ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)
ستارگان دروغ و خیانت

ستارگان دروغ و خیانت

جمع آوری آراء ، نظرات ، مقالات و یادداشتهای پراکنده ناریا (آقای ناصر پورپیرار)

تراشکاریهای نصفه و نیمه دیوارها، پایه ستونها و گوشه های متعدد تخت جمشید، پرسپولیس، پارسه و پنهانکاری اساتید بین المللی دروغگو

 

تراشکاریهای نصفه و نیمه 

    

واقعا که تخت جمشید جای بسیار شگفتی است، هر دیدار کننده ای که به منظور دریافت حقیقت (ونه افتخار به شوکت ناموجود هخامنشیان) پا به  این بنا میگذارد، بنایی را پیش چشم خواهد دید که تعداد زیادی حجار و مهندس و عمله و ناظر و هنرمند، گوشه ای از آن مشغول کار هستند، قسمتی در دست طراحیست، قسمتی دیگر در دست اجرا، مقداری شن و ماسه در گوشه ای از آن، آن طرف تر کامیونی مشغول آوردن مصالح، چند نفر مشغول بستن داربست فلزی، جوشکاری هم در حال جوشکاری، چند نفر حجار مشغول تراش قسمتی از دیوار، و خلاصه و در یک کلام، یک بنای در دست ساخت را شاهد خواهد بود. برای این ادعای خود تا بحال دلایل زیادی آورده ام که هر عقل سلیمی را در برابر خود مجاب خواهد کرد که: ای برادران و خواهران، تخت جمشید یک بنای در حال ساخت بوده است که در هر گوشه اش، اثر تیشه و چکش قابل رویت دارد.

یادم می آید قبل از تصویر برداری از تخت جمشید، قرار بر این شد که آدرس کامل و دقیق هرکدام از تصاویر را برای بیننده بنویسیم تا در صورت دیدار از این بنا، بتواند بدون سردرگمی، موقعیت همه آثار ناتمام را بیابد، خلاصه عازم تختگاه شدیم و هنوز چند ساعتی نگذشته بود که از نوشتن گزارش منصرف شدیم، به همکارم گفتم: پس آدرس و مشخصات چه شد؟ به شوخی گفت: نگران نباش، به جای نوشتن جزییات، زیر هر عکس مثلا مینویسیم: حجاریهای نا تمام همه جای تخت جمشید.

با این مقدمه وارد بحث در مورد سطوح صاف نشده  و تراشکاریهای نیمه تمام می شوم که خود حکایت دیگری دارد از وسعت نیمه کاره بودن بنای تاریخی تخت جمشید.  

  

ضلع شرقی سه دروازه.

  

در تصویر بالا لبه دیواری که هنوز تراش نخورده است را میبینید.

  

ضلع شرقی سه دروازه

   

شاید بتوان برای وجود چنین قوز سنگی صاف نشده ای، این دلیل را آورد که: در اینجا میتوانسته طرحی یا حجاری وجود داشته باشد که در طول زمان تخریب شده است. اما سوال اینجاست که در این قسمت چه می توانسته باشد؟ چون باید نمونه و یا قرینه ای برای آن در گوشه ای دیگر از تخت جمشید وجود داشته باشد.

در اینجا و برای درک بهتر علت نیمه کاره بودن تخت جمشید نیاز است که مختصری از مراحل کار و چگونگی ساخت یک پایه ستون، یا ستون و یا دیوار را از دل یک سنگ بدانیم. در ساختمان تخت جمشید کار به این صورت پیش می رفته است که ابتدا سنگهای خام نیمه را روی یکدیگر قرار می داده اند:

  

 

و یا این نمونه از دیوار بیرونی، که در بعضی نقاط مشغول استفاده از سنگهای دامنه ی کوه بوده اند.  

  

  

بعد از آن، حجارانی با قلم های درشت، سنگهای بزرگ را صاف میکرند تا چیزی شبیه به تصویر پایین(قسمت پایین دیوار) به دست آید:  

  

  

حالا حجاران پرداخت کار(کسی که مرحله ی پایانی را انجام میدهد و دیوار را صاف و یکدست می کند) وارد عمل شده و یک یا دو شیار را در بدنه ی دیوار به وجود می آورد تا بتواند سطح را از نظر پستی و بلندی با دیگر قسمتهای دیوار همتراز کند:  

  

  

در تصویر بالا این موضوع به وضوح قابل رویت است.

آیا مایلید که به همراه دیدن دیگر تصاویر برداشته شده از تخت جمشید، باز هم مروری داشته باشیم بر نحوه ی انجام مراحل کار؟ پس با هم چند ته ستون را بررسی می کنیم.

  

ته ستون رها شده به حال خود در محوطه ی جنوبی تخت جمشید

  

ارتفاع هر  ستون چه در ایوان و چه در تالار، با پایه و سر ستون، قریب 20 متر است. پس از اینکه قطعات سنگ با دقت روی هم قرار می گرفت، با چهار شیار مقابل هم، قطر ستون را تایین می کردند و در مرحله ی بعد، پس از مدور ساختن ستون برابر نقشه آن را شیار اندازی می کردند. (هاید ماری کخ، از زبان داریوش، ص104)

  

همانطور که میبینید، اگر به محل قرار گیری فلش شماره ی 1 دقت کنید، می توانید شیاری را که قبلا توضیح داده بودم را ببینید (من مایلم بر آن نام شیار راهنما و یا شیار اندازه گیری گذارم). میبینید که حجار برای پیدا کردن مسیر تراش خود از این شیار استفاده کرده است، اما در قسمت مشخص شده توسط فلش شماره ی 2، شما سنگهای صاف نشده را میبینید که تصاویر بعدی، باز هم همین موضوع را تایید میکند.

 

  

فلش شماره ی 1 ، شیار اندازه گیری

فلش شماره ی 2 و 3 ، محلهای صاف نشده.

این هم ته ستونی دیگر که در حال انجام پرداخت کاری، به حال خود رها شده است.

  

    

اگر قرار بر این باشد که تمام ته ستونهای تخت جمشید نیمه تمام مانده باشند، پس می توان اینگونه تصور کرد که احتمالا قسمتهای نیمه تمام، به نوعی در جلوی چشم پادشاهان و میهمانان قرار نمی گرفته و یا شاید در زیر فرشهای رنگارنگ مخفی می شده اند. اما با کمال تاسف باید به کسانی که می خواهند چنین برهانی را مطرح کنند، این تصویر را نشان دهم.

  

نمونه ی یک ته ستون تمام شده در تخت جمشید.

  

راستش را بخواهید خود من خسته شدم بس که عکسهایی از آثار نیمه تمام را برای شما به نمایش گذاشتم. دوست دارم ببینید که اگر حجار و یا بنای بیچاره فرصت میکرد، می توانست چه طرح های زیبایی را برای تاریخ به نمایش درآورد. این هم یکی دیگر:  

  

    

حالا که بالاخره دو ته ستون تمام شده را هم در تختگاه دیدید، بار دیگر شما را به دیدار ته ستونهایی با همان وضع میبرم.  

  

ته ستون هدیش.  

  

 

فلش شماره ی 1 ، شیار اندازه گیری

فلش شماره ی 2، قسمتهایی از سنگ که قرار بوده برداشته شود

فلش شماره ی 3، یکی از بحرانی ترین تصاویر از کف تخت جمشید و آن هم در کاخ اختصاصی خشایارشا. شما در جای جای تختگاه، میتوانید چنین عیوبی را مشاهده کنید. راستی چرا تا کنون کسی به چنین معایب بی شمار، اشاره ای نکرده است؟

اکنون به عنوان میان پرده، این تصویر را می آورم از بنای سه دروازه تا ببینم از نظر دوستان، شاهان بزرگ هخامنشی چگونه از این پله ها بالا میرفته اند؟  

   

   

البته میدانم که دوباره و صدباره باید لعنت کنیم عرب و اسکندر و مغول و شاهان و مردمی که برای تاریخ و فرهنگ گذشته ی خود، احترامی قائل نبوده اند و نیز من و همه ی دست اندرکاران تخریب تخت جمشید. امان از این سفسطه بازی ها و این جاخالی دادن ها!

یادم می آید که با هزاران ذوق و شوق، وارد بنای موزه شدیم. در خیالم موزه دیگر نیمه تمام نبود و می توانستم سر بلند کنم و سینه خود را جلو اندازم و بگویم: آهای جهانیان! بیایید و عظمت امپراطوری بزرگ ایرانیان را از نزدیک ببینید که در چه بنای بی نظیری زندگی میکرده اند!   

  

  

داشتم به گرد این ته ستون میچرخیدم و به قول مولانا سماع میکردم و از خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدم که ناگهان همکارم به این ته ستون اشاره کرد:  

  

   

این بار زمین به دور سرم چرخید. باورم نمی شد. نه! این امکان ندارد که حتی در موزه هم آثار نیمه تمامی باشد! که دگر بار، همکارم این ته ستون را نشانم داد. گویی با سوزن به بادکنکی پر از باد اشاره ای کرده باشد، من بیچاره را ترکاند.  

  

   

وضعیت بحرانی شد و من را با آب قند به هوش آوردند. آخر چرا تاریخ باید با ما ایرانیان این چنین کند؟ آیا در تخت جمشید، بنایی وجود دارد به اندازه ی اتاق خواب یک آپارتمان، که بتوان آن را خالی از جای تیشه ی حجار و بنا دید؟ آیا این همه آثار نیمه تمام را میتوان سبکی از معماری (مانند کوبیسم) در 2500 سال قبل دانست؟ یا شاهان هخامنشی کاخ های خود را اینگونه می پسندیده اند؟

بگذریم. دوستان با اشاره به من می گویند که زمان سخنرانیتان تمام شده است و نوبت برنامه ی بعدی است. خوب در این وقت کمی که باقی مانده است، فقط چند عکس را برایتان به نمایش می گذارم تا بار دیگر گمان نبرید که می توان به این سادگی ها از زیر دلایل نا تمام بودن تختگاه خلاص شوید.  

   

ضلع شرقی محوطه ی ج  

   

ضلع غربی تچر  

   

ضلع غربی تچر  

  

ضلع غربی تچر  

   

   

و این هم یکی از مضحک ترین صحنه های تخت جمشید. لبه ی دیواری که هرگز صاف نشده است.

نبش ضلع شمالی و غربی آپادانا. 

   

ضلع شمالی آپادانا  

  

همان از زاویه ای دیگر!



 

 

>>>>برای دیدن بخشها روی لینکهای زیر کلیک کنید<<<<

 

 

ناریا  

بیانیه ، مقدمه، سخن مدیر وبلاگ 

کف سازی های نیمه تمام
حجاری هام نیمه تمام
پلکان ورودی 
فقدان آوار
پاشنه گردان ها
تراشکاریهای نصفه و نیمه
کتیبه ها
اجرام خام و حجاری های نیمه تمام (1)
اجرام خام و حجاری های نیمه تمام (2)
اجرام خام و حجاری های نیمه تمام (3)
جورچینی های مضحک (1)
جورچینی های مضحک (2)
مکمل اول جورچینی های مضحک (2) بررسی جز به جز
مکمل دوم جورچینی های مضحک (2 ) بررسی قطعات و نتیجه گیری  

 

دانلود فیلم مستند تختگاه هیچکس  

 



نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد