام و به بهره برداری رسیده بوده؟ و دوم اینکه اسکندر چگونه و به چه دلیل می توانسته چند ستون و سنگ خام و نیمه تراش را به آتش بکشد؟


ادامه دارد

 

 

 

 

 

 

>>>>برای دیدن بخشها روی لینکهای زیر کلیک کنید<<<<

 

 

ناریا  

بیانیه ، مقدمه، سخن مدیر وبلاگ 

کف سازی های نیمه تمام
حجاری هام نیمه تمام
پلکان ورودی 
فقدان آوار
پاشنه گردان ها
تراشکاریهای نصفه و نیمه
کتیبه ها
اجرام خام و حجاری های نیمه تمام (1)
اجرام خام و حجاری های نیمه تمام (2)
اجرام خام و حجاری های نیمه تمام (3)
جورچینی های مضحک (1)
جورچینی های مضحک (2)
مکمل اول جورچینی های مضحک (2) بررسی جز به جز
مکمل دوم جورچینی های مضحک (2 ) بررسی قطعات و نتیجه گیری  

 

دانلود فیلم مستند تختگاه هیچکس  

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد