ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

پاشنه گردان ها؛ عکسها و تصاویر نشان دهنده نیمه کاره ماندگی تخت جمشید پارسه پرسپولیس از زمان هخامنشیان - دروغ بزرگ تاریخی

  

پاشنه گردان ها 

  

کسانی که در روزهای ابتدایی تاسیس، به این وبلاگ سر زده بودند، بر این باور بودند که من قصد دارم فقط با چند قطعه عکس ناچیز، پنجه در پنجه ی یگانه نماد تاریخ ایران(البته از دید ایشان) و قبله گاه باستان ستایان این مرز و بوم گذارم. ابتدا از من خندیدند و تمسخرم کردند، سپس پان ترکم خواندند، پان عربم خواندند، رشوه بگیر حکومت نامیدندم و از دید بعضی که کمی با محبت تر بودند، من نیز فریب خورده می نمایم. باید بگویم که نه من قصد پنجه افکندن با سنگهای بی جان تخت جمشید را دارم و نه دستم از تصویر و دلیل آنچنان خالیست که نتوانم به همگان اثبات کنم که تاریخ ایران را نمیشود به تنهایی بر در و دیوار و ستون و کاخ تخت جمشید بالا برد. این بنا، تاب و توان نگه داشتن وزن سنگین تاریخ ایران را به تنهایی ندارد و عنقریب است که بر سر و روی من و شما فرو ریزد. باید برای دوستانی که فکر می کنند با کنار گذاشتن تخت جمشید از کتاب های تاریخی، دیگر هیچ ندارند که به آن بنازند، تاریخی را معرفی می کنم که از پس چندین قرن خاک خوردن در انبار موزه های ایران و ایران شناسی و باستان شناسی در سراسر جهان، همچون گوهری زیبنده و تابناک، چنان درخششی از خود نشان می دهند که تنها نمونه ای از آن، می تواند دامنه ی تاریک کوه رحمت را چون روز، روشن و دفتر این «ربوده شده و با هزاران خدعه و نیرنگ، به نام هخامنشیان نام گذاری شده» را به صاحبان اصلی آن، یعنی بومیان کهن ایران، همانها که اولین کلنگهای تمدن بشری را بر زمین زدند و با کمال تاسف باید گفت، هیچ کدام از تمام کردن و به نمایش گذاشتن آخرین دستاورد خود یعنی تخت جمشید بر نیامدند و همراه با گل و سرباز و نیزه ی ناتمام خود، پیامی را برای آیندگان گذاشته اند که از باز خوانی آن، فقط مدت کوتاهی می گذرد. دیگر وقت آن است که خود را از دست دروغ آزاد کنیم، دور هم جمع شویم و برای یاوه گویانی که قرنی است هرچه دوست داشته اند از خورجین دروغ خود بیرون کشیده اند و در زیباترین بسته بندی ها، با خوش طعم ترین چاشنی ها و با فریبنده ترین رایحه ها به خورد ما داده اند پیامی به جای گذاریم که: دیگر زمانه بر وقف مرادتان نخواهد بود.

 

(پیکر مفرغی یک گاو کوهاندار، بر چهار چرخ: تپه مارلیک، گور ۲۴،گیلان، شمال ایران. ۹۰۰-۱۲۰۰ پیش از میلاد.)( ظرف به شکل گاو کوهاندار: تپه مارلیک، گور ۱۸. گیلان، شمال ایران.۱۰۰۰-۱۲۰۰ پیش از میلاد)

 

باری، به هر گوشه ی تخت جمشید که می نگرم، آثار ناتمامی می بینم، کف، ستون، ته ستون، زیر ستون، حجاری و هر کجا که شما تصور آن را داشته باشید. این نا تمامی ها به اندازه ای زیاد و فراوان است که برای انتخاب هر بخش به منظور نوشتن، بارها و بارها آنها را زیر و رو می کنم تا شاید بتوانم برایشان اولویتی قائل شوم، اما نمی شود، و در آخر به عنوان قرعه، یکی را انتخاب می کنم. و اینبار قرعه به نام پاشنه گردانها افتاد.

شاید نتوان رد و نشانه ای از درهای بزرگ و کوچک چوبی را بعد از گذشت 25 قرن یافت که بتوان به وسیله ی آن نیمه کاره بودن تخت جمشید را بررسی کرد، اما از آنجا که هر درگاهی برای قرار گرفتن در جای خود نیاز به پاشنه گردان مناسب و به فراخور حجم و سنگینی خود، کوچک و بزرگ دارد، پس وجود و یا عدم وجود پاشنه گردان را می توان بر وجود و یا عدم وجود درگاه گرفت. 

 

دروازه ی ملل (درگاه جنوبی)

 

پاشنه گردانهای دروازه ی ملل را از نزدیک میبینیم.

 

پاشنه گردان سمت چپ

 

پاشنه گردان سمت راست  

 

اما شما در بنای دروازه ملل، تنها و تنها درگاه جنوبی را دارای پاشنه گردان میبینید و درگاه های شرق و غرب این بنا، هرگز به مرحله ی پاشنه گردان گذاری نرسیده اند.

  

دروازه ملل، درگاه شرقی

  

حالا همین دروازه را از نزدیک ببینید.

 

دروازه ملل، درگاه شرقی (سمت راست)

    

دروازه ملل، درگاه شرقی(سمت چپ)

  

دروازه ملل درگاه غربی

  

دروازه ملل درگاه غربی (سمت چپ)

   

دروازه ملل درگاه غربی (سمت راست)  

  

بنای سه دروازه نیز با همین شرایط روبروست: 

   

سه دروازه (درگاه جنوبی)  

    

سه دروازه (درگاه شرقی)  

 

آیا واقعا باید بنای سه دروازه را فاقد پاشنه گردان و به طبع آن درگاه دانست؟ اما تصویر بعد به ما میگوید که اینچنین نیست، بلکه این کاخ نیز مانند دیگر قسمتهای تخت جمشید، در حال ساخت بوده اما در مراحل اولیه، به حال خود رها شده است.

در زیر تصویر درگاه شمالی سه دروازه را میبینید که دارای پاشنه گردان است:

 

  

خوب حالا که بحث به اینجا رسید، بد نیست سری هم به آپادانا بزنیم.

 

آپادانا . سنگ درگاه شمالی ـ غربی

  

آپادانا . سنگ درگاه شمالی ـ شرقی 

   

راه های غیر علمی برای توجیه عدم وجود سنگ درگاه در تخت جمشید بسیار است از جمله تکرار مکرر این گفته که: اسکندر، اعراب و مردمی که به تاریخ خود احترام نمی گذاشته اند، در طول تاریخ، قطعات سنگی تخت جمشید را برای استفاده در بنا های خود به عنوان ماده ی اولیه ربوده اند که با بررسی پاشنه گردانها میتوان به مقدار کافی از این نظریه تفریح کرد. اول اینکه پاشنه گردانهایی به این بزرگی، در کدام بنا قابل استفاده بوده است تا دری به ارتفاع لااقل 8 متر را بر روی خود بگرداند؟ و دوم اینکه اگر این گونه است چرا اول کل پاشنه گردانهای مثلا کاخ آپادانا را با خود نبرده اند تا بعد و در صورت لزوم از پاشنه گردانهای سه دروازه و یا دروازه ملل استفاده کنند؟ و سوم اینکه مگر در این بناها آواری وجود نداشته که هر کسی نتواند به راحتی به این سنگ درگاه ها دسترسی داشته باشد؟

  


آپادانا . سنگ درگاه جنوبی – شرقی

  

آپادانا . سنگ درگاه جنوبی – غربی

   

شما در این دو دروازه ی مشرف به کاخ تچر، هیچ گونه اثر از پاشنه گردان نمیبینید. اما نکته ی جالب اینجاست که دروازه ی شرقی آپادانا دارای فقط یک عدد سنگ درگاه است.

  

  

واقعا برای این عیوب چه توجیهی را میتوان آورد به جز اینکه تخت جمشید یک بنای نیمه تمام است؟

اگر فکر می کنید بنای صد ستون دارای پاشنه گردان میباشد، پس قبل از تمام شدن صحبت، تصویری را از این بنا ببینید.

  

درگاه شمالی صد ستون

    

 

 

 

>>>>برای دیدن بخشها روی لینکهای زیر کلیک کنید<<<<

 

 

ناریا  

بیانیه ، مقدمه، سخن مدیر وبلاگ 

کف سازی های نیمه تمام
حجاری هام نیمه تمام
پلکان ورودی 
فقدان آوار
پاشنه گردان ها
تراشکاریهای نصفه و نیمه
کتیبه ها
اجرام خام و حجاری های نیمه تمام (1)
اجرام خام و حجاری های نیمه تمام (2)
اجرام خام و حجاری های نیمه تمام (3)
جورچینی های مضحک (1)
جورچینی های مضحک (2)
مکمل اول جورچینی های مضحک (2) بررسی جز به جز
مکمل دوم جورچینی های مضحک (2 ) بررسی قطعات و نتیجه گیری  

 

دانلود فیلم مستند تختگاه هیچکس  

 

 

 
   
نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد